دکتر سید رسول ابطحی

دکتری: دکتری تاریخ محلی دانشگاه اصفهان
کارشناسی ارشد: تاریخ ایران باستان، دانشگاه تهران
کارشناسی: زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید چمران اهواز

یکبار دیگر وقفنامه‌ی ربع رشیدی

یکبار دیگر وقفنامه‌ی ربع رشیدی ( بناهای آباد گردد خراب / ز باران و از تابش آفتاب ) ( پی افکندم از نظم کاخی بلند / که از باد و باران نیابد گزند ) (بدین نامه بر سال‌ها بگذرد / همی خواند آن کس که دارد خرد)
      ربع رشیدی که هم اکنون خرابه‌های آن در دامنه‌ی کوه سرخاب تبریز واقع شده است، از بناهای ساخته شده به فرمان «خواجه رشیدالدین فضل‌الله» (718- 648 ق)، وزیرالجایتو، می‌باشد که در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری احداث گردید. این بنا که در حکم شهرکی بود، شامل ساختمان‌های گوناگون مانند مساجد، مدارس مختلف، بیمارستان (دارالشفا)، داروخانه، کتابخانه، کاروانسراها، مهمانسرا (دارالضیافه)، گرمابه‌ها، خانقاه‌ها، دارالایتام، آسیاب‌ها، کارگاه‌های رنگرزی، پارچه‌بافی، کاغذسازی، دارالضرب، دکان‌های مختلف (بازارها)، باغ‌ها و محلات جداگانه با خانه‌های زیبا برای اسکان طبقات گوناگون اجتماعی بود. به ویژه این که خواجه ازشهرها و مناطق دیگر دنیا شماری از اهل صنایع مختلف، کاتبان، علما، حافظان قرآن، طبیبان و طالبان علم را در این مرکز اسکان داد.
     خواجه رشیدالدین درسال 709 ق. به منظور اداره‌ی بهینه‌ی این مجموعه و یا شاید حفظ اموال و املاک خود از گردش بی‌ثبات ایام در تاریخ ایران و غارت‌گری‌های مختلف، طی وقف‌نامه‌ای، دارایی‌های خویش و درآمد حاصل از آنها را وقف ربع رشیدی نمود. این دارایی‌ها شامل املاک فراوان وی در یزد (حدود 700 قطعه)، املاک او در تبریز، مراغه، همدان، شیراز، اصفهان و موصل بودند که دراین وقف‌نامه، مکان و اندازه‌ی آنها مشخص شده است. (هر چند در نسخه‌ی موجود تعدادی از صفحات آن مفقود شده و مثلاً املاک همدان را دربرندارد.) خواجه همچنین در وقف‌نامه به منظور حفظ تألیفات خویش و ایمن نگه داشتن آنها، شیوه‌ی خاصی برای نگهداری آثارش در ربع رشیدی و نسخه‌برداری سالیانه از آنها و ارسال‌شان به مراکز علمی جهان به دو زبان عربی و فارسی معین نمود.

d9_88_d9_82_d9_81_d9_86_d8_a7_d9_85_d9_8    وقف‌نامه‌ی رشیدی با بیان مطالبی درباره‌ی وقف و خیرات و اهمیت و فایده‌های آن شروع می‌گردد. سپس گواهی‌های بزرگان دینی و اداری مانند «علامه حلی» بر این وقف‌نامه می‌آید. آن‌گاه متن اساسی قرار دارد که در سه باب و یک خاتمه تنظیم شده است. به گفته‌ی نویسنده، از نظر عقلی اقتضا می‌کرد که این وقف‌نامه سه باب داشته باشد، زیرا هر که وقفی می‌کند ضرورتاً شامل: 1- چیزی است که وقف می‌شود. 2- چیزی که وقف شامل آن می‌شود. و 3- شرایطی که وقف و چگونگی آن را دربرمی‌گیرد، می‌باشد (وقفنامه، ص 37). با این حال نویسنده، ابتدا اموری را که وقف شامل آنان می‌شود، بیان می‌کند و آن‌گاه به شمارش و توصیف املاک خویش می‌پردازد و در نهایت حدود و شرایط وقف و چگونگی اجرای آن را به وسیله‌ی متولیان وقف توضیح می‌دهد. سپس وجوه گوناگون را که باید به مصارف مختلف مانند «آش مسکینان در دارالمساکین، آش ایام و لیالی متبرکه، اوقات سماع صوفیان، پای‌افزار دراویش، مسافران و کفن اموات تا وظیفه‌ی (حقوق) افراد و کارکنان مختلف در ربع رشیدی» برسد، تعیین می‌کند. خواجه در این قسمت مشخص می‌نماید که تا زمانی که در قید حیات است، خودش بدون دخالت هیچ شخصی، متولی این اوقاف است و بعد از مرگش، فرزندانش، آن گونه که وی تعیین می‌کند، جانشین او خواهند شد (همان، ص 118). بنابراین خواجه، فرزندان و بازماندگان خود را به اتحاد با یکدیگر، نیکوکاری، مردم‌داری، پیروی از دستورات اسلام، تحصیل علوم دینی و عقلی، مطالعه‌ی ماهیانه‌ی وقف‌نامه برای آگاهی از چگونگی شرایط آن و عمل بر طبق این شرایط توصیه می‌کند و قسم می‌دهد (همان، صص 127-121). درخاتمه نیز خلاصه‌ای از مخارج و مصارف گوناگون اوقاف به منظور «سهولت ضبط و سرعت فهم» بیان می‌گردد (همان، ص 216).
  2868_p.jpg     با این‌که ربع رشیدی در گذر ایام ویران گشت، به طوری که بنا به گفته‌ی ایرج افشار: از میان رقبات وقفی یزد یک مورد رقبه را نمی‌شناسیم که به نام وقف رشیدی باقی مانده باشد (همان، ص هفده)، وقف‌نامه‌ی مذکور منبعی گرانبها برای شناخت ویژگی‌های گوناگون تاریخی ایران در بعد محلی، منطقه‌ای و عمومی است و اطلاعات متنوعی مانند موارد زیر از آن به دست می‌آید:
 - نام‌ها و اسامی جغرافیایی از آبادی‌ها و مناطق مختلف یزد و خصوصاً آذربایجان از قرون هفتم و هشتم که در طول زمان نام‌های دیگری یافته یا اصلاً  ازبین رفته‌اند.
 - اطلاعات مربوط به جغرافیای تاریخی شهر تبریز و یزد.
- نام‌ها و اسامی شخصیت‌های مهم دینی و دیوانی و اطلاعاتی که این وقف‌نامه درباره‌ی رجال مختلف مانند اعیان و مالکان بزرگ، سادات حسینی، علوی و نقبای آنها دربردارد. (به ویژه این‌که بعضی از اسامی خاص در این وقف‌نامه (نسخه‌ی اصلی) حرکت‌گذاری شده‌اند.)
 - شناخت تأسیسات مهم تربیتی، علمی، شرعی، طبی و مراکز خیریه در آن زمان.
 - چگونگی امر وقف و شیوه‌ی اداره‌ی موقوفات.
 - اصطلاحات مربوط به قنات‌ها در تبریز و اسامی قنوات در تبریز و یزد و نام‌های گوناگون برای مقیاس‌های مربوط به آب و زمین.
 - چگونگی نقل و انتقال آب در شهر تبریز و میزان حق آبه‌ها.
  - آگاهی‌های مربوط به کشاورزی و چگونگی حفظ غلات در برابر آفات.
 - اطلاعات مربوط به معماری، شکل ساختن بناها و اصطلاحات مربوط به قسمت‌های مختلف عمارت‌ها.
 - وجود نام‌های گوناگون مربوط به تقسیمات مختلف زمین مانند سلطانی، دیوانی، اتابکی، سنقری، صاحبی و …
 - شناخت القاب و عناوین گروه‌های مختلف اجتماعی.
- نشانه‌هایی درباره‌ی تأسیسات زرتشتیان در یزد آن دوران.
 - نکاتی درباره‌ی وضع مالی، اوزان و مقادیر، مزد افراد و بسیاری از اصطلاحات اداری و دیوانی. 
 - آگاهی‌های فراوانی که درباره‌ی زندگی اجتماعی مردم آن دوره وجود دارد. مواردی مانند: جشن‌ها، عیدها، مراسم مذهبی و عزاداری مانند صدقه‌ی شب غریب، که رسمی برای اولین شب دفن میت در تبریز بوده است، اطلاعات مربوط به غذاها، اسامی نان‌ها و پختنی‌ها و همچنین طرز پخت بعضی غذاها، مسائل بهداشتی روز و شناخت انواع داروهای گیاهی، چگونگی امانت گرفتن کتاب از کتابخانه‌ی وقفی خواجه رشیدالدین و …
 - وجود واژه‌ها و اصطلاحات نایاب به علاوه‌ی سبک نگارش این وقف‌نامه که می‌تواند از جنبه‌ی تاریخ ادبیات مهم باشد. به ویژه این‌که خواجه رشیدالدین فضل‌الله به شخصه، قسمت اعظم این وقف‌نامه را به خط خود نوشت و تحریر بقیه‌ی آن را بر عهده‌ی قاضی تبریز گذاشت. 
      بیشتر قسمت‌های نسخه‌ای که هم اکنون موجود می‌باشد، نسخه‌ای است که در ابتدا در اختیار خانواده‌ی «سراج میر» (حاج ذکاءالدوله) در شهر تبریز قرار داشت. این نسخه در واقع مخلوطی از اصل نسخه به خط خواجه رشیدالدین فضل‌الله و نسخه‌های دیگر می‌باشد که از روی نسخه‌ی اصلی نوشته شده است. این نسخه در سال 1348 ش، به وسیله‌ی انجمن آثار ملی خریداری شد و پس از چاپ عکسی آن در اختیار کتابخانه‌ی مرکزی تبریز قرارداده شد. در سال 1356 ش، وقف‌نامه‌ی رشیدی به همت «ایرج افشار و مجتبی مینوی» و با کمک و همکاری آقایان «عبدالعلی کارنگ، محمدتقی دانش‌پژوه و عبدالله نورانی» توسط انتشارات انجمن آثار ملی به چاپ رسید. در تصحیح این نسخه، از نسخه‌ای که در قرن اخیر از روی همین نسخه‌ نوشته شده و در اختیار «کتابخانه‌ی ملی ملک» بود، استفاده شد.
      ربع رشیدی بعد از قتل ناجوانمردانه‌ی خواجه رشیدالدین به دست ابوسعید و همچنین بعد از قتل پسرش ،خواجه غیاث‌الدین، غارت شد و احتمالاً بعضی از آثار قلمی خواجه هم برای همیشه نابود گردید. شهرک رشیدی هم در طول زمان ویران شد، به طوری که اثری قابل‌توجه از آن باقی نماند که در فهرست آثار ملی یونسکو درآید. با این حال، وقف‌نامه‌ی رشیدی در سال 1384 ش، همزمان با برگزاری کنگره‌ی «طرح احیای ربع رشیدی و فرهنگ و تمدن ایران عصر ایلخانی» در تبریز، از سوی ایران به برنامه‌ی حافظه‌ی جهانی معرفی شد و در سال 1386 ش، (2007 م) در فهرست حافظه‌ی جهانی یونسکو به ثبت رسید و ماندگاری نام خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی تضمین گردید.
+ شنبه ۹ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۲۳:۵۳
نظر شما
نام:
ایمیل : * نمایش داده نمی‌شود
نظر شما: