دکتر عبدالمهدی رجایی

دکتری: تاریخ محلی دانشگاه اصفهان، ۱۳۹۲
کارشناسی ارشد: تاریخ ایران اسلامی، دانشگاه تهران، ۱۳۷۸
کارشناسی: زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران، ۱۳۷۵

معرفی کتاب بخشی از گنجینه آثار ملی

معرفی کتاب بخشی از گنجینه آثار ملی شاید از میان شیفتگان و شوریدگان اصفهان هیچ کس در صحنه عمل و روی زمین به اندازه عباس بهشتیان به آثار تاریخی اصفهان خدمت نکرد و برای آنها دل نسوزانید. ماجرایی که گفته شد روزی در روز ارتش که پیش از انقلاب 21 آذرماه برگزار می شد، تانک های لشکر اصفهان قصد عبور از سی و سه پل را داشتند و ایشان برای نجات پل، روی آن خوابید تا تانک ها از پل عبور نکنند، در افواه بسیار رایج است .
شاید از میان شیفتگان و شوریدگان اصفهان هیچ کس در صحنه عمل و روی زمین به اندازه عباس بهشتیان به آثار تاریخی اصفهان خدمت نکرد و برای آنها دل نسوزانید. ماجرایی که گفته شد روزی در روز ارتش که پیش از انقلاب 21 آذرماه برگزار می شد، تانک های لشکر اصفهان قصد عبور از سی و سه پل را داشتند و ایشان برای نجات پل، روی آن خوابید تا تانک ها از پل عبور نکنند، در افواه بسیار رایج است .
 اخیراً در کتابی از آقای شیخ الاسلامی این داستان بدون ذکر نام ثبت و ضبط شده است. خود آقای بهشتیان هم در کتاب خویش به نام «بخشی از گنجینه آثار ملی» مختصری از تلاش هایش برای این که آثار تاریخی اصفهان به ثبت ملی برسد، را ذکر کرده است. عباس بهشتیان در سال 1305 ش به دنیا آمد و در سال 1366 از دنیا رفت . او به هیچ شغل دولتی وارد نشد و با قناعت و زراعت روزگار می گذرانید. به همین دلیل او «ملاحظه کاری» های رایج را  نداشت و در با قاطعیت و صراحت با نابودی آثار تاریخی مبارزه می کرد. به نظر می آید هدف او از انتشار کتاب «بخشی از گنجینه آثار ملی اصفهان» نیز ممانعت از دستبرد و تخریب این آثار بوده است.
 
کتاب بخشی از گنجینه آثار ملی که در سال 1343 در اصفهان منتشر شد، حدود 160 صفحه است و قسمت عمده کتاب به معرفی بازارهای اصفهان اختصاص دارد. او در مقدمه هدف از این بخش را این گونه بیان می کند « بازارها و سراهای قابل توجه که هنوز باقی است، و حفاظت آنها لازم می باشد. این بازارها و سراها همه مالک  دارند، و به بودجه باستان شناسی و هزینه تعمیر محتاج نیست. فقط غرض از ثبت آنها در زمره آثار تاریخی این است که در مقابل ملاکین ناآشنا ، به اهمیت آثار تاریخی که گاه و بیگاه به فکر تغییر سبک آنها می افتند، و می خواهند آنها را به صورتی دیگر در آورند،( کما این که نگارنده بارها بر سر این مسائل با بعضی عناصر کشمکش داشته، و پرونده های مفصل آن در استانداری و باستان شناسی و شهرداری اصفهان موجود است،) وسیله ای باشد که این بازارها و سراها تحت حمایت انجمن آثار ملی ایران و سرپرستی اداره باستان شناسی همچنان سبک معماری ایرانی و اثر شرقی خود را حفظ کنند» (بهشتیان، 1343، مقدمه )
او در این کتاب پس از پایان فصل بازارهای اصفهان به معرفی تکایای مهم تخت فولاد می پردازد و بعد از آن به سراغ معرفی 18 بنای تاریخی می رود به این خاطر که «هجده بنای دیگر شامل مسجد، و مدرسه و تکیه و پل وغیره وجود دارد که از بین هزارها مسجد و مدرسه و آثار برگزیده شده ، و لازم است به ثبت آثار تاریخی برسد.» (همانجا)
به هر حال آنچه عباس بهشتیان را واداشت تا قلم بر دست گرفته و نیم قرن پیش کتاب «بخشی از گنجینه آثار ملی » را به نگارش در آورده است، فقط و فقط حفظ و نگهداری این آثار می باشد. در مقدمه داستان کوتاهی از شکل گیری کتاب را می آورد . بدین قرار که در اردیبهشت 42 اعضای انجمن آثار ملی ایران، به اصفهان آمده و برای ثبت و نگه داری آثار این شهر بازدیدهایی کردند. سپس خود بهشتیان که بیشتر تلاش می کرد تا این آثار هر چه زودتر به ثبت برسند، گزارشی از این آثار تهیه کرد و به اعضای انجمن تقدیم نمود. این گزارش که معرفی آثار مذکور بود، پایه و اساس  کتاب «بخشی از گنجینه آثار ملی» گردید. بریده ای از کتاب راجع به چهارسو شاه در بازار قیصریه که اطلاعات تاریخی نیز به دست داده است «در مدرسه ملا عبدالله و بنای آن، هم زمان با مدرسه و از آثار دوران شاه عباس کبیر است. در بارندگی آذر 33 بدون مقدمه از طرف شهرداری خراب شد. و آجرهای آن به غارت رفت. نگارنده با اقداماتی که مجال شرح آن در این دفتر نیست، موجبات تجدید این بنای زیبا را به همان سبک باستانی فراهم نموده، و شروع شد. اقدامات اداره محترم باستان شناسی در این کار بسیار شایسته و موثر بود. ولی متأسفانه باز هم نیمه تمام ماند. امید است انجمن آثار ملی  ایران در اتمام این بنای تاریخی اقدام فرموده، و برای نگاه داری نظایر این آثار ، که در اصفهان هنوز بسیار است، توجهی کامل مبذول فرمایند.»(بهشتیان، 1343، ص 16)
نکته: آن چه شنیده ام در آذر 1333 بیش از یک هفته در اصفهان شب  و روز باران می بارید و بسیاری از آثار تاریخی شهر را آسیب زد.
علاوه بر شرکت در جلسات انجمن آثار ملی اصفهان او در «شورای نامگذاری» شهرداری نیز عضویت  داشت و نام هایی که انتخاب می کرد و پیشنهاد می نموده، همگی بر اساس ریشه های تاریخی  و دقیق بود. مطلبی که ایشان در این رابطه در کتاب آورده بدین قرار  است. «با گذشت زمان هنوز اسامی کاخ ها و باغات ویران شده ، در بین باغداران و اهالی محل همچنان مشهود است و در اسناد آنها غالباً همان نام های تاریخی ثبت شده و شایسته است توجهی کامل شود که کوچه ها و گذرها و خیابان های جدیدِ این بخش و نیز باغات تاریخی طرفین چهارباغ بالا به همان اسامی تاریخی نامگذاری گردد ، تا تاریخ محل که نمودار سند ملیت این کشور باستانی است، جاودان بماند» (ص 44) این همه عشق و علاقه اگر در میان بخشی از مردم این شهر قرار داشت، آثار تاریخی دستبرد تطاول ایام نمی گشت و اسامی تاریخی و هویتی با اسامی جدید تعویض نمی شد. کتاب بخشی از گنجینه آثار ملی بعد از سال 1343 دیگر تجدید چاپ نشد. اکنون نیم قرن از چاپ کتاب گذشته و جا دارد خانواده آن مرحوم و یا دیگر سازمان ها و نهادهای وابسته به تجدید چاپ کتاب اقدام نمایند. ضمناً کتابی تحت عنوان «عباس بهشتیان، چهره ماندگار در عرصه آثار ملی» به چاپ رسیده که من هنوز کتاب را ندیده ام. نام کتاب: بخشی از گنجینه آثار ملی عباس بهشتیان سال 1343. نشریه انجمن آثار ملی (چاپخانه حبل المتین اصفهان) تعداد صفحات 161 ص  
+ یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۳۵
نظر شما
نام:
ایمیل : * نمایش داده نمی‌شود
نظر شما: