دکتر مهدی احمدی اختیار

دکتری: دکتری تاریخ محلی دانشگاه اصفهان
کارشناسی ارشد: دانشگاه اصفهان، ۱۳۸۷
کارشناسی: دانشگاه اصفهان، ۱۳۸۱

آینده پژوهی در تاریخ، Futurology in History

آینده پژوهی در تاریخ، Futurology in History آینده پژوهی، شناسایی آینده، آینده پردازی، آینده گرایی، آینده پذیری، و پژوهش های آینده، از جمله عناوینی است که از سوی محققان و پژوهشگران رشته های مختلف جهت پرداختن به مطالعات آینده مورد استفاده قرار گرفته است.
«نمی‌توان چیزی را ناشدنی پنداشت، زیرا رویای دیروز، امید امروز و واقعیت فردا است» روبرت گودار آینده پژوهی، شناسایی آینده، آینده پردازی، آینده گرایی، آینده پذیری، و پژوهش های آینده، از جمله عناوینی است که از سوی محققان و پژوهشگران رشته های مختلف جهت پرداختن به مطالعات آینده مورد استفاده قرار گرفته است.
سابقه ی آینده پژوهی
پرداختن به مطالعات آینده از اوایل قرن بیستم ذهن محققان را به خود مشغول ساخت. ولی با این حال تنها در دهه ی 1960میلادی به طور جدی به این بحث پرداخته شد. نخستین گام عملی با تاسیس انجمن آینده ی جهان در سال 1966م در واشینگتن برداشته شد.
در همین راستا محققان و پژوهشگران مراکز معتبر دانشگاهی در سراسر دنیا به فکر پایه گذاری و راه اندازی یک رشته ی دانشگاهی جهت مطالعات آینده افتادند. در ایالات متحده ی امریکا "مطالعات آینده" به عنوان پذیرفته شده ترین عنوان برای این حوزه و به مثابه ی نامی برای یک رشته ی دانشگاهی مقبولیت یافت. هم اکنون دوره های دانشگاهی پرشمار و سر فصل های آموزشی گوناگونی در حوزه ی ترویج و آینده پژوهی در سراسر جهان وجود دارد. به عنوان نمونه می توان به مراکزی همچون: کالج آن آروندل در مریلند، نخستین دوره ی کارشناسی ارشد آینده پژوهی در دانشگاه هیوستون، مرکز کاوش های آینده پژوهی هاوایی وابسته به دانشگاه هاوایی، موسسه ی آینده نگاری استرالیا در دانشگاه سویین برن، مرکز آینده پژوهی تام کانگ در تایوان اشاره نمود. علاوه بر این مراکز دانشگاهی، موسسات و انجمن های مشابهی نیز در سرتاسر دنیا در این زمینه فعالیت می کنند. "انجمن آینده ی جهان"، مشهورترین و معتبرترین این مراکز به شمار می رود. برخی از مسایلی را که انجمن مذکور مورد بررسی و تحقیق قرار می دهد عبارتند از: فرصت ها و چالش های سده ی بیست و یکم- اندیشه های آفرینشگر در عصر بحران- آینده نگاری، آفرینشگری و راهبرد.
تاریخ و آینده پژوهی
" وندل بل" در رابطه با هدف از آینده پژوهی اظهار می دارد که : عمومی ترین هدف آینده پژوهی، حفظ و یا بهبود آزادی و رفاه نوع بشر است. "ادوارد کورنیش" در این رابطه می گوید: هدف نهایی آینده پژوهی، ساختن آینده ای بهتر است.
آینده پژوهان بر این باورند که آینده پژوهی برای پیش بینی آینده نمی کوشد، بلکه در پی آن است که آینده های بدیل و ممکن را توصیف کند. "پیتر بیشاپ" می گوید: شایسته است پیرامون آینده به عنوان چندین احتمال بدیل بیندیشیم، نه به فرجام قطعی و پیش بینی پذیر. کورنیش نیز بر این عقیده است که: آینده پژوهان با در پی پیش بینی آینده نیستند، بلکه می کوشند با معرفی احتمال های گوناگون آینده، گزینه های بدیلی از آینده را فرا روی ما قرار دهند.
آینده پژوهان با مطرح کردن سوالاتی همچون: ما کجا هستیم؟ چگونه به این جا رسیده ایم؟ و به کجا می رویم؟ به دنبال اندیشه شناسی و تدوین ایدئولوژی های آینده هستند.
با این تفاسیر به نظر می رسد علم تاریخ می باید بخش قابل توجهی از بار مطالعات آینده را بر دوش بکشد. از انجا که موضوع علم تاریخ زندگی اجتماعی انسان می باشد، تاریخ بیش از سایر علوم می تواند به طراحی جوامع بدیل برای بشریت کمک کند. لکن اگر مورخان به دنبال آینده پژوهی و آینده نگاری باشند، می بایست دیگر تاریخ را تنها به مثابه ی "گفتگوی بی انتهای حال با گذشته" در نظر نگیرند، بلکه باید تعریف دیگری با مضمون "تاریخ؛ گفتگوی بی انتهای حال با گذشته و آینده" را نیز مد نظر قرار بدهند و پلی بین گذشته و حال و آینده برقرار نمایند. اما این که این امر- یعنی آینده پژوهی و آینده نگاری- تا چه اندازه در تاریخ دست یافتنی است؟ و یا اصولا یک مورخ با چه ابزارها و مکانیسم هایی می تواند به آینده پژوهی بپردازد؟ در صورت امکان، کدام نحله ها و مکاتب تاریخی از ظرفیت و شانس بیشتری در این زمینه برخوردارند؟ می تواند مورد تحقیق و پژوهش محققان تاریخ باشد.
مورخان در قرون اخیر با مطرح کردن مسایلی همچون: جبر گرایی در تاریخ، زایش و بالندگی و مرگ تمدن ها، مسیر و مقصد تاریخ به دنبال پیش بینی در تاریخ بودند. اما در آینده پژوهی هدف اصلی ارایه ی توصیفی از جوامع بدیل می باشد نه پیش بینی آینده. آینده پژوهی با این شاخصه، در قرن بیستم بنا به دلایلی مورد توجه مورخان قرار گرفت. چرا که قرن بیستم با حوادث بزرگ و مهیبی همچون جنگ های جهانی جان میلیون ها انسان را گرفت. به همین دلیل مورخان، به مانند دیگر متفکران علوم انسانی، به دنبال یافتن پاسخی به این سوال بودند که چگونه می توان در آینده جلوی تکرار چنین حوادثی را گرفت؟ تاریخ نگاری سنتی نمی توانست پاسخگوی چنین سوالی باشد، از این رو گرایش ها و نحله های جدید تاریخ نگاری همچون: تاریخ محلی( در مفهوم جدید آن)، تاریخ شفاهی، تاریخ مجاور، تاریخ خرد، و تاریخ فرودستان، ظهور بروز یاقتند و مسایل آینده پژوهی را کم و بیش در تحقیقات خود منعکس نمودند.
گرایشهای مزبور به دلیل نوع مطالعات و تحقیقاتی که انجام می دهند از بخت بیشتری جهت مطالعات آینده برخوردار می باشند. موضوع مورد مطالعه ی آنها نه گذشته های دور، بلکه جامعه ی مجاور و نزدیک آنها است، جامعه ای که فاصله ی چندانی با آینده ندارد و با انسان هایی سر و کار دارند که بخشی از آینده می باشند. همچنین تکثر گرایی درنحله های جدید تاریخ نگاری-که تاریخ نگاری کلاسیک فاقد آن بود- شناخت جامع تری از ابعاد گوناگون جامعه در اختیار مورخ قرار می دهد.
.
منبع: قسمت نخست این بحث بر گرفته از کتاب آینده پژوهی تالیف دکتر سعید خزایی و دکتر امیر محمود زاده می باشد.
+ شنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۴۶
نظرات
دکتر علی رستم‌نژاد
دکتر علی رستم‌نژاد، در واقع تاریخ گفتگوی بی‌پایان حال با گذشته است و ما (محلی نگارن) علاوه بر این معتقد به گفتگو با آینده هستیم. یعنی بخشی از محلی نگاری پاسخ به پرسش‌هایی است که در آینده مطرح می‌شود. هر چند مبحث آینده پژوهی در تاریخ در ابتدای راه است ولی در تاریخ نگاری محلی به بخشی از نیازهایی (نیاز به دانستن)که در آینده وجود خواهد داشت پاسخ می‌گوییم.
آدینه ۲۳ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۲۳
نظر شما
نام:
ایمیل : * نمایش داده نمی‌شود
نظر شما: