دکتر عبدالمهدی رجایی

دکتری: تاریخ محلی دانشگاه اصفهان، ۱۳۹۲
کارشناسی ارشد: تاریخ ایران اسلامی، دانشگاه تهران، ۱۳۷۸
کارشناسی: زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران، ۱۳۷۵

وقتی شهر اصفهان یک شبه دو برابر شد

وقتی شهر اصفهان یک شبه دو برابر شد حدود یک شهر کجاست؟ این سوالی است که برای شهری مثل اصفهان که اطراف آن شهرک ها و روستاهای زیادی جمع شده اند بسیار مهم است.در حدود سال 1315شهرداری برای تعیین حدود شهر اصفهان خیابانی تأسیس کرد که به خیابان دور شهرمرسوم شد. این خیابان امروز شامل خیابان های بزرگمهر، سروش، مدرس، خرم و... می شود.
پیوست‌ها


مسجدجامع و خیابان علامه مجلسی در سال 1314

حدود یک شهر کجاست؟ این سوالی است که برای شهری مثل اصفهان که اطراف آن شهرک ها و روستاهای زیادی جمع شده اند بسیار مهم است.در حدود سال 1315شهرداری برای تعیین حدود شهر اصفهان خیابانی تأسیس کرد که به خیابان دور شهرمرسوم شد. این خیابان امروز شامل خیابان های بزرگمهر، سروش، مدرس، خرم و... می شود. می دانیم که شهرداری در محدودة شهر موظف به انجام خدمات شهری است. در حدود چهل سال پیش (سال 1341) مطابق مطلب زیر، شهرداری اصفهان محدوده شهر را دوباره گسترش داده و 61 روستای اطراف شهر را ضمیمة شهر کرد. روستاهایی که اکنون جزو محلات شهر می باشند. اما این اقدام مورد اعتراض یک روزنامة محلی قرار گرفت و برای نظر خود نیز استدلال هایی آورد. از جمله این که برقراری امنیت در این سرزمین وسیع امکان پذیر نیست. به هر حال از سال مذکور شهر اصفهان یک شبه دو برابرگردید! اینک متن مقاله روزنامه
فلسفة توسعة حدود شهر چیست؟
می گویند روزی ملا نصرالدین که از شدت گرفتاری ها و شداید روزگار به ستوه آمده بود و بی نظمی و بی عدالتی هایی که در حق او و امثال او می کردند، چنان او را بر آشفته بود که به زمین و زمان دشنام می داد. یکی از دوستانش او را ملامت کرد و گفت « جناب ملا ! از شما قبیح است که این طور عنان اختیار از دستت خارج شود و دهان خود را به کلمات ناهنجار بیالایی » جواب داد « آخر تو که وکیل مدافع خدا هستی به موکل خود بگو چرا روز اول که این دنیا را می خواستی خلق کنی با من مشورت نکردی و یک دنیای ولنگ و باز خلق کردی این مردم حقه باز هزار رنگ را در آن جای دادی که به جان هم افتاده و به هیچ چیز هم ابقا نکنند. اگر با من مشورت کرده بودی می گفتم که یک دنیای کوچک بساز، یک مشت مخلوق پاک و پاکیزه و با ایمان هم در آن سکونت بده »
حال قصة شهر اصفهان و توسعة حدود آن خیلی مضحک و بی شباهت به یک پرده کمدی نیست. ما نمی دانیم مبتکر این فکر عالی چه شخص متفکری بوده ! و آیا چه مصلحت و حکمتی در آن فرض شده که دستگاه شهرداری را مواجه با اشکالاتی خواهند کرد که هنوز نمی توانند فکر آن را هم بکنند.
در عرف دنیا شهر عبارت از محلی است که از مظاهر تمدن برخوردار باشد و تمام خصوصیات شهر بودن آن مهیا و آماده باشد. وقتی شهر اصفهان را که در بیست و پنج سال قبل خیابان دور شهری برایش تعیین کردند و هنوز پس از ربع قرن در محدودة آن بیش از ده هزار جریب زمین ساده، که قابل ساختمان است موجود و در آن اراضی گندم و جو کشت می شود، شهری که در همان محدوده و محیط، شهرداری با بودجه ای که دارد قادر نیست به صورت شهری در آورد و نمی تواند نظافت و عمران و آبادی آن را تأمین کند و قسمت اعظم شهر در کثافت غوطه می زند و امکانات و مقدورات فعلی شهرداری اجازة رفع حوایج عمومی را نمی دهد، با چه منطق عاقلانه ای شصت و یک قریة حومة شهر را ضمیمة  حدود شهر کرده اند؟  آیا فکر نکرده اند که بار سنگین مسئولیت عجیبی را به دوش شهرداری گذاشته اند.
مگر این که باز طلب مغفرتی برای مرحوم ملا نصرالدین بکنیم و یکی از خاطرات او را نقل کرده، شاهد مثال بیاوریم. می گویند روزی زن ملا نصرالدین گفت « می خواهیم امشب پلو بخوریم » ملا گفت « مواد اولیه اش را بگو تا تهیه کنم » زن ملا گفت « یک چارک برنج و نیم من روغن » ملا گفت « به نظرم اشتباه می کنی » زن گفت « تو که تهیه نمی کنی بگذار پلو چرب تر باشد! »
چون شهرداری نمی توانست و امکاناتش بیش از این اجازة‌ رسیدگی به وضع فعلی شهر را نمی داد و با یک « لا » بودن نمی رسید « دو لایش » کردند که برسد ! و شصت و یک ده و بیش از یک صد و پنجاه هزار جریب را ضمیمة‌ حدود شهر کرده اند !
آیا می دانید این عمل چه نتیجه و عکس العملی دارد ؟ نتایج نامطلوب زیادی دارد که ما یکی از آنها را ذکر می کنیم :
چون در شهر هر جا حریمی است علی القاعده متعلق به شهرداری است و احدی حق قطع آن اشجار را ندارد و از این دهات، که غالبا هم خرده مالک هستند، اشخاصی هستند که سیصد متر ملک مزروعی دارند که حد اعلای قیمتش دو هزار تومان است. ولی حرایم و اشجاری در اطراف همان سیصد متر زمین هست که شاید ده هزار تومان ارزش داشته باشد. البته صاحب ملک حاضر نیست حرایم و اشجارش که از جان خود بیشتر دوست دارد غفلتا و قهرا متعلق به شهرداری شود. این است که مردم هم ناچارا اشجار خود را با عجله خواهند بریدو آن زیبایی و طراوتی که اطراف شهر اصفهان داشته به فاصلة خیلی کوتاهی از بین رفته، یک مشت زمین ساده بی درخت و بد منظره اطراف شهر را خواهد گرفت.و عملا نقض غرض کسانی شده که علاقه مند به زیبایی اصفهان و اطراف آن می باشند
موضوع دیگر این که یکی از معایب کار ما همیشه این بوده که هماهنگی در دستگاه های دولتی کمتر بوده است، الان که به حدود شهر شصت و یک قریه اضافه شده، آیا مسئولیت تأمینی آن با شهربانی می تواند باشد؟ اگر مسئولیت آن جاها را شهربانی نتواند قبول کندو در صلاحیت ژاندارمری باشد که خیلی مضحک می شود. چرا که از یک طرف آنجاها جزو شهر محسوب و از طرف دیگر خارج شهر می شود. پس ما معتقدیم در این باب بر مسئولین امر است که در این جریان تجدید نظری به عمل آورند.
( روزنامه مجاهد، اردیبهشت 1341 )
+ شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۰۸:۳۸
نظر شما
نام:
ایمیل : * نمایش داده نمی‌شود
نظر شما: