جای خالی تاریخ محلی در مطالعات قومی
کاوه بیات، پژوهشگر تاریخ در نشست «مردمشناسی تاریخی ایرانیان با تاکید بر کردها» گفت: نبود کتاب، پژوهش و دانش در حوزه مطالعات مردمشناسی تاریخی و ضعف در آن مشهود است. برای نشان دادن این کمبود، نشریهها میتوانند منعکسکننده برخی کاستیهای حوزه تاریخ و جغرافیا باشند.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست «مردمشناسی تاریخی ایرانیان با تاکید
بر کردها» با حضور کاوه بیات، تاریخنگار و پژوهشگر و احسان هوشمند، کارشناس و
پژوهشگر مسایل قومی، یکشنبه (19 آبانماه) در دفتر «کتابماه تاریخ و جغرافیا»
برگزار شد.
کاوه بیات در این نشست با بیان اینکه کردها به لحاظ پیوندهای عشایری، قومی، ایلی با گروههای مختلف حدفاصل مشخصی با دیگر اقوام ندارند، اظهار کرد: تعریفهای مصنوعی درباره کردها وجود دارد. بر اساس تعریفهای مصنوعی ایلام را حد جنوبی میدانند و لرستان، بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و کرانههای شمالی خلیج فارس را به لحاظ گویشهای لری که با کردی پیوند دارد، محدوده منطقه کردنشین میدانند اما این منطقه سیال است و این تقسیمبندی را برنمیتابد و نباید تسلیم این تعریفهای مصنوعی شد چرا که ما را دچار خطا در برداشتها خواهد کرد.
مطالعات مردمشناسی تاریخی کُردها شکسته بسته است
این تاریخنگار با اشاره به مطالعات حوزه کردها گفت: تصورات اشتباهی در مطالعات جاری حوزه کردها وجود دارد. از دوره رضاشاه مهمترین پژوهشی که در این حوزه انجام گرفت از سوی رشید یاسمی بود که استقبالی از آن نشد. گزارشهای گاهبهگاه کنسولگریهای ایران در بادکوبه، آنکارا و استانبول از مطالب روزنامهها نیز از دیگر مکتوباتی است که در این حوزه انجام شده است. پژوهشگری در حوزه کردستان و آذربایجان پس از برطرف شدن بحرانها دچار بیتفاوتی میشود. در سالهای اخیر نیز این توجه بیشتر بر پایه احساس خطری که در منطقه وجود دارد بهصورت شکسته بسته انجام شده است و تناسبی با اهمیت بحث ندارد.
این پژوهشگر تاریخ افزود: مطالعات در حوزه کردستان عراق و اقلیم کردستان با توجه به شکلگیری ادبیات آن فوقالعاده بااهمیت، هویتساز و گسترده در حال شکلگیری است اما نادیده گرفته شدهاند. لزوم شناسایی رشته تحولهایی که بر تحولات ایران تاثیر دارد چه در قفقاز، بخش ترک و ترکمننشین، کردستان، خوزستان، بلوچستان و مانند آن اهمیت بسیاری برای ما دارد اما این مطالعات در بلاتکلیفی است و پس از دوره رضاشاه و رفع بحران آذربایجان، مطالعات این حوزه زیر سایه نگاه امنیتی قرار گرفت.
وی با تاکید بر لزوم تولید دانش در حوزه قومهای ایرانی توضیح داد: این حوزهها در سطح دانشگاه نیازمند تولید دانش هستند و حتی برای تقویت نگاه امنیتی لازم است به آنها توجه ویژه شود. بیتوجهی به این حوزه و نادیده گرفتن تحولات آن باعث سرریز شدن مسایلی چون هویتسازیهای جعلی و ایرانستیزی خواهد شد. در حوزه مطالعات مردمشناسی تاریخی با کمبود کتاب، پژوهش و دانش مواجهیم. آگاهی در این حوزه به تشخیص آسیبشناسی علل و فرضیهها منجر میشود که از میان آنها میتوان راه حلهایی برای آنچه در جامعه روی میدهد، بهدست آورد.
نبود سیاستگذاری فرهنگی و علمی در مطالعات قومشناسی
احسان هوشمند نیز با اشاره به پژوهشهایی که درباره مطالعات دانشگاهی با موضوع اقوام انجام داده است، بیان کرد: بخش عمدهای از پژوهشهایی که درباره قومها انجام گرفته، مربوط به کردهاست اما در این حوزه سیاستگذاری فرهنگی و علمی نامشخص است و از سوی دیگر تسلط نداشتن استادان و وجود خطاهای تاریخی در آنها بسیار دیده میشود. نشریههای قومی کشور نیز گاه با نگاه و سیاستهای غلط و نداشتن دانش کافی در این حوزه فعالیت میکنند. در ایران مراکز معتبر و دانشمحور تخصصی در حوزه اقوام وجود ندارد. در جامعه ایران اگر بخشی از مشکلات عینی مردم به لحاظ توسعهیافتگی باشد، بخش دیگری از آن مربوط به تلقیهای نادرست در جامعه بهشمار میرود.
این پژوهشگر مسایل قومی با برشمردن گروههای مذهبی مختلف جامعه کردها، افزود: خاستگاه و روند قومسازی در ایران پیش از آنکه برآمده از ویژگیهای فرهنگی باشد، ناشی از خلق گروهها و اندیشههای ایدئولوژیک و سیاسی است. در گذشته تاریخی هویت بیشتر مکانمحور، جغرافیامحور و شهرمحور بود اما آنچه امروز بهعنوان هویت قومی میشناسیم برآمده از مناسبات سیاسی است. از سوی دیگر دین نیز در تعیین هویت جامعه امروز ایران و بهویژه کردها نقش پررنگی دارد.
هوشمند اظهار کرد: مطالعات پژوهشی در علوم جدیدی چون تاریخنگاری، مردمشناسی و جامعهشناسی متناسب با شرایط سرزمینی ایران انجام نمیشود. مطالعات قومی در کشورهای غربی متناسب با جوامع و ناظر بر ساختارهای جدید و تاثیر مهاجران بر بافت شهری است اما در ایران مطالعات قومشناسی برآمده از دادههای علمی و جامعهشناختی در قالبهای وارداتی تولید میشود. اندیشه چپ و جریانهای سیاسی تاثیر انکارناپذیری در رواج خطاهای نظری داشتهاند.
کاوه بیات در این نشست با بیان اینکه کردها به لحاظ پیوندهای عشایری، قومی، ایلی با گروههای مختلف حدفاصل مشخصی با دیگر اقوام ندارند، اظهار کرد: تعریفهای مصنوعی درباره کردها وجود دارد. بر اساس تعریفهای مصنوعی ایلام را حد جنوبی میدانند و لرستان، بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و کرانههای شمالی خلیج فارس را به لحاظ گویشهای لری که با کردی پیوند دارد، محدوده منطقه کردنشین میدانند اما این منطقه سیال است و این تقسیمبندی را برنمیتابد و نباید تسلیم این تعریفهای مصنوعی شد چرا که ما را دچار خطا در برداشتها خواهد کرد.
مطالعات مردمشناسی تاریخی کُردها شکسته بسته است
این تاریخنگار با اشاره به مطالعات حوزه کردها گفت: تصورات اشتباهی در مطالعات جاری حوزه کردها وجود دارد. از دوره رضاشاه مهمترین پژوهشی که در این حوزه انجام گرفت از سوی رشید یاسمی بود که استقبالی از آن نشد. گزارشهای گاهبهگاه کنسولگریهای ایران در بادکوبه، آنکارا و استانبول از مطالب روزنامهها نیز از دیگر مکتوباتی است که در این حوزه انجام شده است. پژوهشگری در حوزه کردستان و آذربایجان پس از برطرف شدن بحرانها دچار بیتفاوتی میشود. در سالهای اخیر نیز این توجه بیشتر بر پایه احساس خطری که در منطقه وجود دارد بهصورت شکسته بسته انجام شده است و تناسبی با اهمیت بحث ندارد.
این پژوهشگر تاریخ افزود: مطالعات در حوزه کردستان عراق و اقلیم کردستان با توجه به شکلگیری ادبیات آن فوقالعاده بااهمیت، هویتساز و گسترده در حال شکلگیری است اما نادیده گرفته شدهاند. لزوم شناسایی رشته تحولهایی که بر تحولات ایران تاثیر دارد چه در قفقاز، بخش ترک و ترکمننشین، کردستان، خوزستان، بلوچستان و مانند آن اهمیت بسیاری برای ما دارد اما این مطالعات در بلاتکلیفی است و پس از دوره رضاشاه و رفع بحران آذربایجان، مطالعات این حوزه زیر سایه نگاه امنیتی قرار گرفت.
وی با تاکید بر لزوم تولید دانش در حوزه قومهای ایرانی توضیح داد: این حوزهها در سطح دانشگاه نیازمند تولید دانش هستند و حتی برای تقویت نگاه امنیتی لازم است به آنها توجه ویژه شود. بیتوجهی به این حوزه و نادیده گرفتن تحولات آن باعث سرریز شدن مسایلی چون هویتسازیهای جعلی و ایرانستیزی خواهد شد. در حوزه مطالعات مردمشناسی تاریخی با کمبود کتاب، پژوهش و دانش مواجهیم. آگاهی در این حوزه به تشخیص آسیبشناسی علل و فرضیهها منجر میشود که از میان آنها میتوان راه حلهایی برای آنچه در جامعه روی میدهد، بهدست آورد.
نبود سیاستگذاری فرهنگی و علمی در مطالعات قومشناسی
احسان هوشمند نیز با اشاره به پژوهشهایی که درباره مطالعات دانشگاهی با موضوع اقوام انجام داده است، بیان کرد: بخش عمدهای از پژوهشهایی که درباره قومها انجام گرفته، مربوط به کردهاست اما در این حوزه سیاستگذاری فرهنگی و علمی نامشخص است و از سوی دیگر تسلط نداشتن استادان و وجود خطاهای تاریخی در آنها بسیار دیده میشود. نشریههای قومی کشور نیز گاه با نگاه و سیاستهای غلط و نداشتن دانش کافی در این حوزه فعالیت میکنند. در ایران مراکز معتبر و دانشمحور تخصصی در حوزه اقوام وجود ندارد. در جامعه ایران اگر بخشی از مشکلات عینی مردم به لحاظ توسعهیافتگی باشد، بخش دیگری از آن مربوط به تلقیهای نادرست در جامعه بهشمار میرود.
این پژوهشگر مسایل قومی با برشمردن گروههای مذهبی مختلف جامعه کردها، افزود: خاستگاه و روند قومسازی در ایران پیش از آنکه برآمده از ویژگیهای فرهنگی باشد، ناشی از خلق گروهها و اندیشههای ایدئولوژیک و سیاسی است. در گذشته تاریخی هویت بیشتر مکانمحور، جغرافیامحور و شهرمحور بود اما آنچه امروز بهعنوان هویت قومی میشناسیم برآمده از مناسبات سیاسی است. از سوی دیگر دین نیز در تعیین هویت جامعه امروز ایران و بهویژه کردها نقش پررنگی دارد.
هوشمند اظهار کرد: مطالعات پژوهشی در علوم جدیدی چون تاریخنگاری، مردمشناسی و جامعهشناسی متناسب با شرایط سرزمینی ایران انجام نمیشود. مطالعات قومی در کشورهای غربی متناسب با جوامع و ناظر بر ساختارهای جدید و تاثیر مهاجران بر بافت شهری است اما در ایران مطالعات قومشناسی برآمده از دادههای علمی و جامعهشناختی در قالبهای وارداتی تولید میشود. اندیشه چپ و جریانهای سیاسی تاثیر انکارناپذیری در رواج خطاهای نظری داشتهاند.
+
سهشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۴۹
منبع:
خبرگزاری کتاب ایران
نظر شما