نقد یک مدخل محلی در دانشنامه ایران
در دفتر انتشارات کتابخانة ملی، به جلد دوم دانشنامة ایران، اثر مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، 1386) برخوردم. با تورق آن، مدخل آران و بیدگل نظرم را جلب کرد...
در دفتر انتشارات کتابخانة ملی، به جلد دوم دانشنامة ایران، اثر مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، 1386) برخوردم. با تورق آن، مدخل آران و بیدگل نظرم را جلب کرد. اما لغزشهائی که در آن بود، نگارندة این سطور را به یاد فرمایش آقای سید محمدکاظم موسوی بجنوردی، در گفتگو با روزنامة شرق (شمارة 759، 24/2/1385، ص 15) انداخت که ویراست اول دانشنامه را چرکنویس برشمرده و امیدواری به اصلاح آن در چاپهای بعدی داده بود. و اما لغزشهای مشاهده شده:
1. در مورد محدودة شهرستان آران و بیدگل، در مدخل چنین آمده: «... از شمال به استان قم و از سایر جهات، به شهرستان کاشان محدود است ... .» این مطلب، نادرست و ناقص است. زیرا شهرستان آران و بیدگل، از شمال به استانهای قم، سمنان و دریاچة نمک، از شرق به شهرستان اردستان، از جنوب به شهرستان نطنز، و از غرب و جنوب غربی به شهرستان کاشان محدود است.
2. در مورد موقعیت کنونی آبادیهای مهم آران و بیدگل، در مدخل آمده است: «آبادیهای مهم ناحیه، آران، بیدگل و نوشآباد، در دامنة تپههای شنی معروف به بند ریگ قرار داشتند.» و اما کاستیهای مطلب فوق:
1-2. ابوزیدآباد، از آبادیهای مهم ناحیه، ذکر نشده است.
2-2. منبع این مطلب - که وضعیت اکنون (1386ش.) آبادیهای شهرستان را نشان میدهد - مربوط به کتاب تاریخ کاشان، اثر عبدالرحیم کلانتر ضرابی با تاریخ نگارش 1287ق. است.
3-2. کاربرد فعل «قرار داشتند» در معرفینامة فوق، یعنی الآن قرار ندارند.
3. در مورد میزان بارش سالانه، آمده است: «میزان ناچیز بارش سالانه.» میزان ناچیز یعنی چقدر؟ آیا دریافت آمار بارش سالانة این شهرستان، از هواشناسی و ادارة امور آب قم ممکن نبود؟
4. در مورد حیوانات شهرستان آران و بیدگل، آورده است: «نوعی آهو - که جیبیر خوانده میشود - در این محدوده یافت میشود.»
اولاً نام این آهو، جبیر (Gazella dorcas) از زیر راستههای بزهای کوهی (Antilopinae) و جنس غزال (Gazella) است.
ثانیاً نسل این آهو بحمدالله هنوز از میان نرفته؛ ولی اگر رفته بود و گزارش مدخل آران و بیدگل در دانشنامة ایران خلاف آن را نشان میداد، تکلیف چه بود؟ آیا بهتر نیست بررسی عوامل تغییرپذیر هر شهرستان را همچون گونههای جانوری، گویش، صنایع دستی و...، به کتابهائی با تاریخ تألیف سه دهه قبل ارجاع ندهیم و کار میدانی روزآمدی انجام شود.
5. عبارت «در سالهای اخیر» - که در مدخل به کار رفته - تا چند سال قبل را دربرمیگیرد. این تاریخ را حداکثر تا 10 سال در نظر میگیرند. لذا به کار بردن عبارت «در سالهای اخیر« برای احداث شهرک صنعتی - که مربوط به سال 1369 است - چقدر پایة علمی دارد؟
6. در مورد گویش مردم آران و بیدگل، همین بس که احسان یارشاطر، 8/1 صفحه در مدخل بیدگل در دائرةالمعارف ایرانیکا به آن اختصاص داده است. اما در مدخل دانشنامه متأسفانه تنها یک سطر و آن هم به نقل از فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور آمده است! و به صورت کلی یادآور شده: «در برخی از آبادیها و نیز شهر آران و بیدگل، رایج است.» راستی ذکر برخی آبادیها، چه اطلاع دقیقی به خواننده میدهد؟
7. دربارة ارتفاع شهرستان، ذکر شده است: «... با حدود 912 متر ارتفاع ...» که بهتر بود با ارتفاع متوسط 912 متر نوشته میشد.
8. در زمینة فاصلة آران و بیدگل از کاشان، آمده: «... در فاصلة 10 کیلومتری شمال شهر کاشان قرار دارد ... .» ارجاع این مطلب هم به جلد 49 فرهنگ آبادیهای کشور مربوط به سال 1356 برمیگردد. ولی در این مدت، شهر آران و بیدگل به سمت کاشان پیشرفت داشته و هماکنون (1387) فاصلة این دو شهرستان از جادة جدید، 800/5 کیلومتر میباشد.
9. «این شهر، در اواسط دهة 1340ش. از تلفیق دو آبادی کهن آران و بیدگل ایجاد شد و با ترکیبی از این دو نام، گلآرا خوانده شد ... .»
اولاً در سال 1354 آران و بیدگل به صورت شهر جدیدی به نام گلآرا درآمد و این تاریخ، در ایرانیکا هم 1354 آمده و جالب است که ایرانیکا هم جزو منابع این سطر است؛ ولی تاریخ اواسط دهة 1340 به غلط درج شده است.
10. در مورد ادارات دولتی شهرستان آورده است: «... این شهر علاوه بر ادارات دولتی، دارای واحدهای مختلف بهداشتی، درمانی، آموزشی و چندین مسجد است ... .» منبع این مطلب هم، فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور است. دو اشکال بر این مطلب وارد است:
1-10. از 26/5/1375 آران و بیدگل به صورت شهرستان درآمد و از کاشان منفک شد. تشکیلات و ادارات دولتی، رفته رفته در آن شکل گرفت. پس ذکر این مطلب که در شهرستان آران و بیدگل ادارات دولتی وجود دارد و ارجاع آن به کتابی در سال 1356، درست به نظر نمیرسد.
2-10. اگر هم آران و بیدگل قبل از سال 1375 شهرستان میشد - که نشده - ارجاع این مطلب به کتابی مربوط به 31 سال قبل با اطلاعات کهنه، چه دستاوردی برای خواننده درپیدارد؟ 11. در مطلب مربوط به دانشگاههای آران و بیدگل - که مأخذ آن پژوهش میدانی نویسندة محترم است – آمده: «... شهر آران و بیدگل، دارای واحد دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی است.»
1-11. آران و بیدگل، دارای دانشگاه جامع علمی کاربردی به نام روانشاد دکتر حسین عظیمی است که در مدخل نیامده است.
2-11. آران و بیدگل، دانشگاه آزاد اسلامی ندارد. فقط سالهاست تابلو رنگ و رو رفتة آن در بیابانهای منطقه به چشم میخورد، اما اثری از دانشگاه نیست.
12. شاعر اهل آران و بیدگل در دورة زندیه، صباحی بیدگلی است نه مصباحی بیدگلی!
13. مواردی که در مدخل آران و بیدگل از قلم افتاده است:
1- کارخانة تولید فولاد؛
2- ذخایر عظیم نفت و گاز منطقه؛
3- تاریخ آران و بیدگل؛
4- ذکر نام پارهای از مشاهیر شهر همچون اللهیار صالح؛
5- وسعت شهرستان؛
6- وجود 000, 120 هکتار جنگلهای دستکاشت؛
7- وجود تپههای باستانی با قدمت دورة تاریخی تا دورة ایلخانی؛
8- وضعیت کشاورزی شهرستان با 500, 12 هکتار زمین زیرکشت؛
9- وضعیت آموزشی و مدارس شهر (115 واحد آموزشی در سال 1385)؛
10- تولید 13 درصد فرش ماشینی کشور در این شهرستان.
به نظر نگارندة این سطور، بهتر است مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، در پروندة علمیای که برای مداخل شهرها و آبادیها تهیه میکند و به نویسندگان تحویل میدهد، علاوه بر یادداشتبرداری از کتابها، پژوهشهای میدانی وسیعی را انجام دهد و اطلاعات جدید را در آن بگنجاند. پر واضح است که نویسندگان مداخل شهرها و روستاها - که عمدتاً از پایتختنشینان با هزاران گرفتاری هستند، رنج پژوهش میدانی را برای یک مدخل کوتاه به خود نخواهند داد. از این رو، پیشنهاد میشود از نویسندگان بومی هر منطقه، برای انجام این کار کمک گرفته شود.
1. در مورد محدودة شهرستان آران و بیدگل، در مدخل چنین آمده: «... از شمال به استان قم و از سایر جهات، به شهرستان کاشان محدود است ... .» این مطلب، نادرست و ناقص است. زیرا شهرستان آران و بیدگل، از شمال به استانهای قم، سمنان و دریاچة نمک، از شرق به شهرستان اردستان، از جنوب به شهرستان نطنز، و از غرب و جنوب غربی به شهرستان کاشان محدود است.
2. در مورد موقعیت کنونی آبادیهای مهم آران و بیدگل، در مدخل آمده است: «آبادیهای مهم ناحیه، آران، بیدگل و نوشآباد، در دامنة تپههای شنی معروف به بند ریگ قرار داشتند.» و اما کاستیهای مطلب فوق:
1-2. ابوزیدآباد، از آبادیهای مهم ناحیه، ذکر نشده است.
2-2. منبع این مطلب - که وضعیت اکنون (1386ش.) آبادیهای شهرستان را نشان میدهد - مربوط به کتاب تاریخ کاشان، اثر عبدالرحیم کلانتر ضرابی با تاریخ نگارش 1287ق. است.
3-2. کاربرد فعل «قرار داشتند» در معرفینامة فوق، یعنی الآن قرار ندارند.
3. در مورد میزان بارش سالانه، آمده است: «میزان ناچیز بارش سالانه.» میزان ناچیز یعنی چقدر؟ آیا دریافت آمار بارش سالانة این شهرستان، از هواشناسی و ادارة امور آب قم ممکن نبود؟
4. در مورد حیوانات شهرستان آران و بیدگل، آورده است: «نوعی آهو - که جیبیر خوانده میشود - در این محدوده یافت میشود.»
اولاً نام این آهو، جبیر (Gazella dorcas) از زیر راستههای بزهای کوهی (Antilopinae) و جنس غزال (Gazella) است.
ثانیاً نسل این آهو بحمدالله هنوز از میان نرفته؛ ولی اگر رفته بود و گزارش مدخل آران و بیدگل در دانشنامة ایران خلاف آن را نشان میداد، تکلیف چه بود؟ آیا بهتر نیست بررسی عوامل تغییرپذیر هر شهرستان را همچون گونههای جانوری، گویش، صنایع دستی و...، به کتابهائی با تاریخ تألیف سه دهه قبل ارجاع ندهیم و کار میدانی روزآمدی انجام شود.
5. عبارت «در سالهای اخیر» - که در مدخل به کار رفته - تا چند سال قبل را دربرمیگیرد. این تاریخ را حداکثر تا 10 سال در نظر میگیرند. لذا به کار بردن عبارت «در سالهای اخیر« برای احداث شهرک صنعتی - که مربوط به سال 1369 است - چقدر پایة علمی دارد؟
6. در مورد گویش مردم آران و بیدگل، همین بس که احسان یارشاطر، 8/1 صفحه در مدخل بیدگل در دائرةالمعارف ایرانیکا به آن اختصاص داده است. اما در مدخل دانشنامه متأسفانه تنها یک سطر و آن هم به نقل از فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور آمده است! و به صورت کلی یادآور شده: «در برخی از آبادیها و نیز شهر آران و بیدگل، رایج است.» راستی ذکر برخی آبادیها، چه اطلاع دقیقی به خواننده میدهد؟
7. دربارة ارتفاع شهرستان، ذکر شده است: «... با حدود 912 متر ارتفاع ...» که بهتر بود با ارتفاع متوسط 912 متر نوشته میشد.
8. در زمینة فاصلة آران و بیدگل از کاشان، آمده: «... در فاصلة 10 کیلومتری شمال شهر کاشان قرار دارد ... .» ارجاع این مطلب هم به جلد 49 فرهنگ آبادیهای کشور مربوط به سال 1356 برمیگردد. ولی در این مدت، شهر آران و بیدگل به سمت کاشان پیشرفت داشته و هماکنون (1387) فاصلة این دو شهرستان از جادة جدید، 800/5 کیلومتر میباشد.
9. «این شهر، در اواسط دهة 1340ش. از تلفیق دو آبادی کهن آران و بیدگل ایجاد شد و با ترکیبی از این دو نام، گلآرا خوانده شد ... .»
اولاً در سال 1354 آران و بیدگل به صورت شهر جدیدی به نام گلآرا درآمد و این تاریخ، در ایرانیکا هم 1354 آمده و جالب است که ایرانیکا هم جزو منابع این سطر است؛ ولی تاریخ اواسط دهة 1340 به غلط درج شده است.
10. در مورد ادارات دولتی شهرستان آورده است: «... این شهر علاوه بر ادارات دولتی، دارای واحدهای مختلف بهداشتی، درمانی، آموزشی و چندین مسجد است ... .» منبع این مطلب هم، فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور است. دو اشکال بر این مطلب وارد است:
1-10. از 26/5/1375 آران و بیدگل به صورت شهرستان درآمد و از کاشان منفک شد. تشکیلات و ادارات دولتی، رفته رفته در آن شکل گرفت. پس ذکر این مطلب که در شهرستان آران و بیدگل ادارات دولتی وجود دارد و ارجاع آن به کتابی در سال 1356، درست به نظر نمیرسد.
2-10. اگر هم آران و بیدگل قبل از سال 1375 شهرستان میشد - که نشده - ارجاع این مطلب به کتابی مربوط به 31 سال قبل با اطلاعات کهنه، چه دستاوردی برای خواننده درپیدارد؟ 11. در مطلب مربوط به دانشگاههای آران و بیدگل - که مأخذ آن پژوهش میدانی نویسندة محترم است – آمده: «... شهر آران و بیدگل، دارای واحد دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی است.»
1-11. آران و بیدگل، دارای دانشگاه جامع علمی کاربردی به نام روانشاد دکتر حسین عظیمی است که در مدخل نیامده است.
2-11. آران و بیدگل، دانشگاه آزاد اسلامی ندارد. فقط سالهاست تابلو رنگ و رو رفتة آن در بیابانهای منطقه به چشم میخورد، اما اثری از دانشگاه نیست.
12. شاعر اهل آران و بیدگل در دورة زندیه، صباحی بیدگلی است نه مصباحی بیدگلی!
13. مواردی که در مدخل آران و بیدگل از قلم افتاده است:
1- کارخانة تولید فولاد؛
2- ذخایر عظیم نفت و گاز منطقه؛
3- تاریخ آران و بیدگل؛
4- ذکر نام پارهای از مشاهیر شهر همچون اللهیار صالح؛
5- وسعت شهرستان؛
6- وجود 000, 120 هکتار جنگلهای دستکاشت؛
7- وجود تپههای باستانی با قدمت دورة تاریخی تا دورة ایلخانی؛
8- وضعیت کشاورزی شهرستان با 500, 12 هکتار زمین زیرکشت؛
9- وضعیت آموزشی و مدارس شهر (115 واحد آموزشی در سال 1385)؛
10- تولید 13 درصد فرش ماشینی کشور در این شهرستان.
به نظر نگارندة این سطور، بهتر است مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، در پروندة علمیای که برای مداخل شهرها و آبادیها تهیه میکند و به نویسندگان تحویل میدهد، علاوه بر یادداشتبرداری از کتابها، پژوهشهای میدانی وسیعی را انجام دهد و اطلاعات جدید را در آن بگنجاند. پر واضح است که نویسندگان مداخل شهرها و روستاها - که عمدتاً از پایتختنشینان با هزاران گرفتاری هستند، رنج پژوهش میدانی را برای یک مدخل کوتاه به خود نخواهند داد. از این رو، پیشنهاد میشود از نویسندگان بومی هر منطقه، برای انجام این کار کمک گرفته شود.
+
سهشنبه ۵ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۰۸:۵۰
نظرات
محمد مشهدی نوش آبادی ،
سلام اقای سادات مطلب جالب شما را خواندم. همینطور مقاله خوب شما را درباره نایبیان. من در دانشگاه کاشان عضو هیات علمی هستم. خوشحال می شویم در مرکز پژوهشی کاشان شناسی دانشگاه کاشان از محضر شما استفاده کنیم. تلفن من09132630578
آدینه ۸ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۳۲
نظر شما