دکتر معصومه گودرزی
دکتری:
دکتری تاریخ محلی دانشگاه اصفهان
کارشناسی ارشد:
دانشگاه اصفهان، ۱۳۹۰
کارشناسی:
دانشگاه اصفهان، ۱۳۸۸
عیسی بهادری و آفرینش هنر
بررسی رویدادها و تحولات هنر نقاشی و طراحی(نگارگری، مینیاتور) و طراحی نقش قالی، در یکصد سال اخیر بر محور دو بنیاد اساسی یا دو مدرسه راستین هنر استوار است. مدرسه صنایع مستظرفه ( مدرسه کمال الملک)، مدرسه صنایع قدیمه ( هنرهای ملی). چشم انداز جوشش عاشقانه خلاقیتها در این کانون هنر، ظهور پدیدههایی است که همواره یاد و نامشان در عرصههای گوناگون هنرهای ایرانی یادآور آفرینش ماندگارترین شاهکارهای نقش و رنگ در دوران معاصر خواهد بود.
بررسی رویدادها و تحولات هنر نقاشی و طراحی(نگارگری، مینیاتور) و طراحی نقش قالی، در یکصد سال اخیر بر محور دو بنیاد اساسی یا دو مدرسه راستین هنر استوار است. مدرسه صنایع مستظرفه ( مدرسه کمال الملک)، مدرسه صنایع قدیمه ( هنرهای ملی). چشم انداز جوشش عاشقانه خلاقیتها در این کانون هنر، ظهور پدیدههایی است که همواره یاد و نامشان در عرصههای گوناگون هنرهای ایرانی یادآور آفرینش ماندگارترین شاهکارهای نقش و رنگ در دوران معاصر خواهد بود.
نخست استاد بزرگ و نام آشنا کمالالملک بنیانگذار مدرسه صنایع مستظرفه که در مکتب خود استادانی چون ابوالحسن صدیقی( پیکرتراش و نقاش) اسماعیل آشتیانی، محمود اولیاء، علی محمد حیدریان، حسین شیخ، علی رخساز، جمشید امینی و ... را تعلیم داد. شخصیت دوم، هنرمند صاحب ذوق و پرتلاش استاد حسین طاهرزاده بهزاد که با راهاندازی مدرسه صنایع قدیمه حرکتی جدی و تعیین کننده را در مسیر احیاء و بازسازی هنرهای ملی ایرانی آغاز و هنرمندان ارزندهای را در گستره این هنرها به درجه استادی رساند. نامهای جاودانی چون استاد هادی تجویدی، نخستین معلم صنایع قدیمه که عظمت و شکوه مینیاتور را با تربیت شاگردانی مانند محمدعلی زاویه، مقیمی تبریزی، علی کریمی، علی مطیع، کلارا آبکار و ... تجدید کرد.
در این میان زنده یاد استاد عیسی بهادری، نابغه طراحی و نقاشی معاصر ایران، چکیده و حاصل آموزش و ذوق آزمایی در این دو کانون عشق به هنر بود که بیاغراق تمام آثارش سرشار از خلاقیت و نوآوری در طرح و نقش هستند. در واقع آفرینش هنری به مفهوم مطلق در بندبند نقشهایش جریان دارد. استاد بهادری تحولی چشمگیر در طرح فرش ایجاد کرد، چندان که اگر همه نقشهای فرش او که از تخیلی قوی و مبتکرانه برخوردار هستند، در چهارچوب دار قالی به اجرا درآمده بودند، به یقین فرش ایران، جهشی پانصد ساله را طی میکرد.
عیسی بهادری، فرزند موسی، به سال 1284ش، در روستای برچلو اراک، از روستاهای نام آشنا در بافت فرش اصیل، دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در همان روستا فرا گرفت. هم زمان دیدگان مشتاقش به نقشهای دلنشین و ظریف فرش خو گرفت و ریشههای نخستین هنر را با جان و دلش پیوند داد. سپس به دنبال ذوق و استعداد هنری خود راهی تهران شد و به مدرسه کمالالملک راه یافت، تا نزد استادان فن، به راز و رمز نقاشی آشنا شود.
عیسی بهادری اصول نقاشی و طبیعت سازی را به سرعت فرا گرفت و به سبب عشق بیحد و حسابش به هنرهای ملی به مدرسه صنایع قدیمه یا هنرستان هنرهای زیبا شتافت، تا اصول ارزشمند و تحسین برانگیز طراحی هنرهای ملی چون کاشی، قالی، نقش گره، مینیاتور و تذهیب را بیاموزد. در این زمان، بهادری آنچنان در کار طراحی قوی و خلاق شده بود که پس از پایان هنرستان به استخدام هنرهای زیبای تهران درآمد و به تعلیم شاگردانی در زمینه طراحی سنتی و آفرینش نقشههای قالی پرداخت. بهادری به علت عشق وافر و ارادت سرشاری که به آثار هنری اصفهان اعم از بناها، کاشیها، گچبری مساجد و ساختمانهای بسیار زیبا و هنرمندانه در خود احساس میکرد و اختلاف نظری که با استاد طاهرزاده بهزاد رئیس هنرهای زیبا (صنایع قدیمه ) پیدا کرده بود، راهی اصفهان، دیار همیشه جاویدان هنر گردید. او توانست هنرستان هنرهای زیبای اصفهان را پایهگذاری نماید. شاید این هجرت از تهران به اصفهان بود که سبب ساز برپایی هنرستانی این چنین غنی در آن شهر شد.
بهادری عمری نزدیک به سی سال( از 1315 به بعد)، رئیس هنرستان و استاد تدریس نقاشی و طراحی بود. استاد ابوعطا، استاد فرشچیان، استاد رستم شیرازی و ... نامهایی آشنا، از شاگردان بهادری هستند که اینک همه آنان استادان برجسته هنر نقاشی ایرانی در اصفهان هستند. عیسی بهادری در سال 1347ش، بازنشسته شد و سرانجام در سال 1365 قلبی که متجاوز از نیم قرن برای هنر این سرزمین میتپید، در غربت از تپش باز ایستاد. استاد بهادری در نقاشی رنگ و روغن، طبیعتسازی، مینیاتور، نقشهای متنوع اسلیمی و ختایی(تذهیب)، طراحی کاشی، طراحی خاتم، طرح پارچه زری و مخمل، طرحهای منبت، معرق و قلم زنی فوقالعاده ماهر و چیره دست بود. وی در همه آن طراحیها ابتکار و خلاقیت و توان هنری خود را بروز می داد. اما آفرینشهای هنری او در کار نقش قالی بدون اغراق، آفرینش محض هنری است. تاکنون هنرمندی به قدرت و توانمندی، خلاقیت او در طرح قالی نرسیده است.
نخست استاد بزرگ و نام آشنا کمالالملک بنیانگذار مدرسه صنایع مستظرفه که در مکتب خود استادانی چون ابوالحسن صدیقی( پیکرتراش و نقاش) اسماعیل آشتیانی، محمود اولیاء، علی محمد حیدریان، حسین شیخ، علی رخساز، جمشید امینی و ... را تعلیم داد. شخصیت دوم، هنرمند صاحب ذوق و پرتلاش استاد حسین طاهرزاده بهزاد که با راهاندازی مدرسه صنایع قدیمه حرکتی جدی و تعیین کننده را در مسیر احیاء و بازسازی هنرهای ملی ایرانی آغاز و هنرمندان ارزندهای را در گستره این هنرها به درجه استادی رساند. نامهای جاودانی چون استاد هادی تجویدی، نخستین معلم صنایع قدیمه که عظمت و شکوه مینیاتور را با تربیت شاگردانی مانند محمدعلی زاویه، مقیمی تبریزی، علی کریمی، علی مطیع، کلارا آبکار و ... تجدید کرد.
در این میان زنده یاد استاد عیسی بهادری، نابغه طراحی و نقاشی معاصر ایران، چکیده و حاصل آموزش و ذوق آزمایی در این دو کانون عشق به هنر بود که بیاغراق تمام آثارش سرشار از خلاقیت و نوآوری در طرح و نقش هستند. در واقع آفرینش هنری به مفهوم مطلق در بندبند نقشهایش جریان دارد. استاد بهادری تحولی چشمگیر در طرح فرش ایجاد کرد، چندان که اگر همه نقشهای فرش او که از تخیلی قوی و مبتکرانه برخوردار هستند، در چهارچوب دار قالی به اجرا درآمده بودند، به یقین فرش ایران، جهشی پانصد ساله را طی میکرد.
عیسی بهادری، فرزند موسی، به سال 1284ش، در روستای برچلو اراک، از روستاهای نام آشنا در بافت فرش اصیل، دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در همان روستا فرا گرفت. هم زمان دیدگان مشتاقش به نقشهای دلنشین و ظریف فرش خو گرفت و ریشههای نخستین هنر را با جان و دلش پیوند داد. سپس به دنبال ذوق و استعداد هنری خود راهی تهران شد و به مدرسه کمالالملک راه یافت، تا نزد استادان فن، به راز و رمز نقاشی آشنا شود.
عیسی بهادری اصول نقاشی و طبیعت سازی را به سرعت فرا گرفت و به سبب عشق بیحد و حسابش به هنرهای ملی به مدرسه صنایع قدیمه یا هنرستان هنرهای زیبا شتافت، تا اصول ارزشمند و تحسین برانگیز طراحی هنرهای ملی چون کاشی، قالی، نقش گره، مینیاتور و تذهیب را بیاموزد. در این زمان، بهادری آنچنان در کار طراحی قوی و خلاق شده بود که پس از پایان هنرستان به استخدام هنرهای زیبای تهران درآمد و به تعلیم شاگردانی در زمینه طراحی سنتی و آفرینش نقشههای قالی پرداخت. بهادری به علت عشق وافر و ارادت سرشاری که به آثار هنری اصفهان اعم از بناها، کاشیها، گچبری مساجد و ساختمانهای بسیار زیبا و هنرمندانه در خود احساس میکرد و اختلاف نظری که با استاد طاهرزاده بهزاد رئیس هنرهای زیبا (صنایع قدیمه ) پیدا کرده بود، راهی اصفهان، دیار همیشه جاویدان هنر گردید. او توانست هنرستان هنرهای زیبای اصفهان را پایهگذاری نماید. شاید این هجرت از تهران به اصفهان بود که سبب ساز برپایی هنرستانی این چنین غنی در آن شهر شد.
بهادری عمری نزدیک به سی سال( از 1315 به بعد)، رئیس هنرستان و استاد تدریس نقاشی و طراحی بود. استاد ابوعطا، استاد فرشچیان، استاد رستم شیرازی و ... نامهایی آشنا، از شاگردان بهادری هستند که اینک همه آنان استادان برجسته هنر نقاشی ایرانی در اصفهان هستند. عیسی بهادری در سال 1347ش، بازنشسته شد و سرانجام در سال 1365 قلبی که متجاوز از نیم قرن برای هنر این سرزمین میتپید، در غربت از تپش باز ایستاد. استاد بهادری در نقاشی رنگ و روغن، طبیعتسازی، مینیاتور، نقشهای متنوع اسلیمی و ختایی(تذهیب)، طراحی کاشی، طراحی خاتم، طرح پارچه زری و مخمل، طرحهای منبت، معرق و قلم زنی فوقالعاده ماهر و چیره دست بود. وی در همه آن طراحیها ابتکار و خلاقیت و توان هنری خود را بروز می داد. اما آفرینشهای هنری او در کار نقش قالی بدون اغراق، آفرینش محض هنری است. تاکنون هنرمندی به قدرت و توانمندی، خلاقیت او در طرح قالی نرسیده است.
+
یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۲۹
نظر شما