دکتر عبدالمهدی رجایی

دکتری: تاریخ محلی دانشگاه اصفهان، ۱۳۹۲
کارشناسی ارشد: تاریخ ایران اسلامی، دانشگاه تهران، ۱۳۷۸
کارشناسی: زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران، ۱۳۷۵

اداره خانه به دوش (سیر مکان گزینی شهرداری اصفهان)

اداره خانه به دوش (سیر مکان گزینی شهرداری اصفهان) بلدیه یا شهرداری مدیر و ناظم شهر است! وی امور کلی و عمومی‌شهر را می‌چرخاند، شهروندان را به انجام پاره ای امورو رعایت مصالح عمومی‌شهر دعوت می‌کند. برای شهر نقشه می‌ریزد و آیندة بیست ساله یا پنجاه سالة شهر را می‌بیند و شهر را برای آن روز آماده می‌کند. میهمانان شهر را پذیرایی می‌کند . به هر صورت بلدیه یا شهرداری همه کارة شهر است
بلدیه یا شهرداری مدیر و ناظم شهر است! وی امور کلی و عمومی‌شهر را می‌چرخاند، شهروندان را به انجام پاره ای امورو رعایت مصالح عمومی‌شهر دعوت می‌کند. برای شهر نقشه می‌ریزد و آینده بیست ساله یا پنجاه ساله شهر را می‌بیند و شهر را برای آن روز آماده می‌کند. میهمانان شهر را پذیرایی می‌کند . به هر صورت بلدیه یا شهرداری همه کاره شهر است
. بنابر این برای این که این پدرمهربان شهر خود جایی برای انجام کارهایش داشته باشد، داشتن یک عمارت مناسب یا دفتر کار خوب برای آن ضروری است. اما بلدیه اصفهان تا مدت های زیاد از داشتن این موهبت بی بهره بود. بلدیه به دیگر سازمان ها و مؤسسات زمین می‌داد تا برای خود اداره بسازند، اما برای خود چیزی بر نمی‌داشت تا سرانجام تصمیم گرفت پس از کلی این ور و آن ور رفتن و خانه به دوشی تصمیم گرفت در بهترین نقطه شهر یعنی دروازه دولت برای خود عمارتی بسازد. دروازه دولت از این جهت انتخاب شد که تقریبا وسط شهر بود و برای مؤسسه ای که با چهارنقطه شهر کار داشت، بودن در آنجا مهم به نظر می‌رسید. این عمارتی بود که می‌باید عظمت و زیبایی و شکوه شهر را نیز در بر داشته و برای مدیریت شهری عظیم همچون اصفهان مناسب باشد. پس مهندسین شهرداری نقشه ای عظیم ریختند و عمارتی دو طبقه رو به میدان دروازه دولت را پایه نهادند که از شانس بد جنگ جهانی دوم از راه رسید و مصالح گران شد و عمارت نیمه کاره ماند . سال ها بر این گذشت تا سرانجام به سال 1333 ش عمارت به پایان رسید و شهرداری اصفهان پس از پنجاه سال برای خود صاحب خانه شد. این مقاله داستان خانه به دوشی بلدیه یا شهرداری اصفهان را پی گیری می‌کند:
تأسیس تا عصر رضاخان
شاید نخستین بار که به سال 1286 ش / 1325 ق اداره بلدیه تأسیس شد جلسات آن در عمارت چهلستون برگزار می‌گردید. جایی که انجمن ولایتی اصفهان نیز بعضی از روزهای هفته در آنجا تشکیل جلسه می‌داد. اما کم کم با گسترده شدن کارهای بلدیه محلی میدان چهارحوض منتقل شد. میدان چهارحوض میدان کوچکی بود چسبیده به میدان نقش جهان ( پشت عالی قاپو) که بیشتر کاربری نظامی‌داشت. در همین محل بود  حادثه حمله به بلدیه و قتل فجیع حاج محمدجعفرخوانساری، معاون این اداره حادث شد. خلاصه مدتی نیز بلدیه به عمارت باغ کاج رفت. [1] . عمارت مذکور را نیز سیف الدوله حاکم اصفهان در زمان محمدشاه ساخته بود که آن هم در حوالی میدان چهل ستون است و اکنون اثری از آن باقی نیست.
از عالی قاپو به عمارت تیموری
 سرانجام در دوره رضاشاه بلدیه اصفهان به عمارت عالی قاپو منتقل شد. عمارت مذکور شکوه و جلال اداره‌ای چون بلدیه را داشت، اداره ای که از ایوان آن بتوان بازار و اطراف را به دقت نگریست، اما جای کافی برای این کار را نداشت. پس به تاریخ تیر 1309 بلدیه به عمارت تیموری رفت. عمارت تیموری از ساخته های نوادگان تیمور لنگ است و قدمت آن بیش از میدان نقش جهان می‌باشد. این عمارت صحن وسیعی داشت که به خوبی نیازهای بلدیه را رفع می‌کرد. . پیش از آن کتابخانه بلدیه در آنجا قرار داشت که با آمدن اداره بلدیه بدانجا کتابخانه را به عالی قاپو بردند. «اداره ‌بلدیه از محل سابق خود عمارت عالی‌قاپو، به محل کتاب‌خانه عمومی، عمارت تیموری، تغییر محل داده است و کتاب‌خانه عمومی‌را به عالی‌قاپو نقل مکان داده‌اند.»( روزنامه اخگر، سال دوم، ش 382، 18 تیر 1309.)
بلدیه در عمارت سیدعبدالمجید قزوینی
 اما عمارت تیموری برای بلدیه نماند و سال بعد قرار شد این عمارت به قشون تحویل داده شود. پس بلدیه باید فکر دیگری می‌کرد. عمارت دیگری در نزدیکی سی و سه پل به نام عمارت سید عبدالمجید قزوینی از تجار اصفهان را برای خود کرایه کرد. «نظر به این که محل سابق اداره بلدیه ‌(‌عمارت تیموری) بر حسب دستور مرکز برای تأسیس کلاس وکلای قشون تخصیص داده شده بود، اداره بلدیه هم در صدد تغییر محل بر آمده و عمارت حاج سید عبدالمجید قزوینی را، در اول خیابان چهارباغ، اجازه نموده و اسباب و اثاثیه اداره را به محل جدید انتقال و از روز گذشته در محل جدید شروع به کار نمودند».( روزنامه اخگر، سال سوم، ش 588، 12 خرداد 1310.)
عمارتی که هرگز ساخته نشد
اما بلدیه باید فکری اساسی برای خود می‌کرد .بلدیه اصفهان که از سال 1309 سر و سامانی گرفته، دارای انجمن بلدیه شده و با افزایش بودجه خود تعریض و تسطیح و احداث چند خیابان مهم شهر را نیز آغاز کرده بود، باید در محلی آبرومند و ثابت مستقر می‌شد. پس در اردیبهشت 1312 تصمیم گرفته شد تا زمینی در اطراف عالی قاپو از اداره معارف اصفهان خریداری و به احداث یک عمارت برای بلدیه اقدام شود. اما قید این کار آن بود که باید بودجه آن مهیا می‌گشت.« در قسمت عمارت بلدیه در هذه‌السنه زمین آن واقع در جنب عالی‌قاپو از اداره‌ معارف خریداری شده و در صورت رسیدن اعتبار به ساختمان آن شروع، والا برای سال آتیه باقی خواهد ماند.»( روزنامه اخگر، سال پنجم، ش 844، 28 اردیبهشت 1312.)
شهرداری در عمارت جلایی
 شاید اداره بلدیه می‌خواست در همان زمین میدان چهارحوض چیزی برای خود دست و پا کند که هرگز چنین نشد و شاید بودجه مناسبی برای این کار مهیا نگردید. بنابر این به سال 1315 مطابق خبری که در روزنامه آمده، عمارت شهرداری اصفهان در محل خانه یکی از شهرداران سابق اصفهان به نام حسین خان جلائی منتقل شده بوده است. این عمارت هم در محل چهارباغ قرار داشت.«روز یک‌شنبه جلسه انجمن شهرداری در محل جدید اداره شهرداری ‌(‌عمارت جلاء‌السلطنه‌)تشکیل و در اطراف امور مربوطه مذاکرات لازمه به عمل آمد».( روزنامه اخگر، سال هشتم، ش 1132، 1 اردیبهشت 1315.)
در راه احداث میدان دروازه دولت
اما آن سال محل مناسبی در شهر اصفهان داشت کم کم شکل می‌گرفت. با احداث خیابان چهارباغ پایین ( از محل دروازه دولت تا میدان شهدا ) محلی که بیش از همه مورد توجه قرار گرفته بود، تقاطعی بود که از چهارباغ به عمارت چهلستون و میدان نقش جهان می‌رفت . پس شهرداری اصفهان تصمیم گرفت محل مذکور را گشاد کرده به صورت میدانی در آورد. «نقشه احداث یک میدان بزرگ در دروازه‌دولت، که چندی قبل بر حسب دستور حکمران محترم، مهندسین شهرداری تهیه نموده بودند، و از طرف جناب آقای حکمران برای تصویب به وزارت داخله فرستاده شده بود، اخیراً تصویب و برای عملی نمودن به اصفهان عودت داده شده است و به طوری که اطلاع یافته‌ایم در نظر است که به زودی به ساختمان میدان مزبور اقدام نمایند».( روزنامه اخگر، سال هشتم، ش1154، 19 تیر1315.)
بلافاصله شهرداری اصفهان به مالکین مستغلات اطراف میدانی دروازه دولت اخطار کرد که برای تعیین تکلیف ملک خود به شهرداری مراجعه نمایند. چرا که محل مذکور باید خیلی سریع آزاد سازی می‌شد:«به منظور عملی نمودن نقشه مزبور] میدان دروازه‌دولت[ از طرف اداره شهرداری اصفهان به مالکین محوطه خیابان سپه و پیچ باغ چهلستون و خیابان جدید چهارباغ واقع در دروازه‌دولت اخطار شده که طبق ماده 2 از قانون توسعه معابر و بر حسب تصویب وزارت داخله، میدان جدیدی به منظور زیبایی شهر و رفع خطر پیچ فعلی در محل محوطه مزبور احداث خواهد شد، و نظر به فوریت آن، مدت اجرای نقشه به مدت یک ماه از این تاریخ تقلیل داده شده است. لذا صاحبان املاک و مستغلات برای کسب اطلاعات و تعیین خبره جهت تقویم مستغلات اماکن مزبوره از 5 بعد از ظهر تا یک ساعت بعد از ظهر به دفتر مهندسی شهرداری مراجعه نمایند».( روزنامه اخگر، سال هشتم، ش 1155، 22 تیر 1315.)
شهرداری به باغ سردار ظفر رفت
هم زمان با این تحولات شهرداری اصفهان نیز محل خود را تغییر داده به باغ سردار ظفر رفت. این تغییر بدان سبب بود که اداره پست و تلگراف ( که باید عمارت آن در دروازه دولت تخریب می‌شد ) به عمارت جلایی ( محل سابق شهرداری ) می‌رفت. پس شهرداری اصفهان اندکی رو به جنوب در باغ سردار ظفر سکنا گرفت: «نظر به اینکه محل اداره پست و تلگراف واقع در دروازه‌دولت مورد خرابی برای فلکه میدان واقع می‌شود، لذا اداره شهرداری محل خود را که در عمارت آقای جلائی بود، به اداره پست و تلگراف واگذار نموده، وشهرداری را به باغ سردار ظفر، واقع در چهارباغ، انتقال داده و از روز گذشته کارکنان شهرداری در محل جدید خود مشغول انجام امور بوده‌اند» (روزنامه اخگر، سال هشتم، ش1178، 9 مهر 1315). چهار سال بعد مطابق خبری،  شهرداری از چهارباغ به عمارت اشراقی در میدان 24 اسفند(انقلاب) منتقل شد. (روزنامه اخگر ، شماره 1532، 20 خرداد 1319 ) هم زمان پی کنی برای ساخت عمارت شهرداری در محل دروازه دولت آغاز گردید ( روزنامه اخگر، شماره 1534، 27 خرداد 1319 ) در ستایش این عمل و لزوم آن و نیز روزنامه اخگر نوشت :
« عمارت شهرداری اصفهان که مرکب از سه اشکوب و یکی از عمارات بسیار مهم و تازه ساز ایران خواهد شد، طبق نقشه مصوب وزارت کشور در سال جاری به بنای آن مبادرت و عملیات ساختمانی آن قریباً آغاز خواهد شد. برای شهرداری اصفهان که سالانه بالغ بر هفت میلیون ریال درآمد دارد، واقعاً این «خانه‌به‌دوشی» گذشته از این که برای کارکنان آن زحمات زیادی داشت، خود در نظر خودی و بیگانه بسی زشت به شمار می‌آمد و این قدمی‌که برای رفع بزرگ‌ترین نیازمندی شهر اصفهان برداشته شده، و حقاً باید از چندین سال پیش به این کار بزرگ دست زده باشند، شایان همه گونه ستایش و برای مردم این شهر سرمایه مسرت و شادمانی است و ما انتظار داریم که ساختمان این عمارت باشکوه هر چه زودتر پایان پذیرفته و درمرکز شهر خودمان تا پایان همین سال این بهترین یادگار دوره فرخنده کنونی را بنگریم»(.روزنامه اخگر، سال سیزدهم،ش1641، 25 اردیبهشت 1320).
چندی بعد نیز شهرداری اصفهان محل دروازه دولت را از سادگی در آورده باغچه بندی و گل کاری کرد « چون در میدان‌گاهی دروازه‌دولت، که مرکز عبور و مرور جمعیت بسیار و از تفرج‌گاه‌های همگانی است، تاکنون اقدامی‌برای گل‌کاری و باغچه‌بندی قطعه زمین واقع در مقابل محل ساختمان شهرداری نشده بود، از طرف آن اداره با این که از موقع گل‌کاری گذشته بود، از چندی قبل اقدام به باغچه‌بندی و اخیراً گل‌کاری آن شده و صورت مصفا و زیبایی به میدان دروازه‌دولت داده‌اند که حقاً شایسته تقدیر است.« (روزنامه اخگر، سال سیزده، ش1645، 8 خرداد1320.)
تعویق و تأخیر در ساخت عمارت شهرداری
اما برای عمارت شهرداری اصفهان و دیگر پروژه های این سازمان مشکلی عمده ای پیش آمده بود . مسأله آن که به واسطه وقوع جنگ جهانی دوم، قیمت مصالح و خدمات به شدت بالا رفته و پیمان کار ها حاضر نبودند با قیمت های سابق کار کنند. در تیر 1320، زمانی که هنوز آتش جنگ به کشورمان وارد نشده و فقط دود آن از دور بلند شده بود می‌خوانیم «چون به واسطه پاره‌ای مشکلات ساختمان عمارت شهرداری در میدان دروازه‌دولت چندی بود به عهده تأخیر افتاده بود، و اخیراً مشکلات مزبور مرتفع گردیده، اینک چهار روز است که از طرف مقاطعه‌کاری که مناقصه ساختمان آن را برده است، شروع به کار گردیده و تحت نظر ناظر هزینه و نظارت دایره فنی شهرداری انجام می‌گیرد » (روزنامه اخگر، سال سیزده، ش1652، 2 تیر 1320.) اما این از سرگیری به معنی پایان کار نبود. پنج ماه بعد دوباره کار متوقف شده بود و این بار وزارت کشور خود به میدان آمد و مقاطعه کاری را معرفی کرد« چون مقاطعه کار سابق ساختمان شهرداری نتوانسته بود از عهده‌ انجام کار برآید و لازم بود که کار ساختمان نیز ادامه یابد، بنا به دستور وزارت کشور کار به آقای مهندس محمد علی دامنه‌ای واگذار که زیر نظر ایشان و آقای مافی ساختمان آغاز گردد. در هیأت نظارت شهرداری که با حضور جناب آقای فرماندار،پریروز تشکیل گردید، موضوع مطرح و واگذاری پیمان مقاطعه کار سابق به آقای مهندس دامنه‌ای طبق تشریفات و تعهدات لازم تصویب، وبرای موافقت به وزارت کشور فرستاده شد، که هر چه زودتر ساختمان بنای شهرداری مجدداً آغاز شود.»( روزنامه عرفان، سال هیجدهم، ش1936، 6 آذر 1320.)
مدیر روزنامه اخگر که خود سه دوره عضو انجمن شهرداری اصفهان بود، پس از وقایع شهریور 20 که زبان ها باز شده بود، در شرح مشکلات شهرداری ها در انجام پروژه هایشان بر وجود قید و بندهای بسیار و کاغذ بازی فراوان برای کارها اشاره کرده و از وزارت کشور خواست به شهرداری ها استقلال بیشتری بدهد. وی ساخت عمارت شهرداری را مثال زد که به همین مرض دچار شده و دو سال کار آن متوقف شده است. «متأسفانه یک سلسله قوانین و مقررات غلط خار راه اجرای اصلاحاتی بود که هر فرماندار یا شهرداری برای عمران وآبادی این شهر تاریخی در نظر می‌گرفت و تشریفات و مقرراتی یک اصلاح مختصر مثلاً‌ ساختمان پل کوچکی به قدری مفصل و طولانی بود که گاه می‌شد تا اجرای این تشریفات در فروردین آغاز می‌شد، انجام آن به بهمن ماه منتهی می‌گردید و چون فصل بنایی گذشته بود، اعتبار ساختمان پل مزبور به حال رکود باقی مانده و دو ماه بعد جزء صرفه‌جویی‌های آن سال محسوب گردیده، و اصلاً ساختمان پل فراموش می‌شد.
چنان چه در قسمت آسفالت کاری چند خیابان شهر مشاهده کردیم سال گذشته بودجه آن از تصویب انجمن شهرداری و کمیسیون هیأت نظارت هزینه و فرمانداری اصفهان گذشته، به تهران پیشنهاد شد و در تهران تا تشریفات مقدماتی آن، از قبیل گذشتن از تصویب مقامات مربوط و آگهی مناقصه، به پایان رسید، بر اثر طول زمان و گران شدن بهای آسفالت و سیمان، برندگان مناقصه نیز از زیر بار اجرای پیمان خود فرار کرده و یکی از مهمترین اصلاحات شهری اصفهان معوق مانده و در نتیجه اکنون می‌بینیم که با هر بارندگی مختصری خیابان‌های مزبور به یک عده باتلاق‌های و لجن‌زارهای کثیف مبدل می‌شوند.
همین طور اجرای این تشریفات کار ساختمان عمارت شهرداری را با همه جدیتی که از طرف شهردارهای وقت و مخصوصاً فرماندار محترم سابق به عمل آمد، مدت دو سال به عهده تأخیر انداخت.
تا وقتی که این تشریفات غلط و این مقررات ناقص و زیان‌آور به حال خود باقی است ما یقین داریم هر اندازه فرماندار محترم ما نیز جدی و کارکن و لایق باشند، نسبت به اصلاحات شهری کمتر کار مهمی‌از پیش خواهند برد. بنابر این انتظار ما و هم‌شهریان ما از فرماندار معظم خودمان این است که قبل از هر کاری از وزارت کشور در قسمت امور شهرداری کسب اختیاراتی فرموده و بال و پر شهرداری را در راه اجرای اصلاحات لازم و ضروری و فوری آزادتر نمایند.» (روزنامه اخگر، سال چهاردهم، ش1717، 14 دی 1320).
در ابتدای سال 1321 موضوع هم چنان لاینحل مانده بود . نه تنها عمارت شهرداری بلکه باقی اقدامات و اصلاحات شهری نیز وضع درستی نداشتند. روزنامه اخگر دوباره فریاد بر ‌آورد « «دو سال است برای این شهر یک قدم برداشته نشده، عمران و آبادی شهر در حال رکود مانده، ساختمان بیمارستان صد تختخوابی، ساختمان کاخ شهرداری از حد پی ریزی خارج نشده، کار آسفالت ریزی ناقص مانده، اصلاح موضوع برق شهر صورت یک قضیه‌ لاینحل را به خود گرفته است. در صورتی که روی عمل هریک از آن‌ها از طرف انجمن اوقات گران بهای زیادی صرف شده است.».( روزنامه اخگر، سال چهاردهم، ش1745، 3 اردیبهشت 1321.) چند روز بعد از زبان یکی از خوانندگان خود وضعیت آن لحظه کاخ شهرداری را به تصویر کشید « کاخ شهرداری که چند سال است کندوکوب شده و تپه‌های عظیمی‌از خاک‌های آن در وسط شهر تشکیل شده و دور آن را به تازگی تخته‌بندی نموده‌اند،... امروز مخارج ساختمان آن چند برابر نسبت به دو سال قبل ترقی نموده، این بار سنگین که یک سربار دیگری است روی دوش ملت بدبخت و فقیر این سرزمین گناهش به گردن کیست؟ مسئول این همه خسارات کمرشکن چه کس می‌باشد؟ (روزنامه اخگر، سال چهاردهم، ش1746، 7 اردیبهشت 1321.)
چند ماه بعد ساخت عمارت شهرداری به مناقصه گذاشته شد. «شهرداری اصفهان ساختمان عمارت شهرداری را طبق نقشه و مشخصات موجوده در دایره فنی و با رعایت شرایط زیر به مناقصه می‌گذارد... در تاریخ ساعت پنج بعد از ظهر روز سه‌شنبه 26/3/1321 در هیأت نظارت هزینه بدواً پاکت‌ها باز و مورد رسیدگی واقع می‌شود و...شهرداراصفهان ـ عارفی».( روزنامه اخگر، سال چهاردهم، ش1758، 18 خرداد 1321.)
در آن وضعیت متلاطم و بحرانی، کسی برای ساخت عمارت شهرداری حاضر نشده بود پس شهرداری اصفهان تصمیم گرفت خودش ساختمان را به صورت امانی بسازد: «چون مدتی بودکه ساختمان کاخ شهرداری به حالت وقفه مانده بود، وشاید بیش از چند مرتبه از طرف شهرداران سابق برای انجام امر ساختمان آن مناقصه گذارده شده بود ولی بالاخره موضوع مناقصه انجام نگرفت، لذا بر حسب دستور وزارت کشور ساختمان کاخ مزبور مجدداً از طرف آقای عارفی، شهردار محترم اصفهان، طی آگهی‌هایی به مناقصه گذارده شد و چون تا موعد مقرر پیشنهادی به دفتر شهرداری نرسید، بر حسب موافقت هیأت نظارت هزینه شهرداری، مقرر شد ساختمان مزبور ازطرف شهرداری به طور امانی انجام شود. اینک چند روز است مأمورین شهرداری مشغول فراهم کردن مقدمات و وسایل امر ساختمان آن می‌باشند تا هر چه زودتر به ساختمان آن آغاز نمایند«.( روزنامه اخگر، سال چهاردهم، ش1763، 4 تیر 1321. )
اما وزارت کشور با این موضوع که شهرداری اصفهان خود به صورت امانی به ساخت عمارت خویش اقدام کند موافقت نکرد و کار ساخت عمارت که تا آن لحظه تلی از خاک بود دوباره زمین ماند. موضوعی که شکایت و فریاد مدیر روزنامه اخگر را در آورد و در نامه ای سرگشاده به وزیر کشور وقت نوشت:«قابل توجه آقای فرخ، وزیر معظم کشور.
چندین سال است که شهرداری اصفهان، به واسطه قید و بندها و بی کفایتی شهردارهای خود قدمی‌در راه عمران وآبادی این شهر تاریخی بر نداشته و تنها کاری که انجام داده همین بوده است که سالانه متجاوز از یک میلیون ریال بودجه کارگزینی یک عده از مأمورین این اداره را پرداخته و عده‌ای از آن‌ها هم تنها وظیفه‌ای را که انجام می‌داده‌اند این بوده که از یک طرف مبلغی از محل دینار دینارهای مردم این شهر که به نام عوارض می‌پرداخته‌اند، به عنوان حقوق دریافت داشته و از طرف دیگر به عناوین مختلف کسبه شهر را سرکیسه نموده، جیب‌های خود را پر کنند.
نه ساختمان کاخ شهرداری، نه بیمارستان صد تخت‌خوابی و نه آسفالت‌کاری شهر و نه ‌خیابان‌کشی‌های لازم، که از مهم‌ترین و ضروری‌ترین اصلاحات شهر بود،‌ هیچ کدام انجام نگرفت. و اگر احیاناً شهرداری می‌خواست یا فرمانداری اراده می‌کرد که یکی از این اصلاحات را عملی کند، آن قدر قیدوبند در کار بود که ازعهده انجام مقصود برنمی‌آمدند.
همین طور ساختمان کاخ شهرداری را که عده‌ای حاضر بودند به دو میلیون و دویست هزار ریال کنترات بکنند، با آن مشخصات سابق امروز احدی حاضر نیست به چهار میلیون ریال هم کنترات بکند. از بس قیدوبند زیاد بود. پرژه انجام هر یک از این امور ابتدا مدتی در هیأت نظارت معطل می‌شد. بعد به انجمن می‌آمد. از این مرحله هم که می‌گذشت تازه بایستی به تهران پیشنهاد بشود. وبدبختانه در اینجا غالباً به مرحله بن‌بستی برخورد نموده یا متوقف می‌شد، و یا مواجه با هزاران اشکال و ایراد می‌گردید. و همین که با مکاتبات بسیار رفع اشکالات می‌شد و به تصویب می‌رسید، و برای اجرای امر به اصفهان ابلاغ می‌گردید،‌ تازه در محل مواجه با اشکالات دیگری از قبیل اشکال‌تراشی‌های ناظر هزینه، یا توقعاتی که برخی از افراد مؤثر از شرکت یا اشخاص پیمان‌کار داشتند می‌شد. وخلاصه آن قدر اجرای آن به طول می‌انجامید که پیمان‌کار بدبخت بر اثر ترقیات روز افزون مصالح، نفع خود را در واگذاری ودیعه و وجه‌الضمان اولیه دیده، خسارت مختصری می‌داد و از زیربار تحمل زیان سنگین‌تری فرار اختیار می‌کرد و بالاخره آن اصلاح منظور از حیز خیال قدم به دایره عمل نمی‌گذاشت.
انجمن شهرداری اصفهان صرفه شهر را در این دیده که کاخ شهرداری به طور امانی ساخته شود. استاندار استان هم با این فکر موافقت کرده‌اند. ولی علت این که مرکز اجازه نمی‌دهد چیست؟ برای این که آن‌ها در تهران نشسته‌اند، در امور شهری که هفتاد فرسنگ با آن‌ها فاصله دارد می‌خواهند مداخله بکنند و چون این مداخله هم از نزدیک صورت نمی‌گیرد همین است که باعث تعویق اجرای اصلاحات لازمه می‌‌شود.» (روزنامه اخگر، سال چهاردهم، ش1772، 5 مرداد 1321)
سرانجام کار، افتتاح کاخ شهرداری
ساختمان کاخ شهرداری دوازده سال بعد آماده شد. وقتی که دولت از پی آمدهای جنگ جهانی دوم فارغ شده و ثباتی یافته بود، در خرداد 1333 در زمان شهرداری مدنی پور بالاخره شهرداری اصفهان از خانه به دوشی به در آمده و خود صاحب خانه شد. در خبر مربوط ‌می‌خوانیم «‌پس از چند سال که از شروع به ساختمان کاخ جدید شهرداری ‌می‌گذرد، درهفته آینده قسمتی از دوایر شهرداری به کاخ جدید انتقال خواهد یافت. به هر صورت این طلسم در زمان آقای فولادوند، استاندار، شکسته شد و پس از سالیان دراز بنایی که ممکن بود در ظرف یک سال ساخته و آماده گردد، متجاوز از ده پانزده سال طول کشیده و ختم گردید.» (‌روزنامه چهلستون، سال سوم، ش 127، 10 خرداد 1333 )  این عمارت ایوانی دارد که به دروازه دولت گشوده می‌شود و ستون هایی که از اطراف ایوان پایین آمده و صلابت سازمانی تیزبین و ناظر را به ذهن متبادر می‌نماید.
[1] - عمارت باغ کاج در مشرق چهلستون قرار داشت. آنجا را ابتدا سیف‌الدوله، حاکم اصفهان در زمان محمدشاه، بنا نهاد. این عمارت را ظل‌السلطان وسعت داده و در آن ابنیه تازه ای ساخت. مدتی مقر حکومتی وی بود. پس از مشروطه این عمارت به اداره بلدیه اصفهان اختصاص داده شد. مدتی نیز مرکز امنیه اصفهان بود که در تاریخ فوق امنیه آن را تخلیه و تحویل دژبانی (‌ارتش‌) داده است. دو سال بعد از این تاریخ دوباره اداره امنیه به محل سابقش برگشت. راجع به پایان کار این عمارت، که اکنون هیچ اثری از آن باقی نیست، اطلاعات دیگری ندارم.( راجع به تاریخه این عمارت ر.ک: عبدالمهدی رجایی، تاریخ اجتماعی اصفهان در عصر ظل السلطان، دانشگاه اصفهان، چاپ اول، 1383، ص 43)
+ سه‌شنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۱۵:۰۲
نظرات
SHAHR
SHAHR، سلام مطلب بسیار خوبی بود ...
سه‌شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۰۴
نظر شما
نام:
ایمیل : * نمایش داده نمی‌شود
نظر شما: