دکتر مهدی خدامی

دکتری: دکتری تاریخ محلی دانشگاه اصفهان، ۱۳۹۶
کارشناسی ارشد: تاریخ گرایش ایران اسلامی از دانشگاه شیراز، ۱۳۸۷
کارشناسی: تاریخ دانشگاه شیراز، ۱۳۸۴
کاردانی: آمورش دینی و عربی از تربیت معلم شهید مطهری شیراز، ۱۳۷۹

تاریخنگاری سوبالترن

تاریخنگاری سوبالترن پرداختن به شقوق مختلف تاریخنگاری از ضرورتهای امروز جامعه ما می باشد در این زمینه تاریخنگاری سوباترن واجد اهمیت خاصی است.سوبالترن در لغت به معنای فرودست می‌باشد و به یک شخص یآ گروه از رده پایین (کاری، کلاس اجتمایی‌ و ...) که صدا و یا عملش معمولا ندیده گرفته می‌‌شود می‌گویند.

سوبالترن در لغت به معنای فرودست می‌باشد و به یک شخص یآ گروه از رده پایین (کاری، کلاس اجتمایی‌ و ...) که صدا و یا عملش معمولا ندیده گرفته می‌‌شود می‌گویند. مطالعات سوبالترن به این دسته مردم و نه قدرتمندان؛ که میتوانند در تغییرات اجتماعی و سیاسی نقش بسیار مهمی‌ را داشته باشند توجه نشان می‌‌دهد. سوبالترن نوعی مکتب تاریخنگاری است که در چند دهه گذشته در در آسیا و اروپا در حال گسترش بوده است. پیشقدمان این مکتب هندیها بوده اند و همانها نیز بیش از بقیه برای آن کوشیده اند. موضوع این نوع تاریخنگاری طبقات پایین اجتماع است.  به نظر می رسد اندیشه های آنتونیو گرامیشی در پیدایش این مکتب به طور غیر مستقیم تأثیر گذار بوده است. ظاهرا عقاید این روشنفکر ایتالیایی در سالهای ۱۹۶۰ به هند رسیده است. او مرجع بزرگی‌ برای تحقیقات پسا استعماری است. پایه گذار اصلی‌ این جریان ادوارد سعید فلسطینی است که برای تعریف اوریانتالیسم،  یعنی‌ تصویر« شرق» آنطور که در جامعه غرب رایج است،  به عقاید گرامشی متوسل می‌‌شود.
در سالهای ۱۹۷۰م، زیر نفوذ سعید و همچنین دیگر تاریخ شناسان مارکسیست بریتانیایی مانند اریک هابسبام و ای.ب. تامپسون بخش تخصصی هندی تحقیقات پسا استعماری به نام« مطالعات سوبالترنی» شکل می‌‌گیرد. این جریان عموما  توسط راناجیت گوها، پارتا شاترجی و دیپش شاکرابارتی معرفی‌ شده و نام خود را مستقیم از گرامشی قرض می‌‌گیرد. در واقع اصطلاح سوبالترن در تیتر یادداشت های  زندان شماره ۲۵ گرامشی ذکر شده و تیتر کامل آن این است : «در حاشیه تاریخ. تاریخ شناسی‌ گروه‌های اجتمایی‌ سوبالترن». یعنی‌ گروه‌های اجتمایی‌ که  درتاریخ رسمی‌ غایب هستند اما امکان دارد که وقتی‌ آنها وارد فعالیت بشوند، نظم اجتمایی‌ را کلا دگرگون کنند.سیر عقاید گرامشی از ایتالیای اوایل قرن بیستم به هند سالهای۱۹۷۰ م . نشانگر این است که این دو کشور ساختار اجتمایی‌ نزدیکی‌ دارند و این بخصوص به علت وجود قشر روستایی مهمی‌ در آنهاست. در متنی که او در سال ۱۹۲۶، م. درست قبل از زندانی شدنش نوشت، «چند مطلب در مورد مساله جنوب»¸ اتحاد بین طبقه کارگر شمال ایتالیا را که تعدادشان کم ولی‌ از نظر اقتصادی و سیاسی رو به رشد بوده و دهقانان جنوبی که هنوز تعدادشان در آن زمان زیاد بود را تشویق می‌‌کند. سوبالترنیست‌های هندی هم همین نوع استراتژی را در کشور خود ترغیب می‌‌کنند.
 از آنجایی که به عقیده پیروان مکتب سوبالترن کارگران مهاجر پاییترین طبقه اجتماعی هستند؛ تاریخنگاران سوبالترن نیز بیشتر به تحقیق راجع به آنها پرداخته اند. هندیها سابقه طولانی در مهاجرت به سرزمینهای حوزه اقیانوس هند دارند. از رهگذر همین مهاجرتها بوده است که فرهنگ و تمدن هندی در سواحل و جزایر اقیانوس هند پراکنده شده است. اما در دوره های جدید نیز نوع جدیدی از مهاجرت هندیان را شاهد هستیم که مربوط به مهاجرت کارگران ساده و نیمه ماهر است. سواحل شرقی آفریقا که از مستعمرات انگلستان بود پذیرای کارگرانی بود که در کارهایی مثل ساخت خطوط راه آهن یا ساخت بندرگاهها یا برخی صنایع به کار گرفته می شدند فقر باعث مهاجرت تعداد زیادی از هندیان در نیمه دوم قرن نودهم و اوایل قرن بیستم شد. از نیروی کار آنان در مناطقی چون کنیا، استرالیا و یا آفریقای جنوبی استفاده می شد وضعیت این مهاجران در کشورهایی که پذیرای آنان شده بود خوب نبود. در واقع میزان زیادی از فعالیتهای مهاتما گاندی در اوایل دوران فعّالیتش صرف دفاع از منافع این طبقه در آفرقای جنوبی شد. بسیاری از این افراد اکنون در هند ماندگار شده اند و به HALF Cost  معروف هستند. مورخان هندی در دهه های اخیر تحقیقات وسیعی را در مورد تاریخچه مهاجرت آنان و و شرایط زندگی آنان آغاز کرده اند که منجر به تولد تاریخنگاری سوبالترن شده است. این نوع تاریخنگاری با اندیشه های چپ گرایانه مرتبط است هر چند مانند آنان چندان انقلابی و مبارزه جویانه نیست. همچنین با تحقیقات اجتماعی و ملازمات بشر دوستانه در ارتباط است. توسعه فعّالیتهای بخش اجتماعی سازمان ملل و کمیته آوارگان و پناهندگان آن و همچنین گسترش یافتن مباحثی که امروزه تحت عنوان جهانی شدن در جهان مطرح است، همگی به توسعه این نوع تاریخنگاری کمک کرده است. امروزه به بسیاری از مباحت تاریخ اجتماعی در چهار چوبی بین المللی نگریسته می شود. کشورهای توسعه یافته معولا مقصد مهاجرت مهاجران را تشکیل می دهند با این نوع تاریخنگاری همراهی کرده اند خصوصا در آمریکای شمالی و اروپا. البته تمام مهاجران جهان سوم از دسته کاگران ساده نیستند و نیروهای متخصص و صاحبان سرمایه بخش مهمی از این مهاجران را تشکیل می دهند. مهاجران از نوع کارگران ساده با مشکلاتی چون انطباق با قوانین کار، حقوق اجتماعی و مسائل مربوط به تابعیّت، تبعیض نژادی علیه آنها روبرو هستند که هم کشورهای غربی را درگیر ساخته و هم نهادهای حقوق بشری را. در ایران به این مکتب تاریخنگاری توجه چندانی نشده است.
اگرچه دانشمندان علوم اجتماعی  همواره مهاجرت را از دیگاه خاص خودشان مورد مطالعه قرار می دهند اما جای اینگونه مطالعات در مطالعت تاریخی کشور ما خالی است. در دهه های اول بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به طور مقطعی توجهی به آنچه تاریخ مستضعفان نامیده می شد صورت گرفت که چندان پایدار نبود. این نوع تاریخنگاری حالتی مبارزه جویانه داشت  و چندان توجهی به پدیده مهاجرت و تفکر علمی زمان نداشت.  ایران بعد از انقلاب هم با سیلی از مهاجرین بیگانه به خصوص از افغانستان و عراق روبرو شد و هم تعداد زیادی از مردم به کشورهای دیگر مهاجرت کردند. باتوجه به تحولات سیاسی افغانستان تعداد زیادی مهاجر از این کشور به ایران وارد شده اند که به دلیل همزبانی و تشابهات فرهنگیشان با ایرانیان به راحتی در این کشور پراکنده شد اند. حضور آنها در جامعه ایران معضلات اجتماعی فراوانی به همراه داشته است که جز در روزنامه ها و آرشیوهای دولتی چندان توجهی به آن نشده است. از این گذشته تعداد زیادی از ایرانیان در قرن اخیر به عتبات عالیات مهاجرت کرده اند که بسیاری از آنها با سر کار آمدن بعثی ها با مشکلات عدیده ای روبرو شده اند.  مطالعه در هر کدام از این موارد می تواند فصل پر دامنه ای را در تاریخ اجتماعی بگشاید. همچنین باید به مهاجرت تعداد زیادی از ایرانیان به شیخ نشینهای عربی اشاره کرد. همچنین باید به پرسیدسکی ها  یعنی دسته ای از ایرانیان که به آسیای میانه مهاجرت کرده اند ونتوانسته به ایران باز گردند اشاره کرد. بیسوادی بسیاری از مهاجران خارجی خصوصا افغانها، مهاجرت خارج از قاعده و قانون  بسیاری از مهاجران و امتناع مهاجران از همکاری؛ امکان فراهم آوردن منابع مکتوب در این زمینه را کم می کند. بنا بر این در این زمینه باید به خاطره نویسی، تاریخ شفاهی و تحقیقات محلی متکی بود. باید توجه داشته باشیم که اگر اکنون اقدام نشود امکان باقی ماندن اسناد و مکتوبات این نوع تاریخنگا ری در آینده اندک است و در آینده با قلت اسناد و منابع در این زمینه روبرو خواهیم شد.


منابع


خیراندیش، عبدالرسول. 1382. ضرورت توجه به تاریخنگاری سوبالترن در ایران. کتاب ماه تاریخ و جغرافیا شماره 73. صفحات 3-5.


مقاله رازمیک کوچیان، استاد جامعه شناسی در دانشگاه سوربون. مشاهده شده در سایت http://anthropology.ir/node/15007 تاریخ مشاهده: 27/7/1392ترجمه نگین شریف سکانوسکی.    
+ شنبه ۲ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۱۳:۳۲
نظر شما
نام:
ایمیل : * نمایش داده نمی‌شود
نظر شما: