دکتر سید رسول ابطحی

دکتری: دکتری تاریخ محلی دانشگاه اصفهان
کارشناسی ارشد: تاریخ ایران باستان، دانشگاه تهران
کارشناسی: زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید چمران اهواز

آیندهٔ تاریخ در عصر هوش مصنوعی

آیندهٔ تاریخ در عصر هوش مصنوعی روز نوشت زیر ترجمه‌ای آزاد از نوشتار خانم ویکتوریا کلارک (Victoria Clark)، دانش‌آموختۀ تاریخ از دانشگاه تگزاس در آمریکا است. با توجه به نقش روزافزون هوش مصنوعی در عرصه‌های مختلف زندگانی امروز ما، مطلب زیر می‌تواند برای درک بخشی از نقش هوش مصنوعی در فهم تاریخ و انجام پژوهش‌های تاریخی مفید باشد.
  نقش و پتانسیل هوش مصنوعی مولد (Generative AI) در علم تاریخ 
 از پیدایش کشاورزی تا ظهور اینترنت، بیشتر مردم با نقاط عطف مربوط به فناوری که مسیر تاریخ بشر را به‌طور بنیادی تغییر داده‌اند، آشنا هستند. تأثیر این نوآوری‌ها معمولاً عمیق بوده و جامعه را برای همیشه دگرگون کرده‌اند. به عنوان نمونه، با اینکه تنها چند دهه از پیدایش اینترنت نمی‌گذرد، جهان امروز به طور کلی بر اساس زیرساخت اینترنتی کار می‌کند. به همین شکل، با اینکه هوش مصنوعی مولد، تنها چند سالی است که پدیدار شده، بیشتر مردم بی‌تردید قبول دارند که این فناوری نیز یکی از همان نقاط عطف تاریخی شمرده خواهد شد. پتانسیل هوش مصنوعی مولد، شگفت‌انگیز است به طوری که صنایع بسیاری با دگرگونی قابل‌توجه مواجه شده‌اند.
 در عرصۀ مطالعات تاریخی نیز، چه در آموزش و چه در پژوهش، پتانسیل هوش مصنوعی مولد به همان اندازه هیجان‌انگیز است و امکانات آن بی‌پایان به نظر می‌رسد. در حوزۀ آموزش،ChatGPT می‌تواند تاریخ را تعاملی‌تر از همیشه کند. از آنجا که نوشتار آکادمیک برای تازه‌کارها معمولاً دشوار است، دانشجویان می‌توانند از آن برای خلاصه‌سازی مقالات علمی و ساده‌کردن ایده‌های پیچیده جهت درک آسان‌تر استفاده کنند. در حیطۀ عمومی نیز، تاریخ باید برای همه در دسترس باشد و پژوهش‌گران باید فرصت گسترش دامنۀ مخاطبان تحقیقاتشان را مغتنم بشمارند. 
  در حوزۀ پژوهش، هوش مصنوعی مولد، می‌تواند درک ما را از گذشته‌های حتی بسیار دور با کمک در خواندن کتیبه‌های قدیمی و حتی ناقص گسترش دهد یا حتی متحول سازد. همچنین می‌تواند تحقیقات کمی را، به‌ویژه در دوران پیش از ثبت داده‌های آماری، دگرگون کند. به‌عنوان مثال، در پایان‌نامۀ کارشناسی خود به بررسی گذار به سرمایه‌داری در انگلستان پیشاصنعتی از منظر کمی پرداختم و با استفاده از شهادت‌های دادگاهی و استخراج افعال جملات، فعالیت‌های کاری زنان را در این گذار اقتصادی مهم کمی‌سازی نمودم. تصور کنید که یک دهه پیش، قبل از ظهور هوش مصنوعی مولد، چگونه چنین فناوری‌ای، اگر وجود داشت، می‌توانست باعث ارتقا این پژوهش شود.
 یکی از چالش‌های بزرگ من، دشواری تعیین معناداری آماری مجموعه داده‌هایم بود. وقتی سرشماری در دسترس نبود، چگونه می‌شد فهمید که نمونه‌ام نمایندۀ کل جمعیت است؟ در آن زمان، مجبور بودم به منابع ثانویه‌ای تکیه کنم که مورخان بر اساس نخستین سرشماری‌های موجود و با در نظر گرفتن رویدادهای بزرگی مانند طاعون، قحطی و جنگ‌ها، اعداد جمعیت را برآورد می‌کردند. اما اکنون تصور می‌کنم که هوش مصنوعی مولد، چگونه می‌توانست با ارائۀ مدل‌سازی پیشرفته و قابلیت‌های پیش‌بینی‌پذیر، رویکرد من را متحول کند. این فناوری می‌توانست برآوردهای دقیق‌تری از توزیع جمعیت ارائه دهد، الگوهای پنهان در داده‌های تاریخی را آشکار کند و حتی دیدگاه‌های تحلیلی جدیدی بر اساس روندهای زبانی و معنایی استخراج‌شده از شهادت‌های دادگاهی پیشنهاد دهد. استفاده از هوش مصنوعی مولد، می‌توانست چارچوبی قوی‌تر برای فهم ابعاد کمی گذارهای تاریخی، مانند گذار به سرمایه‌داری در انگلستان، فراهم کند و عمق و اعتبار نتایج پژوهش را افزایش دهد. 
   چالش‌ها و ملاحظات: استفاده از هوش مصنوعی در پژوهش‌های تاریخی
 هر چند آیندۀ پژوهش‌های تاریخی با هوش مصنوعی درپیچیده شده، اما باید پذیرفت که نوآوری‌های فناورانه اغلب پیامدهای ناخواسته‌ای هم دارند. درک محدودیت‌های هوش مصنوعی مولد، برای مورخان ضروری است. از بسیاری جهات، وضعیت ما با هوش مصنوعی مولد، شبیه وضعیت انسان‌های اولیه هنگام کشف آتش است. ابزاری قدرتمند که نیازمند استفادۀ محتاطانه و آگاهانه است. بنابراین، رویکردی سنجیده ضرورت دارد. 
 با تأمل بر پیامدهای هوش مصنوعی، یاد ژاک اِلول (Jacques Ellul) (۱۹۱۲–۱۹۹۴)، الهیدان و فیلسوف مشهور فرانسوی و اثر مهم او «تحقیر کلمه» می‌افتم. اِلول از نخستین کسانی بود که به‌طور انتقادی نقش فناوری در جامعه را بررسی کرد و استدلال نمود که فناوری تمایل دارد خود را تداوم بخشد و منطق و الزامات خود را بر زندگی انسانی تحمیل کند. به نظر من، تحقیر کلمه به‌طور ویژه‌ای برای نقش ChatGPT در پژوهش تاریخی مرتبط است. اِلول بررسی کرد که چگونه ترجیح تصویر بر کلمه می‌تواند درک ما از حقیقت را تغییر دهد. کلمات، که با منطق پیوند دارند، قادرند مفاهیم انتزاعی، پیچیدگی‌ها و ظرایف را منتقل کنند، اما تصاویر اغلب واقعیتی ساده‌تر و فوری‌تر ارائه می‌دهند که می‌تواند حقیقت‌های پیچیده را تحریف یا بیش از حد ساده کنند. 
   سازگاری آموزشی: ادغام هوش مصنوعی در آموزش تاریخ
 اثر اِلول می‌تواند به‌عنوان چارچوبی برای بررسی رابطۀ ChatGPT و آیندۀ مطالعات تاریخی به کار رود. به‌جای تمرکز بر این‌که چگونه تصاویر می‌توانند کلمات مکتوب را ساده کنند، می‌توان گفت که ChatGPT نیز ممکن است موضوعات پیچیده را بیش از حد ساده کند. این امر می‌تواند به سطحی‌نگری بینجامد، جایی که قضاوت‌های سریع جای فهم عمیق را بگیرند و ظاهر امر بر گفت‌وگوی محتوایی برتری یابد؛ روندی که برخلاف سنت تکامل رشتۀ تاریخ‌ به ویژه از طریق بحث‌های تاریخ‌پژوهان است. 
  برای حفاظت از این رشته، اقدامات پیشگیرانۀ مدرسان و پژوهش‌گران تاریخ ضروری است. در مقطع کارشناسی، استفادۀ اساتید و مدرسان تاریخ از نرم‌افزارهای جدید الزامی است. همان طور که گفته شد، ChatGPT  و دیگر  چت‌بات‌ها مانند DeepSeek و ...  باید بخشی جدایی‌ناپذیر از درس‌های تعاملی تاریخ باشند و دانشجویان می‌توانند مقدمه‌ای محکم بر تحلیل قوت و ضعف استدلال‌های تاریخی به دست آورند. اما مدرسان تاریخ نیز باید بتوانند با استفاده از نرم‌افزارهای به روز و حتی خود هوش مصنوعی، راه هر گونه تقلب و دزدی علمی را بر دانشجویان ببندند. 
 در مقطع تحصیلات تکمیلی، غنای مباحثات تاریخ‌‌پژوهانه باید همچنان ستون اصلی برنامۀ آموزشی باقی بماند. بررسی این بحث‌ها از منظرهای گوناگون تضمین می‌کند که تاریخ را از دیدگاهی جامع ببینیم که بازتاب‌دهندۀ پیچیدگی‌های وضعیت انسانی است. 
  در مجموع، ما بر آستانۀ انقلاب صنعتی چهارم ایستاده‌ایم، انقلابی که با داده‌های عظیم پیش می‌رود. در حالی که پتانسیل شگفت‌انگیز پیشرفت انسانی را به رسمیت می‌شناسیم، باید با دقت و تدبیر پیش برویم. فناوری به دگرگونی اجتماعی می‌انجامد و ما باید این تغییر را به شکلی پایدار و اندیشمندانه هدایت کنیم.      
+ آدینه ۲۴ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۳:۲۱
نظر شما
نام:
ایمیل : * نمایش داده نمی‌شود
نظر شما: