بررسی پیشینه ی تاریخی ابنیه سنتی ایران با مطالعه ی موردی "تکیه"
تکیه، مکانی با پایگاه معنوی- سنتی از دیرباز مورد توجه محققین بوده است. در حقیقت تکیه ها بعد از مساجد پایگاه معنوی مسلمانان به خصوص شیعیان به شمار می روند و از عناصر جدایی ناپذیر کالبد فیزیکی اغلب شهرها و روستاهای ایران می باشند.
چکیده
تکیه، مکانی با پایگاه معنوی- سنتی از دیرباز مورد توجه محققین بوده است. در حقیقت تکیه ها بعد از مساجد پایگاه معنوی مسلمانان به خصوص شیعیان به شمار می روند و از عناصر جدایی ناپذیر کالبد فیزیکی اغلب شهرها و روستاهای ایران می باشند. در ابتدا به محل تجمع صوفیان "تکیه" می گفتند و فضای آن را متناسب با کاربری آن می ساختند. با گسترش تشیع و زوال صوفی گرایی، این مکان برای برگزاری آیین نمایشی سوگواری و عزاداری امام حسین (ع) کاربری یافت و به مرکز تجمع همه ی قشرهای جامعه از هر گروه و صنفی تبدیل گشت. نظر به اهمیت این پایگاه معنوی-سنتی، این پژوهش به دنبال بررسی ابعاد مختلف چگونگی شکل گیری، تحول و کارکرد تکیه در ایران می باشد. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و بر اساس تحقیقات میدانی و کتابخانه ای صورت گرفته است.
کلید واژه: تکیه، سوگواری، حسینیه، تصوف، تشیع.
مقدمه
تکیه به عنوان یکی از کانون های عمده ی فرهنگی نقش اساسی در شهرها ایفا می کرده است و به فضاها و بناهایی گفته می شده که اهل تصوف و درویشان تا اواسط دوره صفوی و کمی بعد از آن برای اجرای آداب سماع، رقص و چرخش استفاده می کردند. همچنین تکیه علاوه بر محل گرد آمدن صوفیان و فتیان، نوعی مهمانپذیر بوده که مسافران و بیشتر اهل طریقت در آن می آسودند. پس از صفویه با گسترش تشیع و زوال صوفی گرایی تکیه ها رونق صوفیانه ی خود را از دست داد. با آمیخته شدن مذهب و تصوف، تکیه به دلیل فضا سازی ویژه ای که داشت برای برگزاری آیین های نمایشی شبیه خوانی مراسم عزاداری، کاربری یافت. از آن پس عزاداری و شبیه خوانی از فعالیت های عمومی و رایج در تکیه ها در ایام سوگواری، به ویژه در ایام دهه ی عاشورا بوده است. امروزه در بافت شهرهای سنتی ایران، تکیه جزء تفکیک ناپذیر مراکز محلات می باشد که در برهه های مختلف تاریخی کاربری های متفاوتی داشته است. سؤالات مطرح شده که مقاله حول محور آن تنظیم شده، عبارتند از:
-تکیه در دوره های مختلف تاریخی چه کاربری داشته است؟
-معماری تکیه با توجه به کاربری آن چگونه بوده است؟
-بانیان تکیه ها چه افراد، گروه ها یا تشکل هایی بودند؟ و انگیزه آن ها در ایجاد تکیه ها چه بوده است؟
تکیه ها در طول تاریخ مکانی خاص برای بودباش فقرا، بقاع مشایخ تصوف و سوگوارخانه بوده و معماری آن بر اساس شرایط زمانی، مکانی و اعتقادی متعدد و متفاوت می باشد. می توان گفت بانیان این پایگاه اجتماعی از میان تشکل های اجتماعی، مذهبی، صنفی و سیاسی بوده اند.
واژه شناسی
واژه ی تَکیه یا تِکیه (Tekye-Monastery) در فرهنگ ها و لغت نامه ها دارای معانی متعدد لغوی و اصطلاحی می باشد. معنای لغوی آن یَله دادن، لمیدن، پشت دادن، پشتگرمی، اعتماد (انصاف پور، 1374: ج2/ 233) و در اصطلاح دیر یا صومعه درویشان (شاردن، 1345،ج1/ 473) سوگوارخانه، مکان بودباش فقرا، مکان گرد آمدن صوفیان، اقامتگاه موقت صوفیان در سفر، مهمانپذیر رایگان در شهرهای زیارتی، بقاع مشایخ تصوف و عارفان و قدیسان، همچنین بنایی ویژه برای برگزاری آیین سوگواری شیعیان می باشد. این واژه در کاربرد مسلک تصوف و در متون عثمانی خانقاه، زاویه و رباط نیز آمده است. (کیانی، 1369: 180-181)
در ابتدا بنای تکیه را متناسب با اجرای مناسک اهل تصوف و درویشان و کاربری خانقاهی و آرامگاهی مشایخ می ساختند. پس از گسترش تشیع به دلیل بالا گرفتن منازعات فرقه ای و جنگ های حیدری- نعمتی و با توجه به سیاست های منفی سلاطین صفوی نسبت به صوفیان، این تکایا به تدریج رونق صوفیانه ی خود را از دست داد. (کیانی، 1369: 264-265) با زوال صوفی گرایی، تکیه به دلیل فضا سازی ویژه ای که داشت به مکانی خاص برای اجرای تعزیه سوگواری خاندان نبوت و ائمه اطهار(ع) تبدیل گشت.
در رابطه با این که از چه زمان از فضای تکیه برای برگزاری نمایش شبیه خوانی استفاده می شده است؛ به طور دقیق نمی توان اظهار نظر کرد. قدر مسلم پیشینه ی تاریخی عزاداری و نمایش مذهبی در ایران معطوف به شهادت جانسوز سید الشهدا امام حسین (ع) نیست و ریشه در مناسک آیینی ایران باستان دارد و مایه از اسطوره ها و افسانه های ایرانی گرفته است.
معماری تکیه
در گذشته تکیه توسط صوفیان و درویشان ساخته می شد؛ بنابر این فضا سازی داخل تکیه ها، پاسخگویی مناسب جهت کاربری آن چون مکان گرد آمدن صوفیان، اقامتگاه موقت صوفیان در سفر، مزار مشایخ صوفیه، مهمانپذیر رایگان در شهرهای زیارتی و به ویژه مکانی مناسب برای اجرای آداب مورد علاقه ی اهل تصوف "مراسم سماع و رقص های صوفیانه" بود. از این رو در نقشه ساختمان این تکیه ها، در وسط بنا سکوی نسبتاً وسیعی را برای رقص و چرخش و جست و خیز ایجاد می کردند و "کرسی یا تخت بند" قطب یا مرشد را برای تعلیم دادن مسائل تصوف در آن می گذاشتند. (ذکاء،1349: 283) کاربری تکیه به منظور "اقامتگاه موقت صوفیان در سفر"(1) موجب می گشت که دور محوطه تکیه را به صورت غرفه غرفه و همانند طرح کاروانسرا تعبیه کنند. توصیف سیاحان اروپایی از تکایای ایران، کاربری مهمانپذیری و اقامتگاه موقت صوفیان در سفر را بیشتر نمایان می سازد. «تکیه، گوشه یا کلبه ایست در زیر آسمان یا نوعی استراحتگاه در محلی دنج که تنها یا در مصاحبت دیگران برای رفع خستگی به آنجا می روند تا وقت خود را با کشیدن چپق و قلیان و نوشیدن بگذرانند. از این تکیه ها در معابر و میدان های عمومی نیز دیده می شوند. مخارج ساختمان تکیه اندک است و بیشتر به خاطر درویش هایی که گدایی می کنند(2) و شهرها و بیابانها را در می نوردند بر پا می شود.» (کمپفر،1350 :136)
چنانچه پیش از این گفته شد، پس از آمیخته شدن مذهب و تصوف و با توجه به تلاش بی وقفه ی پادشاهان صفوی برای کاستن قدرت تشکل های صوفی و همچنین افزایش نفوذ و اقتدار روحانیون شیعه و مخالفت آنان با صوفیگری، کاربرد تکیه ها در اجرای آداب عرفا و صوفیان از رونق افتاد. (کیانی، 1369: 107) ولی همچنان مزار مشایخ صوفیه به تکیه تبدیل می گشت و این تکایا بعدها در صورت فراخ بودن برای برگزاری مراسم سوگواری استفاده می شد. در اواسط دوره ی صفوی و با گسترش تشیع، مفهوم تکیه در ایران به تدریج دگرگون شد. البته در برخی از شهرها مفهوم تکیه در قالب کاربری صوفیانه و مزار زاهدان و مشایخ صوفیه تا دوره ی قاجار همچنان ادامه داشت. از جمله تکیه چهل تنان و هفت تنان در شیراز، تکیه بابا رکن الدین در اصفهان. (پیرزاده نایینی، 1342: ج2/ 78؛ مصطفوی، 1361: ج1/ 388؛ کیانی، 1369: 213) در دوره ی قاجار با رونق تعزیه، تکیه در مفهوم جدید سوگوارخانه و محل برگزاری مراسم تعزیه امام حسین (ع) چنان فراگیر شد که دیگر اقامتگاه های صوفیان به ندرت به این نام خوانده می شد.
به طور کلی از دوره ی قاجار تا کنون، اصطلاح تکیه در ایران تنها به بناها و مکان هایی که تحت عنوان تکیه به صورت ثابت ساحته می شود، گفته نمی شود و در مورد هر جای دیگری که برای چنین مقاصدی مورد استفاده قرار گیرد، خواه در وسط چهارراههای شهر، خواه کاروانسراها و میادین که گنجایش چند صد تن را دارد، نیز بکار برده می شود.(چلکووسکی، 1367: الف،104-105) بر این اساس می توان تکیه ها را به دو دسته تقسیم کرد: الف- تکیه های ثابت تعزیه خوانی؛ ب- تکیه های موقت.
الف-تکیه های ثابت تعزیه خوانی
این گونه تکایا، عموماً مکان های محصوری هستند که اغلب ساده و دارای طرح و نقشه ی خاصی نیستند و فاقد تزئینات معماری می باشند و معمولاً در مسیر گذرگاههای اصلی شهرها قرار دارند و به طور خاص به منظور برگزاری مراسم سوگواری ایام محرّم ساخته شده اند. برخی از محققین به این تکایای ثابت، مکانهای خاص می گویند که از اواخر دوره صفوی یا دوره ی زند به بعد به منظور برگزاری مراسم ایام محرّم ساخته شد. ساختمان این تکایا با شیوه ی تلفیقی معماری کاروانسرا، خانقاه، میدان و زورخانه ساخته شده اند. مانند: تکیه حاج میرزا آقاسی، تکیه معیّرالممالک. (شهیدی، 1380: 243-245) بدیهی است تکیه هایی که در گذر اصلی شهر قرار نداشتند، در طول سال خالی و زباله دان اهالی بود و تنها در روزهای عزاداری امام حسین (ع) پاکسازی می شد. (مستوفی،1371:ج1/ 300)
کالبد اغلب تکیه ها به دو شکل مستطیلی و دایره ای ساخته می شدند. به طور کلی برخی از تکایای دایره ای شکل، سکویی در وسط بنا دارند که همواره نقش مهمی در اجرای صحنه های تعزیه ایفا می کرده است. مانند تکیه دولت. برخی از منابع و به خصوص سیاحانی که از بنای تکیه دولت در دوره ی قاجار دیدن کرده اند؛ معماری آن را متأثر از سفرهای ناصرالدین شاه به اروپا و تماشاخانه های اروپایی می دانند. «معماری که مأمور ساختن این "تکیه" می شود، بعد از سفر اول شاه به اروپا گویا برای ساختمان آن از طرح بنای "آلبرت هال" استفاده می کند.»(اورسل، 1353: 160) البته سفرهای ناصرالدین شاه به اروپا، تأثیرات زیادی در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی داشت؛ اما توجه به این نکته که ساخت تکیه دولت از 1285 تا حدود 1290 ق به طول انجامیده و تاریخ اولین سفر ناصرالدین شاه به فرنگ 1296 ق و پس از ساخت تکیه دولت بوده، خود به خود تأثیرپذیری معماری تکیه همایونی از سبک اروپایی و شباهت آن به تماشاخانه های ورونا و آلبرت هال را رد می کند. همین طور باید پذیرفت که معماری تکیه دولت بر اساس تجربیاتی است که اجرا کنندگان و دست اندرکاران تعزیه خوانی ها و شبیه گردانی ها در تکیه های دیگر بدست آورده بودند. نیاز به بنایی با صحنه ای دایره ای شکل، با محوطه و فضایی وسیع با غرفه ها و حجره های چند طبقه ای با طاق نماها و گذرگاهی در دورادور صحنه برای اسب تازی و جنگ و نبرد، با در نظر گرفتن جایگاهی برای نشستن زنان و کودکان تماشاگر و ... منجر به ساختن تکیه ی دولت یا همایونی شد.
سکوی تکیه ها را به شکل های مختلف و مطابق با کالبد ساختمان می ساختند. از اشکال سکوها می توان سکوی گرد، نعل اسبی، سه گوش و متحرک، مربع، چند ضلعی، مستطیلی و سکوی قاب عکسی که در اواخر دوره ی پهلوی متداول شد؛ اشاره کرد. در اغلب تکیه های تفت در وسط آن، سکوهایی بنام کلک قرار دارد که آتشدانهای عهد هخامنشی و ساسانی واقع در هوای آزاد را در نظر مجسم می سازد. این سکوها عبارت است از پایه های هشت ضلعی به بلندی دو متر که اضلاع آن را در دو طبقه طاقچه بندی کرده اند، و در وقت های سوگواری، شب هنگام چوبهای نیم سوز و شمع بر فراز سطح فوقانی و درون طاقچه های اطراف آن می گذارند و بدین وسیله سکو به صورت مشعل فروزان در می آید. (حقیقت، 1385: 233) البته ممکن است برای آن سکویی در نظر نگرفته باشند، در این صورت فضای گسترده تری را به شبیه خوان ها اختصاص می دهند. بیشتر روی سقف آب انبارها یا روی حوض میان کاروانسراها را با تیر و الوار و تخته می پوشانیدند و روی آن تعزیه خوانی می کردند.
بدیهی است برخی از این تکایا با وجود چارچوب، همانند تکیه دولت عصر ناصری بی سقف هستند و اغلب سقف آن را متناسب با اقتضای فصل با چادرهای بزرگی می پوشانند. چادر تکیه ها از کرباس و متناسب با بزرگی فضای تکیه یا کاروانسرا، حیاط خانه و ... در چند قطعه می دوختند. پشت و روی چادرها را با تصاویر و نقش های گوناگون تزئین می کردند؛ برخی چادرها هم پرده هایی از وقایع کربلا را نشان می داد.
برای هر تکیه معمولاً چند مدخل در نظر گرفته می شود. مدخل هایی برای رفت و آمد تماشاگران و دو مدخل برای ورود و خروج دسته ها عزاداری و شبیه گردان ها.
ساختمان تکیه از نظر کالبدی مشابه ساختمان مسجد است. مصالح مورد استفاده در آن آجر، ملات آهکی و در برخی موارد بام سفالی است. تکیه ی امیر چخماق یزد، کف بنا چهار گوش یا هشت ضلعی است و دارای مناره و طاق نمابندی دو طبقه ای است. (مصطفوی، 1361: ج1/ 386-387) در برخی تکیه ها در یک سمت حسینیه و در مقابل آن حیاط قرار دارد. برخی تکیه ها تنها یک تالار و برخی دیگر دارای غرفه ها و یکی دو اتاق هستند. کمتر پیش می آید تکیه ای را در دو طبقه بنا کنند؛ در این صورت معمار تکیه، تالار وسیع تری را برای شبیه خوانی در نظر می گیرد.
فضای داخلی بنای برخی تکیه اغلب به سه بخش یا صحن به هم پیوسته تقسیم می شد: صحن حسینیه، حیاط موسوم به صحن عباسیه، صحن های زینبیه. در صحن عباسیه مراسم عزاداری حضرت عباس و در صحن حسینیه مراسم عزاداری امام حسین (ع) و تعزیه خوانی برگزار می شد. صحن زینبیه اتاق های پشت حسینیه را در بر می گرفت. در برخی از شهرها صحن عباسیه و زینبیه را به صورت ساختمان های مستقل و جدا از حسینیه یا تکیه می ساختند. (مستوفی، 1371:ج2/ 441) برخی تکیه ها از لحاظ معماری درخور توجه اند. تکیه معاون الملک یکی از زیباترین و باشکوه ترین تکیه های ایران از حیث نقاشی و تصاویر و کاشی کاریهای بی نظیر در کرمانشاه که در واقع موزه کاشی ایران محسوب می شود. این تکیه مشتمل بر سه بنای حسینیه، زینبیه و عباسیه است و دو حیاط و یک عمارت در میان دارد. (خلج، 1364: 40-41) تکیه نیاوران یا تکیه ی پایین حصار بوعلی به خاطر تابلوهای نقاشی محمد مدّبر و محمد ارژنگی و تخت هشت ضلعی وسط آن و همچنین تکیه امامزاده قاسم با دیوار نگاره ی قوللر آقاسی شهرت خاصی دارند. (ستوده،1371: ج1/ 276) در تکیه های شمال، تزئیناتی به صورت گچبری، خراطی، کنده کاری و نقاشی روی چوب دیده می شود. سقّانفارکیجا، تکیه بابل یکی از زیباترین تکیه های مازندران است که دیوارهای آن با نقوش انسانی شامل سربازانی با آلات جنگی و ادوات موسیقی و صحنه هایی از زندگی روستایی و همچنین نگاره های اساطیری و نقوش گیاهی و خطوط خوشنویسی تزئین شده است.
برخی از تکیه ها ویژگی بارزی به لحاظ کاربری داشتند. تکیه سادات اخوی که در آن برای پا گرفتن و رشد کودک شمع روشن می کردند و هر سال با قد کشیدن کودک، شمع بلندتری روشن می کردند. به طوری که باغچه ی این تکیه هر سال از شمع های قدی پر می شد.(مستوفی، 1371:ج1/ 302) تکیه عزت الدوله، خواهر ناصرالدین شاه که مراسم تعزیه در آن اجرا می شد و به بانوان اختصاص داشت؛ و تکیه حاج میرزا آغاسی و تکیه دولت که محل برگزاری تعزیه های دولتی بود. (مستوفی، 1371:ج1/ 299) انواع تکیه های ثابت:
1-تکیه هایی که از دوره ی زند به خصوص دوره ی قاجار به منظور برگزاری مراسم عزاداری و تعزیه خوانی ساخته شده اند. معماری ساختمان این تکیه ها معمولاً ترکیبی از معماری کاروانسرا، خانقاه و زورخانه و متناسب با اجرای نمایش های آیینی تعزیه خوانی است.(شهیدی،1380 :245) مانند تکیه نصرالدین، تکیه حاج میرزا آقاسی. (نجمی، 1356: 115)
2-تکیه هایی که بانیان ساختمان آن گروه های قومی ساکن شهرها بوده اند. تکیه عربها، تکیه خلج ها، تکیه قفقازی ها.
3-تکیه هایی که افراد گروه های صنفی- شغلی آنها را می ساختند. تکیه زرگرها، تکیه قاطرچی ها، تکیه مسگرها، تکیه گاوبندها، تکیه قلیان فروش ها.
4-تکیه هایی که به نام بانیان، سازندگانشان که از رجال و ثروتمندان بوده اند؛ شهرت دارند. تکیه نوروز خان، تکیه سهراب خان، تکیه معتمدالدوله.
5-تکیه هایی که به نام یکی از مأموران تشکیلات حکومتی خوانده می شده است. تکیه یاور توپخانه مبارکه، تکیه عابد میر غضب.
6-تکیه هایی که به همت افراد خیری از حرفه های مختلف ساخته شده است. تکیه حاج محمد جعفر خباز، میرزا حسین حکیم باشی. (تقیان، 1374: 27)
7-تکیه هایی که به سبب مجاورت با زیارتگاه ها به نام آنها شناخته و معروف شده اند. تکیه چهل تن، تکیه هفت تن، تکیه امامزاده زید. (نوربخش، 1381: ج2/ 828)
8-تکیه هایی که به نام مسجد، مدرسه و حمام مجاور خود شهرت یافته است. تکیه درب مسجد حوض، تکیه مسجد جامع درب مدرسه، تکیه درب حمام.
9-تکیه هایی که به سبب اهمیت و شهرت کارخان صنایع نظامی و صنعت چرم سازی در محل به نام آنها شناخته می شدند. تکیه غورخانه کهنه، تکیه زنبورکخانه، تکیه دباغخانه.
10-تکیه هایی که به نام محله ها معروف شده بودند. تکیه پاچنار، تکیه پامنار، تکیه چال حصار. (تقیان، 1374: 27)
ب-تکیه های موقت
این تکایا بیشتر بر گذرگاه ها و راه های رفت و آمد مردم ساخته می شوند و یا بناهایی که کاربری اصلی آن موارد دیگری به جز اجرای نمایشی عزاداری و برگزاری سوگواری ماه محرم به خصوص دهه ی عاشورا می باشد و تنها در ایام محرم شکل و شمایل تکیه به خود می گیرد. مانند آرامگاه ها، کاروانسراها، میدان ها، چهارسوها، قهوه خانه ها و خانه های بزرگ. بدیهی است این تکایا عمدتاً به لحاظ موقعیت شهری جزئی از فضای اصلی و مهم شهری محسوب می شود و در طول سال محل کسب و کار و تردد مردم است. برخی از محققین به این تکایای موقت، مکان های عام(3) می گویند. در این تکیه ها سعی می کنند دو مدخل برای رفت و آمد تماشاگران و عبور قافله ها و شبیه گردان ها و دسته های عزاداری تعبیه کنند. این تکیه ها را معمولاً با پارچه های سیاه و سبز و کتیبه هایی از اشعار مذهبی و شعر عاشورای محتشم کاشانی و عَلَم و علامت و بیرق و توغ و شال کشمیری رنگارنگ می آرایند. کف زمین آن را فرش می کنند و منبری چند پله در آن می گذارند. سقاخانه ی کوچک متحرکی نیز کنار در ورودی یا داخل تکیه قرار می دهند.
انواع تکیه های موقت:
1-آرامگاه ها: تکیه هایی که مزار عارفی و یا عالمی دینی و یا شاعری شیعی با مشرب صوفیگری بوده و در صحن یا حیاط و یا ایوان جلوی مقبره و پیرامون آن مراسم عزاداری ماه محرم بر پا می کرده اند. برخی از این تکایا به صورت آرامگاه های برج مانند با طرح چند ضلعی و گنبدهای رُک بنا شده اند؛ مانند تکیه بابا رکن الدین و برخی از آنها دارای تالار هستند با سقف صاف و یا گنبددار مانند تکیه لسان الارض، میر فندرسکی، میرزا رفیعا. طرح ساختمان بنا و به خصوص سقف آن مناسب حال آن شاعر یا عارف ساخته می شده است. «... تکیهء بابا رکن الدین که چون او به عرفان و درویشی معروف است. تکیهء او را هم مناسب حال او ساخته و عوض گنبد بر سر آن به شکل کلاه درویشی مخروط و با ترک ساخته اند.»(الاصفهانی، 1368: 108) در شیراز بقعه و آرامگاه هایی هستند که به نام تکیه خوانده می شوند. از جمله تکیه شاه دایی، تکیه هفت تنان، تکیه چهل تنان. (کیانی، 1369: 213)
2-کاروانسراها: از دیرباز محل مناسبی برای اجتماع دسته ها و برگزاری مراسم سوگواری ماه محرم بوده است. شکل این کاروانسراها مربع و مستطیلی و برخی از آنها چند ضلعی و مدّور بوده است. در وسط برخی از کاروانسراها حوضی یا سقف آب انباری وجود داشت که در ماه محرم روی آن را با تخته و الوار می پوشانیدند و به صورت تکیه آذین می بستند. در پیرامون کاروانسراها حجره ها و پله هایی وجود داشت که تماشاگران به راحتی می توانستند شبیه خوانی و دسته های عزاداری را تماشا کنند. (شهیدی،1380: 175و245؛ بیضایی، 1344 :131) از جمله کاروانسرای ارامنه در بازار و کاروانسرای عباس شیشه در ضلع جنوب شرقی میدان نقش جهان بوده است.
3-میدان ها: یکی از محل های مناسبی است که برای برگزاری مراسم مذهبی ایام محرم مورد استفاده قرار می گیرد. به خصوص برای برگزاری تعزیه های بزرگ و مفصل و دارای سیاهی لشکر.
4-خانه های بزرگ: حیاط این گونه خانه ها محل مناسبی برای برگزاری مراسم سوگواری امام حسین (ع) است. شاهزادگان و رجال اعیان دوره ی قاجار محل سکونت خود را وقف تعزیه و روضه خوانی می کردند. به همین دلیل بسیاری از خانه های ایشان به نحوی ساخته می شد که بتوان با نصب چادر بزرگی در حیاط و پوشانیدن حوض وسط حیاط با تخت و الوار فضای مناسبی برای اجرای تعزیه فراهم کرد.(مستوفی، 1371: ج1/ 299) ایشان معمولاً هر ساله حیاط خانه های خود را سیاه می بستند و چادر بر فراز آن می زدند. چارلز ویلس در کتاب تاریخ اجتماعی ایران در عهد قاجاریه به تفصیل درباره ی مراسم روضه خوانی و شبیه خوانی که ظل السلطان در پای عمارت خود در اصفهان هر ساله در ماه محرم بر پا می کرده است؛ سخن می گوید.(ویلس، 1363: 271)
بانیان تکیه ها
سازندگان و بانیان تکیه ها از میان رجال و شخصیت های سیاسی و اجتماعی و یا به طور کلی از میان عامه مردم و از قشرها و صنف های مختلف برخاسته بودند. در گذشته مریدان، درویشان و پیروان صوفیه برای اسکان و پذیرایی از فقیران و صوفیان دست به ساخت تکیه می زدند.
پس از صفویه و افول صوفی گرایی، همانطور که پیش از این گفته شد تکایا به دلیل فضاسازی ویژه ای که داشت تبدیل به مکانی خاص برای برگزاری مراسم عزاداری امام حسین (ع) شد. از دوره زند و به خصوص دوره ی قاجار به بعد تکایای زیادی به این منظور ساخته شد. کنت دوگوبینو سیاستمدار و نویسنده ی فرانسوی که سه سال در زمان ناصرالدین شاه در ایران به سر برد، در مورد علاقه ی مردم به ساختن تکیه و شمار بسیار فراوان تکیه در تهران می نویسد: «نه تنها شاه و مستخدمان بزرگ دولت تکیه دارند، بلکه هر شخص ثروتمند، چه مستخدم دولت، چه تاجر صاحب تکیه ای است. این کار آنقدر مقدس است و اجر دارد که هر کس بدین سبب و بی تردید اندکی برای مفاخرهء دنیاوی نیز می کوشد تا از خیر و ثواب آن در دنیا و آخرت بهره مند گردد.»(گوبینو، 1367: 183)
عصر اوج و شکوفایی تکیه سازی در دوره ی ناصری اتفاق افتاد با این وجود بیشتر تکیه ها پیش از سلطنت ناصرلدین شاه و در دوره ی سلطنت طولانی فتحعلی شاه و نوه اش محمد شاه از سال 1211 تا 1264 ه.ق ساخته شده بود. در دوره ی مظفری بسیاری از تکیه های دایر از رونق افتاد و شمار آن تقلیل یافت. هر اندازه از عصر ناصری دور و به دوره ی پهلوی نزدیک می شویم از اهمیت تکیه کاسته می شود و نه تنها تکایای تازه ای احداث نمی گردد بلکه آن چه هم وجود داشته اندک اندک از میان می رود.(معتمدی، 1381: 449)
تکیه ها را افراد خیراندیش و نیکوکار محلات برای تعزیه و اقامه سوگواری می ساختند. بعضی از تکیه ها معمولاً موقوفه هایی مانند زمین، باغ، دکان، حجره و تیمچه داشتند؛ که درآمد آنها و اعانه های مردم هزینه های تعمیر و نگهداری ساختمان تکیه ها و بر گزاری مجالس روضه و تعزیه در آنها تأمین می شده است. «تکیه عباس آباد، به پلاک 2714 واقع در بخش 8 (آخر بازار عباس آباد) که رقبات هفتگانهء ذیل وقف بر تعزیه داری و مصارف تکیه مزبور و کلا واقع در بخش مذکور و واقف کلیهء آنها حاج عباس است به سال 1207قمری: 1-6. شش باب دکان به پلاک های 2715 تا 2720 و 7 یک دانگ و نیم حمام به پلاک 2951 که فعلاً به صورت باغچه و قهوه خانه درآمده و به مساحت چهارصد متر مربع است.»(حسینی بلاغی، 1386: 302) ولی اکثر تکیه ها بی موقوفه بود و اهل هر محل و گذر بنا به همت و کوشش و بزرگواری خودشان همه ساله در روزهای عزاداری تکیه راه می انداختند و نمی گذاشتند مراسم تعزیت و سوگواری تعطیل گردد.
تکیه دارای طاق نماهایی بود که یک نفر متصدی داشت و این متصدی می بایست تا زمانیکه تکیه دایر است از واردین پذیرایی کند. هزینه ی پذیرایی در طاق نماها را صاحب و مسؤل طاق نما، از کیسه ی فتوت خود می پرداخت. در بعضی از طاق نماهای بزرگ یک طاق نما را با آلات و ادوات درویشی از قبیل پوست، تخت و کشکول و من تشا و تسبیح زینت می دادند. (نجمی، 1356: 115-116)
تکیه از منظر اجتماعی-سیاسی
یکی از کانون های عمده ی فرهنگی تکیه هاست که برای نخستین بار در سده ی هشتم در عثمانی رایج شد و بانیان آن پیشوایان طریقت های صوفی و پیروان ایشان بودند. پیرزاده نائینی که در سده ی سیزدهم از استانبول دیدن کرده با اشاره به تعدد و رونق تکیه های این شهر، از دهها تکیه متعلق به طریقت های بکتاشیه، مولویه، قادریه، نقشبندیه، رِفاعیه، خلوتیه، جَلَویه و ... سخن گفته است.(پیرزاده نائینی،1342: ج2/ 120) قدر مسلم ایجاد مکانی برای بودباش فقرا و درویشان و مریدان، خود موجب افزایش پیروان آن طریقت می شده است. میر حیدر تونی پیشوای حیدریه، شاخه ای از سلسله ی قلندریه، در شهرها تکیه می ساخت و درویشی از مریدان خود را در آن جا ساکن می کرد.(ابن کربلایی،1349: ج1/ 467) از آن جایی که بر موقوفات مالیاتی قرار نمی گرفت و وقف ملک تا حدی مانع دست اندازی حکومت به آن ملک می شد و به طور معمول خود بانی و صاحب ملک درآمد و مخارج ملک وقفی را زیر نظر داشت؛ املاک زیادی وقف تکایا می شد و درآمد شایانی نصیب این گونه بانیان می شد. از جمله نظراتی که در رابطه با چگونگی قدرت یابی خاندان شیخ صفی الدین اردبیلی مطرح است؛ به دست آوردن نفوذ و قدرت زیاد از این راه می باشد.
این تکایا در کنار و یا رو در روی حکومت اعلان وجود می کردند؛ به همین خاطر مورد توجه سلاطین و والیان حکومت بودند. این نهادها پایگاه قدرت و اعمال نفوذ شیوخ بود و پیروان زیادی داشت. پس از صفویه و گسترش تشیع اثنی عشری در ایران، سلاطین صفوی با اعمال سیاست هایی، تکیه های صوفیان را از رونق انداختند. پس از آن همان طور که پیش از این هم اشاره شد، تکیه ها به دلیل فضا سازی ویژه ای که داشت برای اجرای نمایشی مراسم عزاداری امام حسین (ع) کاربری یافت.
فلسفه ی سوگواری امام حسین(ع) همواره تداعی کننده ی مظلومیت او و ایستادگی اش در برابر حکومت جور و ظالم بوده است. شیعیان پیش از روی کار آمدن صفویان و رسمی شدن تشیع در ایران برای ابراز مخالفت خود با خلافت و دستگاه حاکمیت، برگزاری مراسم سوگواری سیدالشهدا را با جدیت دنبال می کردند. امرای آل بویه با برگزاری مراسم عزاداری حسین بن علی(ع) علاوه بر این که ارادت خود را به اهل بیت و خاندان نبوت ابراز می کردند؛ مخالفت و ضدیت آشکار خود را با دستگاه خلافت عباسی اعلام می کردند.
اجرای مراسم سوگواری دینی- سنتی با رسمیت یافتن مذهب شیعه در دوره ی صفویان شکل و ساختار منظم و سامان یافته ای پیدا کرد. چنانچه گفته شد در دوره ی زند این مراسم در تمامی نقاط ایران حتی جنوب ایران که اکثریت مردمانش سنی مذهب هستند؛ رایج بوده است. در دوره قاجار پادشاهان، مصرانه برگزاری باشکوه مراسم سوگواری ماه محرم را دنبال می کردند. «در غُرَّه سال عرب که حساب تاریخ هجری را بران نهاده اند هر سال تا ده روز موسم این مقام کریمست که رجال دولت بیزوال بر حسب حکم شاهنشاه اسلام پناه ارواحنا فداء بر طبقات و طاقات انرا بالوان زجاجات و چراغهای بلورین و فنون نوادر اشیاء و امتعهء ثمین باراسته شعار شریفهء تشیع و مناسک موالات اهل بیت علیهم السّلام با ازدحامی عام اقدام و اهتمام می نمایند.» (اعتمادالسلطنه، 1306: 58) همین طور کنده کاری های طاق بستان -تصویری از محمدعلی میرزا و فرزندانش به همراه وقفنامه ای که تأکید شده به مصارف تعزیه و اطعام تکیه برسد- نشان دهنده ی توجه شایان پادشاهان و شاهزادگان قاجار به این مطلب می باشد.(خلج، 1364: 33) تأثیر مراسم تعزیه به حدی بود که در پایان مراسم یکی از شبیه خوانها که غالباً از سادات بود، از والی وقت تقاضای عفو و بخشش زندانیانی را می نمود. حاکم وقت هم به احترام شهدای کربلا و معصومیت خاندان نبوت خواست مردم را اجابت می کرد.(خلج، 1381: 35-36) توجه پادشاهان قاجار به تعزیه و آیین نمایشی شبیه خوانی به رشد و ارتقاء سطح کیفی تکایای موجود و ساخت تکایای جدید انجامید. توجه و استقبال مردم از مراسم نمایشی ماه محرم دستآویزی برای هر بزرگ و صاحب مقامی در عوام فریبی و جلب قلوب مردم شد. این امر نه تنها بین شاهزادگان و درباریان و بزرگان بر سر برگزاری هر چه مجلل تر مراسم سوگواری ماه محرم رقابت ایجاد کرده بود بلکه «سفارتخانه های روس و انگلیس در ترتیب دادن مجلل ترین تکیه جهت مراسم سالانه محرم در تهران رقابت می کردند.»(چلکووسکی، 1367: ب،13) بستن طاقنماهای موجود در تکیه ها به خصوص تکیه های دولتی، خود رقابت شایانی را بین بزرگان و صاحب منصبان ایجاد می کرد. چون افتخار بستن طاقنماها خود به خود نصیب نمی گردید. کسب اجازه از شاه و بدست آوردن بهترین طاق نما(مقابل یا در کنار جایگاه همایونی) و مفتخر شدن به خلعت شاهانه ی طاقشال بستگی به آن داشت که آخرین پیشکش شب هشتم را بیشتر از سایرین تقدیم کرده باشد.(شهری، 1371:ج1/ 112)
چنانچه پیش از این گفته شد دوره ی ناصری عصر شکوفایی و رونق تعزیه و شبیه خوانی و بازسازی تکیه ها بود. پس از دوره ی ناصری نه تنها عدم توجه مظفرالدین شاه و جانشینان او بلکه توجه مردم به مسائل سیاسی وقت و جریان مشروطیت وقفه ی کوتاهی را در توجه به تکیه ها ایجاد کرد و شمار تکایا کاهش یافت. با این وجود تکایایی همچون تکیه دولت در مرکز توجه قرار داشت و وقایع مهم سیاسی در آنجا صورت می گرفت. تشیع پیکر مظفرالدین شاه در سال 1324ه.ق(ناظم الاسلام، 1346:ج2/ 62)، برگزاری نمایشگاه امتعه ی وطنی به کوشش رضاخان سردار سپه در سال 1302ه.ش(طهماسب،1355 :430) و تشکیل مجلس مؤسسان در 15 آذر ماه 1304 و عزل احمد شاه و نصب سردار سپه به ریاست حکومت موقتی و سپس تفویض امر سلطنت ایران به رضاشاه پهلوی(ذکاء، 1349: 310) که یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ معاصر است؛ در تکیه دولت به وقوع پیوست. پیش از آن نیز جلسه ی سنجش عیار سکه در دوره ی مسؤلیت امین الضرب بر ضرابخانه(هدایت،1343 :86) و تشیع پیکر ناصرالدین شاه در 1313ه.ق(ظهیرالدوله،1351 :35) صورت گرفته بود.
در دوره ی پهلوی اول، از مهمترین اقدامات رضاشاه در مخالفت با شعایر مذهبی، ایجاد ممنوعیت و محدودیت برای برگزاری مراسم سوگواری مذهبی بود. او که پیش از رسیدن به سلطنت در مراسم سوگواری ماه محرم شرکت می جُست؛ پس از رسیدن به پادشاهی تغییر رویه داد. رضاخان شب عاشورا با پای برهنه و جمعی از همگنان با دسته های شمع، چهل و یک منبر را بر طبق سنت و عادات تودهء ملت طی کرده و کامل ترین مراسم مذهبی را بعمل آورده بودند.(بهار، 1371:ج2/ 93) این حرکت تنها به خاطر فلسفه ی نهضت امام حسین (ع) مبنی بر مبارزه ی حق بر علیه باطل بود. علاقه به سیدالشهدا و اهل بیت از کودکی در اذهان مردم نهادینه شده بود و قدر مسلم این امر در مذاق ذهن دیکتاتوری رضاشاه خوش نمی آمد. البته نباید تب تند تجدد خواهان مبتلا به شبه مدرنیسم را نادیده گرفت و باید گفت پایبندی به مذهب و شریعت مانع مهمی در برابر این نوگرایان افراطی بود. مخالفت و ضدیت با شعایر مذهبی و محدودیت در برگزاری مراسم سوگواری دینی تا سقوط رضاشاه ادامه داشت و با وجود ممنوعیت برگزاری مراسم سوگواری ماه محرم، مردم همچنان برگزاری مراسم را با جدیت دنبال می کردند.
در دوره ی پهلوی دوم در ابتدا محمدرضا شاه چندان تمایلی به ضدیت و مخالفت آشکار با شعایر دینی و مذهبی نداشت. ولی پس از کنار رفتن مشکلات جنگ جهانی دوم و نگرانی های حاصل از آن، با گرد آمدن مردم به حول محور روحانیت، به خصوص پس از بالا گرفتن غوغای نفت، او نیز همانند پدرش محدودیت هایی در برگزاری این تظاهرات دینی ایجاد کرد. در اواخر سلطنت پهلوی، فلسفه ی قیام امام حسین (ع) خود اهرمی پاینده و پیش برنده برای تظاهرات مردم در مقابل جور و ستم حکومت خودکامه بود. بنابراین باید گفت با وجود توجه و تظاهر پادشاهان قاجار و پیش از آن به مراسم سوگواری ماه محرم و ارتقاء آن در تکایا، تکیه نهادی مردمی است نه حکومتی.
نتیجه:
تکیه در ابتدا به خانقاه درویش های خاکساریه گفته می شد و برای نخستین بار در سده هشتم هجری در سرزمین عثمانی رایج شد و به ایران راه یافت. شیوه ی زندگی در تکیه برای اهل تصوف عابدانه همراه با رهبانیت، عزلت و اعتکاف بود. به طور کلی مکانی خاص برای تجمع صوفیان، اقامتگاه موقت صوفیان و درویشان در سفر و محلی برای اجرای آداب سماع، رقص و چرخش صوفیانه بود. بانیان آن عمدتاً پیشوایان طریقت های صوفی و پیروان ایشان بود. در دوره صفویه پس از گسترش تشیع و زوال صوفی گرایی، تکیه ها در مفهومی جدید به دلیل فضا سازی ویژه ای که داشت به مکانی خاص برای برگزاری مراسم سوگواری امام حسین (ع) در ماه محرم تبدیل گشت. معماری تکیه متناسب با کاربری آن، چه اجرای آداب سماع، رقص و چرخش های صوفیانه و چه اجرای نمایشی عزاداری ساخته می شده است. تکیه ها از دوره ی قاجار تا کنون یکی از مراکز عمده ی فرهنگی است که نقش اساسی را در شهر ها ایفا می کرده است. از آن دوره تا کنون، اصطلاح تکیه در ایران تنها به بناها و مکان هایی که تحت عنوان تکیه به صورت ثابت ساحته می شود، گفته نمی شود و در مورد هر جای دیگری که برای چنین مقاصدی مورد استفاده قرار گیرد، خواه در وسط چهارراههای شهر، خواه کاروانسراها و میادین که گنجایش چند صد تن را دارد، نیز بکار برده می شود.
پی نوشت ها:
1- نظریه کمپفر در مورد گدایی دراویش نظریه ی صحیحی نیست؛ چون هر ذهن معرفت جویی می تواند تفاوت بین درویش و گدا را تشخیص دهد.
2- منظور از مکان های عام مکان هایی است که نقش و کارکردی عام دارند و مرکز تجمع و فعالیت های گوناگون و روزانه مردم می باشند.(شهیدی، 1380 :245)
منابع:
-الاصفهانی، محمّد مهدی محمّدرضا(1368): نصف جهان فی تعریف الاصفهان، بتصحیح و تحشیه منوچهر ستوده، تهران، امیرکبیر، چاپ دوم.
-ابن کربلایی، حافظ حسین(1349): روضات الجنان و جنان الجنان، ج1و2، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
-اعتماد السلطنه، محمّد حسنخان(1306ه.ق): المآثر و الآثار، تهران، کتابخانه سنایی.
-انصاف پور، غلام رضا(1374): کامل فرهنگ فارسی، ج2، تهران، زوّار.
-اورسل، ارنست(1353): سفرنامه اورسل، ترجمه علی اصغر سعیدی، تهران، زوار.
-بهار، محمد تقی(1371): تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، ج2، تهران، امیرکبیر، چاپ دوم.
-بیضایی، بهرام(1344): نمایش در ایران، تهران، بی جا.
-پیرزاده نایینی، محمد علی بن محمد اسماعیل(1342): سفر نامه حاجی پیرزاده، بکوشش حافظ فرمانفرمائیان، ج2، تهران، دانشگاه تهران.
-تقیان، لاله (1374): درباره تعزیه و تئاتر، تهران، مرکز.
-تیک چند بهار، لاله(1380): بهار عجم، تصحیح کاظم دزفولیان، ج1، تهران، طلایه.
-چلکووسکی، پتر جی(1367): الف تعزیه هنر بومی پیشرو ایران، ترجمه داوود حاتمی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
-چلکووسکی، پتر جی(1367): ب تعزیه "نیایش و نمایش در ایران"، ترجمه داوود حاتمی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
-چهاردهی، نورالدین(1368): خاکسار و اهل حق، تهران، اشراقی.
-حسینی بلاغی، عبدالحجه(1386): گزیدهء تاریخ ایران، تهران، مازیار.
-حقیقت، عبدالرفیع (1385): تاریخ هنرهای ملی و هنرمندان (از مانی تا کمال الملک)، ج1، تهران، کومش، چاپ دوم.
-خلج، منصور (1381): نمایشنامه نویسان ایران1 (از میرزا فتحعلی آخوندزاده تا بهرام بیضایی)، تهران، اختران.
-خلج، منصور (1364): تاریخچه نمایش در باختران، تهران، مؤلف.
-ذکاء، یحیی(1349): تاریخچه ساختمانهای ارگ سلطنتی تهران و راهنمای کاخ گلستان، تهران، انجمن آثار ملی.
- ستوده، منوچهر(1371): جغرافیای تاریخی شمیران، ج1، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
-شاردن، ژان(1345): سیاحتنامه، ترجمه محمد عباسی، ج1، تهران، امیرکبیر.
-شهری، جعفر(1371): طهران قدیم، ج1، تهران، معین، چاپ دوم.
-شهیدی، عنایت الله(1380): پژوهشی در تعزیه و تعزیه خوانی، با همکاری ویرایش و نظارت علمی علی بلوکباشی، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی با همکاری کمسیون ملی یونسکو در ایران.
-ضرابی، عبدالرحیم کلانتر(1341): تاریخ کاشان، بکوشش ایرج افشار، تهران، فرهنگ ایران زمین، چاپ دوم.
-طهماسب، عبدالله(1355): تاریخ شاهنشاهی اعلیحضرت رضا شاه کبیر، تهران، دانشگاه تهران.
-ظهیرالدوله، علی بن محمد ناصر(1351): خاطرات و اسناد ظهیرالدوله، بکوشش ایرج افشار، تهران، فرانکلین.
-کاشفی، حسین بن علی(1350): فتوت نامه سلطانی، باهتمام محمد جعفر محجوب، تهران، بنیاد فرهنگ ایران.
-کمپفر، انگلبرت (1350): در دربار شاهنشاه ایران، ترجمه کیکاووس جهانداری، طهران، سلسله انتشارات انجمن آثار ملی.
-کیانی، محسن(1369): تاریخ خانقاه در ایران، تهران، طهوری.
-گوبینو، ژوزف آرتور دو(1367): سفرنامه کنت دو گوبینو، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، کتابسرا.
-عادل، حداد (1383): دانشنامه جهان اسلام، ج8، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی.
-عدنانی، محمد(1993): معجم الاخطاء الشایعه معجم یعالج الاخطاء اللغویه... و الامثله ، لبنان، مکتبه لبنان ناشرون.
-مستوفی، عبدالله(1371): شرح زندگانی من، ج1، تهران، زوّار، چاپ سوم.
-مشکوه کرمانی، احمد(1358): تاریخ تشیع در ایران، تهران، مشکوه.
- مصطفوی، محمدتقی(1361): آثار تاریخی طهران، تنظیم و تصحیح میر هاشم محدث، ج1، تهران، انجمن آثار ملی.
-معتمدی، محسن (1381): جغرافیای تاریخی تهران، تهران، مرکز نشر دانشگاهی تهران.
-موسوی بجنوردی، کاظم (1387): دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج6، تهران، مرکز دایره المعارف اسلامی.
-ناظم الاسلام کرمانی، محمد بن علی(1346): تاریخ بیداری ایرانیان، بکوشش علی اکبر سعیدی سیرجانی، ج2، تهران، بنیاد فرهنگ ایران.
-نجمی، ناصر(1356): دارالخلافه طهران، تهران، امیرکبیر، چاپ چهارم.
-نوربخش، مسعود(1381): تهران به روایت تاریخ، ج2، تهران، علم.
-ویلس،چارلز جیمز(1363):تاریخ اجتماعی ایران در عهد قاجاریه، ترجمه سید عبدالله، مصحح جمشید کیانفر و مهرداد نیکنام، تهران، زرین.
-هدایت، مهدیقلی(1343): خاطرات و خطرات، تهران، زوار.
-همایونی، صادق (1380): تعزیه در ایران، شیراز، نوید ایران.
تکیه، مکانی با پایگاه معنوی- سنتی از دیرباز مورد توجه محققین بوده است. در حقیقت تکیه ها بعد از مساجد پایگاه معنوی مسلمانان به خصوص شیعیان به شمار می روند و از عناصر جدایی ناپذیر کالبد فیزیکی اغلب شهرها و روستاهای ایران می باشند. در ابتدا به محل تجمع صوفیان "تکیه" می گفتند و فضای آن را متناسب با کاربری آن می ساختند. با گسترش تشیع و زوال صوفی گرایی، این مکان برای برگزاری آیین نمایشی سوگواری و عزاداری امام حسین (ع) کاربری یافت و به مرکز تجمع همه ی قشرهای جامعه از هر گروه و صنفی تبدیل گشت. نظر به اهمیت این پایگاه معنوی-سنتی، این پژوهش به دنبال بررسی ابعاد مختلف چگونگی شکل گیری، تحول و کارکرد تکیه در ایران می باشد. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و بر اساس تحقیقات میدانی و کتابخانه ای صورت گرفته است.
کلید واژه: تکیه، سوگواری، حسینیه، تصوف، تشیع.
مقدمه
تکیه به عنوان یکی از کانون های عمده ی فرهنگی نقش اساسی در شهرها ایفا می کرده است و به فضاها و بناهایی گفته می شده که اهل تصوف و درویشان تا اواسط دوره صفوی و کمی بعد از آن برای اجرای آداب سماع، رقص و چرخش استفاده می کردند. همچنین تکیه علاوه بر محل گرد آمدن صوفیان و فتیان، نوعی مهمانپذیر بوده که مسافران و بیشتر اهل طریقت در آن می آسودند. پس از صفویه با گسترش تشیع و زوال صوفی گرایی تکیه ها رونق صوفیانه ی خود را از دست داد. با آمیخته شدن مذهب و تصوف، تکیه به دلیل فضا سازی ویژه ای که داشت برای برگزاری آیین های نمایشی شبیه خوانی مراسم عزاداری، کاربری یافت. از آن پس عزاداری و شبیه خوانی از فعالیت های عمومی و رایج در تکیه ها در ایام سوگواری، به ویژه در ایام دهه ی عاشورا بوده است. امروزه در بافت شهرهای سنتی ایران، تکیه جزء تفکیک ناپذیر مراکز محلات می باشد که در برهه های مختلف تاریخی کاربری های متفاوتی داشته است. سؤالات مطرح شده که مقاله حول محور آن تنظیم شده، عبارتند از:
-تکیه در دوره های مختلف تاریخی چه کاربری داشته است؟
-معماری تکیه با توجه به کاربری آن چگونه بوده است؟
-بانیان تکیه ها چه افراد، گروه ها یا تشکل هایی بودند؟ و انگیزه آن ها در ایجاد تکیه ها چه بوده است؟
تکیه ها در طول تاریخ مکانی خاص برای بودباش فقرا، بقاع مشایخ تصوف و سوگوارخانه بوده و معماری آن بر اساس شرایط زمانی، مکانی و اعتقادی متعدد و متفاوت می باشد. می توان گفت بانیان این پایگاه اجتماعی از میان تشکل های اجتماعی، مذهبی، صنفی و سیاسی بوده اند.
واژه شناسی
واژه ی تَکیه یا تِکیه (Tekye-Monastery) در فرهنگ ها و لغت نامه ها دارای معانی متعدد لغوی و اصطلاحی می باشد. معنای لغوی آن یَله دادن، لمیدن، پشت دادن، پشتگرمی، اعتماد (انصاف پور، 1374: ج2/ 233) و در اصطلاح دیر یا صومعه درویشان (شاردن، 1345،ج1/ 473) سوگوارخانه، مکان بودباش فقرا، مکان گرد آمدن صوفیان، اقامتگاه موقت صوفیان در سفر، مهمانپذیر رایگان در شهرهای زیارتی، بقاع مشایخ تصوف و عارفان و قدیسان، همچنین بنایی ویژه برای برگزاری آیین سوگواری شیعیان می باشد. این واژه در کاربرد مسلک تصوف و در متون عثمانی خانقاه، زاویه و رباط نیز آمده است. (کیانی، 1369: 180-181)
در ابتدا بنای تکیه را متناسب با اجرای مناسک اهل تصوف و درویشان و کاربری خانقاهی و آرامگاهی مشایخ می ساختند. پس از گسترش تشیع به دلیل بالا گرفتن منازعات فرقه ای و جنگ های حیدری- نعمتی و با توجه به سیاست های منفی سلاطین صفوی نسبت به صوفیان، این تکایا به تدریج رونق صوفیانه ی خود را از دست داد. (کیانی، 1369: 264-265) با زوال صوفی گرایی، تکیه به دلیل فضا سازی ویژه ای که داشت به مکانی خاص برای اجرای تعزیه سوگواری خاندان نبوت و ائمه اطهار(ع) تبدیل گشت.
چنانچه پیش از این گفته شد، پس از آمیخته شدن مذهب و تصوف و با توجه به تلاش بی وقفه ی پادشاهان صفوی برای کاستن قدرت تشکل های صوفی و همچنین افزایش نفوذ و اقتدار روحانیون شیعه و مخالفت آنان با صوفیگری، کاربرد تکیه ها در اجرای آداب عرفا و صوفیان از رونق افتاد. (کیانی، 1369: 107) ولی همچنان مزار مشایخ صوفیه به تکیه تبدیل می گشت و این تکایا بعدها در صورت فراخ بودن برای برگزاری مراسم سوگواری استفاده می شد. در اواسط دوره ی صفوی و با گسترش تشیع، مفهوم تکیه در ایران به تدریج دگرگون شد. البته در برخی از شهرها مفهوم تکیه در قالب کاربری صوفیانه و مزار زاهدان و مشایخ صوفیه تا دوره ی قاجار همچنان ادامه داشت. از جمله تکیه چهل تنان و هفت تنان در شیراز، تکیه بابا رکن الدین در اصفهان. (پیرزاده نایینی، 1342: ج2/ 78؛ مصطفوی، 1361: ج1/ 388؛ کیانی، 1369: 213) در دوره ی قاجار با رونق تعزیه، تکیه در مفهوم جدید سوگوارخانه و محل برگزاری مراسم تعزیه امام حسین (ع) چنان فراگیر شد که دیگر اقامتگاه های صوفیان به ندرت به این نام خوانده می شد.
به طور کلی از دوره ی قاجار تا کنون، اصطلاح تکیه در ایران تنها به بناها و مکان هایی که تحت عنوان تکیه به صورت ثابت ساحته می شود، گفته نمی شود و در مورد هر جای دیگری که برای چنین مقاصدی مورد استفاده قرار گیرد، خواه در وسط چهارراههای شهر، خواه کاروانسراها و میادین که گنجایش چند صد تن را دارد، نیز بکار برده می شود.(چلکووسکی، 1367: الف،104-105) بر این اساس می توان تکیه ها را به دو دسته تقسیم کرد: الف- تکیه های ثابت تعزیه خوانی؛ ب- تکیه های موقت.
الف-تکیه های ثابت تعزیه خوانی
این گونه تکایا، عموماً مکان های محصوری هستند که اغلب ساده و دارای طرح و نقشه ی خاصی نیستند و فاقد تزئینات معماری می باشند و معمولاً در مسیر گذرگاههای اصلی شهرها قرار دارند و به طور خاص به منظور برگزاری مراسم سوگواری ایام محرّم ساخته شده اند. برخی از محققین به این تکایای ثابت، مکانهای خاص می گویند که از اواخر دوره صفوی یا دوره ی زند به بعد به منظور برگزاری مراسم ایام محرّم ساخته شد. ساختمان این تکایا با شیوه ی تلفیقی معماری کاروانسرا، خانقاه، میدان و زورخانه ساخته شده اند. مانند: تکیه حاج میرزا آقاسی، تکیه معیّرالممالک. (شهیدی، 1380: 243-245) بدیهی است تکیه هایی که در گذر اصلی شهر قرار نداشتند، در طول سال خالی و زباله دان اهالی بود و تنها در روزهای عزاداری امام حسین (ع) پاکسازی می شد. (مستوفی،1371:ج1/ 300)
کالبد اغلب تکیه ها به دو شکل مستطیلی و دایره ای ساخته می شدند. به طور کلی برخی از تکایای دایره ای شکل، سکویی در وسط بنا دارند که همواره نقش مهمی در اجرای صحنه های تعزیه ایفا می کرده است. مانند تکیه دولت. برخی از منابع و به خصوص سیاحانی که از بنای تکیه دولت در دوره ی قاجار دیدن کرده اند؛ معماری آن را متأثر از سفرهای ناصرالدین شاه به اروپا و تماشاخانه های اروپایی می دانند. «معماری که مأمور ساختن این "تکیه" می شود، بعد از سفر اول شاه به اروپا گویا برای ساختمان آن از طرح بنای "آلبرت هال" استفاده می کند.»(اورسل، 1353: 160) البته سفرهای ناصرالدین شاه به اروپا، تأثیرات زیادی در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی داشت؛ اما توجه به این نکته که ساخت تکیه دولت از 1285 تا حدود 1290 ق به طول انجامیده و تاریخ اولین سفر ناصرالدین شاه به فرنگ 1296 ق و پس از ساخت تکیه دولت بوده، خود به خود تأثیرپذیری معماری تکیه همایونی از سبک اروپایی و شباهت آن به تماشاخانه های ورونا و آلبرت هال را رد می کند. همین طور باید پذیرفت که معماری تکیه دولت بر اساس تجربیاتی است که اجرا کنندگان و دست اندرکاران تعزیه خوانی ها و شبیه گردانی ها در تکیه های دیگر بدست آورده بودند. نیاز به بنایی با صحنه ای دایره ای شکل، با محوطه و فضایی وسیع با غرفه ها و حجره های چند طبقه ای با طاق نماها و گذرگاهی در دورادور صحنه برای اسب تازی و جنگ و نبرد، با در نظر گرفتن جایگاهی برای نشستن زنان و کودکان تماشاگر و ... منجر به ساختن تکیه ی دولت یا همایونی شد.
سکوی تکیه ها را به شکل های مختلف و مطابق با کالبد ساختمان می ساختند. از اشکال سکوها می توان سکوی گرد، نعل اسبی، سه گوش و متحرک، مربع، چند ضلعی، مستطیلی و سکوی قاب عکسی که در اواخر دوره ی پهلوی متداول شد؛ اشاره کرد. در اغلب تکیه های تفت در وسط آن، سکوهایی بنام کلک قرار دارد که آتشدانهای عهد هخامنشی و ساسانی واقع در هوای آزاد را در نظر مجسم می سازد. این سکوها عبارت است از پایه های هشت ضلعی به بلندی دو متر که اضلاع آن را در دو طبقه طاقچه بندی کرده اند، و در وقت های سوگواری، شب هنگام چوبهای نیم سوز و شمع بر فراز سطح فوقانی و درون طاقچه های اطراف آن می گذارند و بدین وسیله سکو به صورت مشعل فروزان در می آید. (حقیقت، 1385: 233) البته ممکن است برای آن سکویی در نظر نگرفته باشند، در این صورت فضای گسترده تری را به شبیه خوان ها اختصاص می دهند. بیشتر روی سقف آب انبارها یا روی حوض میان کاروانسراها را با تیر و الوار و تخته می پوشانیدند و روی آن تعزیه خوانی می کردند.
برای هر تکیه معمولاً چند مدخل در نظر گرفته می شود. مدخل هایی برای رفت و آمد تماشاگران و دو مدخل برای ورود و خروج دسته ها عزاداری و شبیه گردان ها.
ساختمان تکیه از نظر کالبدی مشابه ساختمان مسجد است. مصالح مورد استفاده در آن آجر، ملات آهکی و در برخی موارد بام سفالی است. تکیه ی امیر چخماق یزد، کف بنا چهار گوش یا هشت ضلعی است و دارای مناره و طاق نمابندی دو طبقه ای است. (مصطفوی، 1361: ج1/ 386-387) در برخی تکیه ها در یک سمت حسینیه و در مقابل آن حیاط قرار دارد. برخی تکیه ها تنها یک تالار و برخی دیگر دارای غرفه ها و یکی دو اتاق هستند. کمتر پیش می آید تکیه ای را در دو طبقه بنا کنند؛ در این صورت معمار تکیه، تالار وسیع تری را برای شبیه خوانی در نظر می گیرد.
فضای داخلی بنای برخی تکیه اغلب به سه بخش یا صحن به هم پیوسته تقسیم می شد: صحن حسینیه، حیاط موسوم به صحن عباسیه، صحن های زینبیه. در صحن عباسیه مراسم عزاداری حضرت عباس و در صحن حسینیه مراسم عزاداری امام حسین (ع) و تعزیه خوانی برگزار می شد. صحن زینبیه اتاق های پشت حسینیه را در بر می گرفت. در برخی از شهرها صحن عباسیه و زینبیه را به صورت ساختمان های مستقل و جدا از حسینیه یا تکیه می ساختند. (مستوفی، 1371:ج2/ 441) برخی تکیه ها از لحاظ معماری درخور توجه اند. تکیه معاون الملک یکی از زیباترین و باشکوه ترین تکیه های ایران از حیث نقاشی و تصاویر و کاشی کاریهای بی نظیر در کرمانشاه که در واقع موزه کاشی ایران محسوب می شود. این تکیه مشتمل بر سه بنای حسینیه، زینبیه و عباسیه است و دو حیاط و یک عمارت در میان دارد. (خلج، 1364: 40-41) تکیه نیاوران یا تکیه ی پایین حصار بوعلی به خاطر تابلوهای نقاشی محمد مدّبر و محمد ارژنگی و تخت هشت ضلعی وسط آن و همچنین تکیه امامزاده قاسم با دیوار نگاره ی قوللر آقاسی شهرت خاصی دارند. (ستوده،1371: ج1/ 276) در تکیه های شمال، تزئیناتی به صورت گچبری، خراطی، کنده کاری و نقاشی روی چوب دیده می شود. سقّانفارکیجا، تکیه بابل یکی از زیباترین تکیه های مازندران است که دیوارهای آن با نقوش انسانی شامل سربازانی با آلات جنگی و ادوات موسیقی و صحنه هایی از زندگی روستایی و همچنین نگاره های اساطیری و نقوش گیاهی و خطوط خوشنویسی تزئین شده است.
برخی از تکیه ها ویژگی بارزی به لحاظ کاربری داشتند. تکیه سادات اخوی که در آن برای پا گرفتن و رشد کودک شمع روشن می کردند و هر سال با قد کشیدن کودک، شمع بلندتری روشن می کردند. به طوری که باغچه ی این تکیه هر سال از شمع های قدی پر می شد.(مستوفی، 1371:ج1/ 302) تکیه عزت الدوله، خواهر ناصرالدین شاه که مراسم تعزیه در آن اجرا می شد و به بانوان اختصاص داشت؛ و تکیه حاج میرزا آغاسی و تکیه دولت که محل برگزاری تعزیه های دولتی بود. (مستوفی، 1371:ج1/ 299) انواع تکیه های ثابت:
1-تکیه هایی که از دوره ی زند به خصوص دوره ی قاجار به منظور برگزاری مراسم عزاداری و تعزیه خوانی ساخته شده اند. معماری ساختمان این تکیه ها معمولاً ترکیبی از معماری کاروانسرا، خانقاه و زورخانه و متناسب با اجرای نمایش های آیینی تعزیه خوانی است.(شهیدی،1380 :245) مانند تکیه نصرالدین، تکیه حاج میرزا آقاسی. (نجمی، 1356: 115)
2-تکیه هایی که بانیان ساختمان آن گروه های قومی ساکن شهرها بوده اند. تکیه عربها، تکیه خلج ها، تکیه قفقازی ها.
3-تکیه هایی که افراد گروه های صنفی- شغلی آنها را می ساختند. تکیه زرگرها، تکیه قاطرچی ها، تکیه مسگرها، تکیه گاوبندها، تکیه قلیان فروش ها.
4-تکیه هایی که به نام بانیان، سازندگانشان که از رجال و ثروتمندان بوده اند؛ شهرت دارند. تکیه نوروز خان، تکیه سهراب خان، تکیه معتمدالدوله.
5-تکیه هایی که به نام یکی از مأموران تشکیلات حکومتی خوانده می شده است. تکیه یاور توپخانه مبارکه، تکیه عابد میر غضب.
6-تکیه هایی که به همت افراد خیری از حرفه های مختلف ساخته شده است. تکیه حاج محمد جعفر خباز، میرزا حسین حکیم باشی. (تقیان، 1374: 27)
7-تکیه هایی که به سبب مجاورت با زیارتگاه ها به نام آنها شناخته و معروف شده اند. تکیه چهل تن، تکیه هفت تن، تکیه امامزاده زید. (نوربخش، 1381: ج2/ 828)
8-تکیه هایی که به نام مسجد، مدرسه و حمام مجاور خود شهرت یافته است. تکیه درب مسجد حوض، تکیه مسجد جامع درب مدرسه، تکیه درب حمام.
9-تکیه هایی که به سبب اهمیت و شهرت کارخان صنایع نظامی و صنعت چرم سازی در محل به نام آنها شناخته می شدند. تکیه غورخانه کهنه، تکیه زنبورکخانه، تکیه دباغخانه.
10-تکیه هایی که به نام محله ها معروف شده بودند. تکیه پاچنار، تکیه پامنار، تکیه چال حصار. (تقیان، 1374: 27)
ب-تکیه های موقت
این تکایا بیشتر بر گذرگاه ها و راه های رفت و آمد مردم ساخته می شوند و یا بناهایی که کاربری اصلی آن موارد دیگری به جز اجرای نمایشی عزاداری و برگزاری سوگواری ماه محرم به خصوص دهه ی عاشورا می باشد و تنها در ایام محرم شکل و شمایل تکیه به خود می گیرد. مانند آرامگاه ها، کاروانسراها، میدان ها، چهارسوها، قهوه خانه ها و خانه های بزرگ. بدیهی است این تکایا عمدتاً به لحاظ موقعیت شهری جزئی از فضای اصلی و مهم شهری محسوب می شود و در طول سال محل کسب و کار و تردد مردم است. برخی از محققین به این تکایای موقت، مکان های عام(3) می گویند. در این تکیه ها سعی می کنند دو مدخل برای رفت و آمد تماشاگران و عبور قافله ها و شبیه گردان ها و دسته های عزاداری تعبیه کنند. این تکیه ها را معمولاً با پارچه های سیاه و سبز و کتیبه هایی از اشعار مذهبی و شعر عاشورای محتشم کاشانی و عَلَم و علامت و بیرق و توغ و شال کشمیری رنگارنگ می آرایند. کف زمین آن را فرش می کنند و منبری چند پله در آن می گذارند. سقاخانه ی کوچک متحرکی نیز کنار در ورودی یا داخل تکیه قرار می دهند.
انواع تکیه های موقت:
1-آرامگاه ها: تکیه هایی که مزار عارفی و یا عالمی دینی و یا شاعری شیعی با مشرب صوفیگری بوده و در صحن یا حیاط و یا ایوان جلوی مقبره و پیرامون آن مراسم عزاداری ماه محرم بر پا می کرده اند. برخی از این تکایا به صورت آرامگاه های برج مانند با طرح چند ضلعی و گنبدهای رُک بنا شده اند؛ مانند تکیه بابا رکن الدین و برخی از آنها دارای تالار هستند با سقف صاف و یا گنبددار مانند تکیه لسان الارض، میر فندرسکی، میرزا رفیعا. طرح ساختمان بنا و به خصوص سقف آن مناسب حال آن شاعر یا عارف ساخته می شده است. «... تکیهء بابا رکن الدین که چون او به عرفان و درویشی معروف است. تکیهء او را هم مناسب حال او ساخته و عوض گنبد بر سر آن به شکل کلاه درویشی مخروط و با ترک ساخته اند.»(الاصفهانی، 1368: 108) در شیراز بقعه و آرامگاه هایی هستند که به نام تکیه خوانده می شوند. از جمله تکیه شاه دایی، تکیه هفت تنان، تکیه چهل تنان. (کیانی، 1369: 213)
2-کاروانسراها: از دیرباز محل مناسبی برای اجتماع دسته ها و برگزاری مراسم سوگواری ماه محرم بوده است. شکل این کاروانسراها مربع و مستطیلی و برخی از آنها چند ضلعی و مدّور بوده است. در وسط برخی از کاروانسراها حوضی یا سقف آب انباری وجود داشت که در ماه محرم روی آن را با تخته و الوار می پوشانیدند و به صورت تکیه آذین می بستند. در پیرامون کاروانسراها حجره ها و پله هایی وجود داشت که تماشاگران به راحتی می توانستند شبیه خوانی و دسته های عزاداری را تماشا کنند. (شهیدی،1380: 175و245؛ بیضایی، 1344 :131) از جمله کاروانسرای ارامنه در بازار و کاروانسرای عباس شیشه در ضلع جنوب شرقی میدان نقش جهان بوده است.
3-میدان ها: یکی از محل های مناسبی است که برای برگزاری مراسم مذهبی ایام محرم مورد استفاده قرار می گیرد. به خصوص برای برگزاری تعزیه های بزرگ و مفصل و دارای سیاهی لشکر.
4-خانه های بزرگ: حیاط این گونه خانه ها محل مناسبی برای برگزاری مراسم سوگواری امام حسین (ع) است. شاهزادگان و رجال اعیان دوره ی قاجار محل سکونت خود را وقف تعزیه و روضه خوانی می کردند. به همین دلیل بسیاری از خانه های ایشان به نحوی ساخته می شد که بتوان با نصب چادر بزرگی در حیاط و پوشانیدن حوض وسط حیاط با تخت و الوار فضای مناسبی برای اجرای تعزیه فراهم کرد.(مستوفی، 1371: ج1/ 299) ایشان معمولاً هر ساله حیاط خانه های خود را سیاه می بستند و چادر بر فراز آن می زدند. چارلز ویلس در کتاب تاریخ اجتماعی ایران در عهد قاجاریه به تفصیل درباره ی مراسم روضه خوانی و شبیه خوانی که ظل السلطان در پای عمارت خود در اصفهان هر ساله در ماه محرم بر پا می کرده است؛ سخن می گوید.(ویلس، 1363: 271)
بانیان تکیه ها
سازندگان و بانیان تکیه ها از میان رجال و شخصیت های سیاسی و اجتماعی و یا به طور کلی از میان عامه مردم و از قشرها و صنف های مختلف برخاسته بودند. در گذشته مریدان، درویشان و پیروان صوفیه برای اسکان و پذیرایی از فقیران و صوفیان دست به ساخت تکیه می زدند.
پس از صفویه و افول صوفی گرایی، همانطور که پیش از این گفته شد تکایا به دلیل فضاسازی ویژه ای که داشت تبدیل به مکانی خاص برای برگزاری مراسم عزاداری امام حسین (ع) شد. از دوره زند و به خصوص دوره ی قاجار به بعد تکایای زیادی به این منظور ساخته شد. کنت دوگوبینو سیاستمدار و نویسنده ی فرانسوی که سه سال در زمان ناصرالدین شاه در ایران به سر برد، در مورد علاقه ی مردم به ساختن تکیه و شمار بسیار فراوان تکیه در تهران می نویسد: «نه تنها شاه و مستخدمان بزرگ دولت تکیه دارند، بلکه هر شخص ثروتمند، چه مستخدم دولت، چه تاجر صاحب تکیه ای است. این کار آنقدر مقدس است و اجر دارد که هر کس بدین سبب و بی تردید اندکی برای مفاخرهء دنیاوی نیز می کوشد تا از خیر و ثواب آن در دنیا و آخرت بهره مند گردد.»(گوبینو، 1367: 183)
عصر اوج و شکوفایی تکیه سازی در دوره ی ناصری اتفاق افتاد با این وجود بیشتر تکیه ها پیش از سلطنت ناصرلدین شاه و در دوره ی سلطنت طولانی فتحعلی شاه و نوه اش محمد شاه از سال 1211 تا 1264 ه.ق ساخته شده بود. در دوره ی مظفری بسیاری از تکیه های دایر از رونق افتاد و شمار آن تقلیل یافت. هر اندازه از عصر ناصری دور و به دوره ی پهلوی نزدیک می شویم از اهمیت تکیه کاسته می شود و نه تنها تکایای تازه ای احداث نمی گردد بلکه آن چه هم وجود داشته اندک اندک از میان می رود.(معتمدی، 1381: 449)
تکیه ها را افراد خیراندیش و نیکوکار محلات برای تعزیه و اقامه سوگواری می ساختند. بعضی از تکیه ها معمولاً موقوفه هایی مانند زمین، باغ، دکان، حجره و تیمچه داشتند؛ که درآمد آنها و اعانه های مردم هزینه های تعمیر و نگهداری ساختمان تکیه ها و بر گزاری مجالس روضه و تعزیه در آنها تأمین می شده است. «تکیه عباس آباد، به پلاک 2714 واقع در بخش 8 (آخر بازار عباس آباد) که رقبات هفتگانهء ذیل وقف بر تعزیه داری و مصارف تکیه مزبور و کلا واقع در بخش مذکور و واقف کلیهء آنها حاج عباس است به سال 1207قمری: 1-6. شش باب دکان به پلاک های 2715 تا 2720 و 7 یک دانگ و نیم حمام به پلاک 2951 که فعلاً به صورت باغچه و قهوه خانه درآمده و به مساحت چهارصد متر مربع است.»(حسینی بلاغی، 1386: 302) ولی اکثر تکیه ها بی موقوفه بود و اهل هر محل و گذر بنا به همت و کوشش و بزرگواری خودشان همه ساله در روزهای عزاداری تکیه راه می انداختند و نمی گذاشتند مراسم تعزیت و سوگواری تعطیل گردد.
تکیه دارای طاق نماهایی بود که یک نفر متصدی داشت و این متصدی می بایست تا زمانیکه تکیه دایر است از واردین پذیرایی کند. هزینه ی پذیرایی در طاق نماها را صاحب و مسؤل طاق نما، از کیسه ی فتوت خود می پرداخت. در بعضی از طاق نماهای بزرگ یک طاق نما را با آلات و ادوات درویشی از قبیل پوست، تخت و کشکول و من تشا و تسبیح زینت می دادند. (نجمی، 1356: 115-116)
تکیه از منظر اجتماعی-سیاسی
یکی از کانون های عمده ی فرهنگی تکیه هاست که برای نخستین بار در سده ی هشتم در عثمانی رایج شد و بانیان آن پیشوایان طریقت های صوفی و پیروان ایشان بودند. پیرزاده نائینی که در سده ی سیزدهم از استانبول دیدن کرده با اشاره به تعدد و رونق تکیه های این شهر، از دهها تکیه متعلق به طریقت های بکتاشیه، مولویه، قادریه، نقشبندیه، رِفاعیه، خلوتیه، جَلَویه و ... سخن گفته است.(پیرزاده نائینی،1342: ج2/ 120) قدر مسلم ایجاد مکانی برای بودباش فقرا و درویشان و مریدان، خود موجب افزایش پیروان آن طریقت می شده است. میر حیدر تونی پیشوای حیدریه، شاخه ای از سلسله ی قلندریه، در شهرها تکیه می ساخت و درویشی از مریدان خود را در آن جا ساکن می کرد.(ابن کربلایی،1349: ج1/ 467) از آن جایی که بر موقوفات مالیاتی قرار نمی گرفت و وقف ملک تا حدی مانع دست اندازی حکومت به آن ملک می شد و به طور معمول خود بانی و صاحب ملک درآمد و مخارج ملک وقفی را زیر نظر داشت؛ املاک زیادی وقف تکایا می شد و درآمد شایانی نصیب این گونه بانیان می شد. از جمله نظراتی که در رابطه با چگونگی قدرت یابی خاندان شیخ صفی الدین اردبیلی مطرح است؛ به دست آوردن نفوذ و قدرت زیاد از این راه می باشد.
این تکایا در کنار و یا رو در روی حکومت اعلان وجود می کردند؛ به همین خاطر مورد توجه سلاطین و والیان حکومت بودند. این نهادها پایگاه قدرت و اعمال نفوذ شیوخ بود و پیروان زیادی داشت. پس از صفویه و گسترش تشیع اثنی عشری در ایران، سلاطین صفوی با اعمال سیاست هایی، تکیه های صوفیان را از رونق انداختند. پس از آن همان طور که پیش از این هم اشاره شد، تکیه ها به دلیل فضا سازی ویژه ای که داشت برای اجرای نمایشی مراسم عزاداری امام حسین (ع) کاربری یافت.
فلسفه ی سوگواری امام حسین(ع) همواره تداعی کننده ی مظلومیت او و ایستادگی اش در برابر حکومت جور و ظالم بوده است. شیعیان پیش از روی کار آمدن صفویان و رسمی شدن تشیع در ایران برای ابراز مخالفت خود با خلافت و دستگاه حاکمیت، برگزاری مراسم سوگواری سیدالشهدا را با جدیت دنبال می کردند. امرای آل بویه با برگزاری مراسم عزاداری حسین بن علی(ع) علاوه بر این که ارادت خود را به اهل بیت و خاندان نبوت ابراز می کردند؛ مخالفت و ضدیت آشکار خود را با دستگاه خلافت عباسی اعلام می کردند.
اجرای مراسم سوگواری دینی- سنتی با رسمیت یافتن مذهب شیعه در دوره ی صفویان شکل و ساختار منظم و سامان یافته ای پیدا کرد. چنانچه گفته شد در دوره ی زند این مراسم در تمامی نقاط ایران حتی جنوب ایران که اکثریت مردمانش سنی مذهب هستند؛ رایج بوده است. در دوره قاجار پادشاهان، مصرانه برگزاری باشکوه مراسم سوگواری ماه محرم را دنبال می کردند. «در غُرَّه سال عرب که حساب تاریخ هجری را بران نهاده اند هر سال تا ده روز موسم این مقام کریمست که رجال دولت بیزوال بر حسب حکم شاهنشاه اسلام پناه ارواحنا فداء بر طبقات و طاقات انرا بالوان زجاجات و چراغهای بلورین و فنون نوادر اشیاء و امتعهء ثمین باراسته شعار شریفهء تشیع و مناسک موالات اهل بیت علیهم السّلام با ازدحامی عام اقدام و اهتمام می نمایند.» (اعتمادالسلطنه، 1306: 58) همین طور کنده کاری های طاق بستان -تصویری از محمدعلی میرزا و فرزندانش به همراه وقفنامه ای که تأکید شده به مصارف تعزیه و اطعام تکیه برسد- نشان دهنده ی توجه شایان پادشاهان و شاهزادگان قاجار به این مطلب می باشد.(خلج، 1364: 33) تأثیر مراسم تعزیه به حدی بود که در پایان مراسم یکی از شبیه خوانها که غالباً از سادات بود، از والی وقت تقاضای عفو و بخشش زندانیانی را می نمود. حاکم وقت هم به احترام شهدای کربلا و معصومیت خاندان نبوت خواست مردم را اجابت می کرد.(خلج، 1381: 35-36) توجه پادشاهان قاجار به تعزیه و آیین نمایشی شبیه خوانی به رشد و ارتقاء سطح کیفی تکایای موجود و ساخت تکایای جدید انجامید. توجه و استقبال مردم از مراسم نمایشی ماه محرم دستآویزی برای هر بزرگ و صاحب مقامی در عوام فریبی و جلب قلوب مردم شد. این امر نه تنها بین شاهزادگان و درباریان و بزرگان بر سر برگزاری هر چه مجلل تر مراسم سوگواری ماه محرم رقابت ایجاد کرده بود بلکه «سفارتخانه های روس و انگلیس در ترتیب دادن مجلل ترین تکیه جهت مراسم سالانه محرم در تهران رقابت می کردند.»(چلکووسکی، 1367: ب،13) بستن طاقنماهای موجود در تکیه ها به خصوص تکیه های دولتی، خود رقابت شایانی را بین بزرگان و صاحب منصبان ایجاد می کرد. چون افتخار بستن طاقنماها خود به خود نصیب نمی گردید. کسب اجازه از شاه و بدست آوردن بهترین طاق نما(مقابل یا در کنار جایگاه همایونی) و مفتخر شدن به خلعت شاهانه ی طاقشال بستگی به آن داشت که آخرین پیشکش شب هشتم را بیشتر از سایرین تقدیم کرده باشد.(شهری، 1371:ج1/ 112)
چنانچه پیش از این گفته شد دوره ی ناصری عصر شکوفایی و رونق تعزیه و شبیه خوانی و بازسازی تکیه ها بود. پس از دوره ی ناصری نه تنها عدم توجه مظفرالدین شاه و جانشینان او بلکه توجه مردم به مسائل سیاسی وقت و جریان مشروطیت وقفه ی کوتاهی را در توجه به تکیه ها ایجاد کرد و شمار تکایا کاهش یافت. با این وجود تکایایی همچون تکیه دولت در مرکز توجه قرار داشت و وقایع مهم سیاسی در آنجا صورت می گرفت. تشیع پیکر مظفرالدین شاه در سال 1324ه.ق(ناظم الاسلام، 1346:ج2/ 62)، برگزاری نمایشگاه امتعه ی وطنی به کوشش رضاخان سردار سپه در سال 1302ه.ش(طهماسب،1355 :430) و تشکیل مجلس مؤسسان در 15 آذر ماه 1304 و عزل احمد شاه و نصب سردار سپه به ریاست حکومت موقتی و سپس تفویض امر سلطنت ایران به رضاشاه پهلوی(ذکاء، 1349: 310) که یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ معاصر است؛ در تکیه دولت به وقوع پیوست. پیش از آن نیز جلسه ی سنجش عیار سکه در دوره ی مسؤلیت امین الضرب بر ضرابخانه(هدایت،1343 :86) و تشیع پیکر ناصرالدین شاه در 1313ه.ق(ظهیرالدوله،1351 :35) صورت گرفته بود.
در دوره ی پهلوی اول، از مهمترین اقدامات رضاشاه در مخالفت با شعایر مذهبی، ایجاد ممنوعیت و محدودیت برای برگزاری مراسم سوگواری مذهبی بود. او که پیش از رسیدن به سلطنت در مراسم سوگواری ماه محرم شرکت می جُست؛ پس از رسیدن به پادشاهی تغییر رویه داد. رضاخان شب عاشورا با پای برهنه و جمعی از همگنان با دسته های شمع، چهل و یک منبر را بر طبق سنت و عادات تودهء ملت طی کرده و کامل ترین مراسم مذهبی را بعمل آورده بودند.(بهار، 1371:ج2/ 93) این حرکت تنها به خاطر فلسفه ی نهضت امام حسین (ع) مبنی بر مبارزه ی حق بر علیه باطل بود. علاقه به سیدالشهدا و اهل بیت از کودکی در اذهان مردم نهادینه شده بود و قدر مسلم این امر در مذاق ذهن دیکتاتوری رضاشاه خوش نمی آمد. البته نباید تب تند تجدد خواهان مبتلا به شبه مدرنیسم را نادیده گرفت و باید گفت پایبندی به مذهب و شریعت مانع مهمی در برابر این نوگرایان افراطی بود. مخالفت و ضدیت با شعایر مذهبی و محدودیت در برگزاری مراسم سوگواری دینی تا سقوط رضاشاه ادامه داشت و با وجود ممنوعیت برگزاری مراسم سوگواری ماه محرم، مردم همچنان برگزاری مراسم را با جدیت دنبال می کردند.
در دوره ی پهلوی دوم در ابتدا محمدرضا شاه چندان تمایلی به ضدیت و مخالفت آشکار با شعایر دینی و مذهبی نداشت. ولی پس از کنار رفتن مشکلات جنگ جهانی دوم و نگرانی های حاصل از آن، با گرد آمدن مردم به حول محور روحانیت، به خصوص پس از بالا گرفتن غوغای نفت، او نیز همانند پدرش محدودیت هایی در برگزاری این تظاهرات دینی ایجاد کرد. در اواخر سلطنت پهلوی، فلسفه ی قیام امام حسین (ع) خود اهرمی پاینده و پیش برنده برای تظاهرات مردم در مقابل جور و ستم حکومت خودکامه بود. بنابراین باید گفت با وجود توجه و تظاهر پادشاهان قاجار و پیش از آن به مراسم سوگواری ماه محرم و ارتقاء آن در تکایا، تکیه نهادی مردمی است نه حکومتی.
نتیجه:
تکیه در ابتدا به خانقاه درویش های خاکساریه گفته می شد و برای نخستین بار در سده هشتم هجری در سرزمین عثمانی رایج شد و به ایران راه یافت. شیوه ی زندگی در تکیه برای اهل تصوف عابدانه همراه با رهبانیت، عزلت و اعتکاف بود. به طور کلی مکانی خاص برای تجمع صوفیان، اقامتگاه موقت صوفیان و درویشان در سفر و محلی برای اجرای آداب سماع، رقص و چرخش صوفیانه بود. بانیان آن عمدتاً پیشوایان طریقت های صوفی و پیروان ایشان بود. در دوره صفویه پس از گسترش تشیع و زوال صوفی گرایی، تکیه ها در مفهومی جدید به دلیل فضا سازی ویژه ای که داشت به مکانی خاص برای برگزاری مراسم سوگواری امام حسین (ع) در ماه محرم تبدیل گشت. معماری تکیه متناسب با کاربری آن، چه اجرای آداب سماع، رقص و چرخش های صوفیانه و چه اجرای نمایشی عزاداری ساخته می شده است. تکیه ها از دوره ی قاجار تا کنون یکی از مراکز عمده ی فرهنگی است که نقش اساسی را در شهر ها ایفا می کرده است. از آن دوره تا کنون، اصطلاح تکیه در ایران تنها به بناها و مکان هایی که تحت عنوان تکیه به صورت ثابت ساحته می شود، گفته نمی شود و در مورد هر جای دیگری که برای چنین مقاصدی مورد استفاده قرار گیرد، خواه در وسط چهارراههای شهر، خواه کاروانسراها و میادین که گنجایش چند صد تن را دارد، نیز بکار برده می شود.
پی نوشت ها:
1- نظریه کمپفر در مورد گدایی دراویش نظریه ی صحیحی نیست؛ چون هر ذهن معرفت جویی می تواند تفاوت بین درویش و گدا را تشخیص دهد.
2- منظور از مکان های عام مکان هایی است که نقش و کارکردی عام دارند و مرکز تجمع و فعالیت های گوناگون و روزانه مردم می باشند.(شهیدی، 1380 :245)
منابع:
-الاصفهانی، محمّد مهدی محمّدرضا(1368): نصف جهان فی تعریف الاصفهان، بتصحیح و تحشیه منوچهر ستوده، تهران، امیرکبیر، چاپ دوم.
-ابن کربلایی، حافظ حسین(1349): روضات الجنان و جنان الجنان، ج1و2، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
-اعتماد السلطنه، محمّد حسنخان(1306ه.ق): المآثر و الآثار، تهران، کتابخانه سنایی.
-انصاف پور، غلام رضا(1374): کامل فرهنگ فارسی، ج2، تهران، زوّار.
-اورسل، ارنست(1353): سفرنامه اورسل، ترجمه علی اصغر سعیدی، تهران، زوار.
-بهار، محمد تقی(1371): تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، ج2، تهران، امیرکبیر، چاپ دوم.
-بیضایی، بهرام(1344): نمایش در ایران، تهران، بی جا.
-پیرزاده نایینی، محمد علی بن محمد اسماعیل(1342): سفر نامه حاجی پیرزاده، بکوشش حافظ فرمانفرمائیان، ج2، تهران، دانشگاه تهران.
-تقیان، لاله (1374): درباره تعزیه و تئاتر، تهران، مرکز.
-تیک چند بهار، لاله(1380): بهار عجم، تصحیح کاظم دزفولیان، ج1، تهران، طلایه.
-چلکووسکی، پتر جی(1367): الف تعزیه هنر بومی پیشرو ایران، ترجمه داوود حاتمی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
-چلکووسکی، پتر جی(1367): ب تعزیه "نیایش و نمایش در ایران"، ترجمه داوود حاتمی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
-چهاردهی، نورالدین(1368): خاکسار و اهل حق، تهران، اشراقی.
-حسینی بلاغی، عبدالحجه(1386): گزیدهء تاریخ ایران، تهران، مازیار.
-حقیقت، عبدالرفیع (1385): تاریخ هنرهای ملی و هنرمندان (از مانی تا کمال الملک)، ج1، تهران، کومش، چاپ دوم.
-خلج، منصور (1381): نمایشنامه نویسان ایران1 (از میرزا فتحعلی آخوندزاده تا بهرام بیضایی)، تهران، اختران.
-خلج، منصور (1364): تاریخچه نمایش در باختران، تهران، مؤلف.
-ذکاء، یحیی(1349): تاریخچه ساختمانهای ارگ سلطنتی تهران و راهنمای کاخ گلستان، تهران، انجمن آثار ملی.
- ستوده، منوچهر(1371): جغرافیای تاریخی شمیران، ج1، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
-شاردن، ژان(1345): سیاحتنامه، ترجمه محمد عباسی، ج1، تهران، امیرکبیر.
-شهری، جعفر(1371): طهران قدیم، ج1، تهران، معین، چاپ دوم.
-شهیدی، عنایت الله(1380): پژوهشی در تعزیه و تعزیه خوانی، با همکاری ویرایش و نظارت علمی علی بلوکباشی، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی با همکاری کمسیون ملی یونسکو در ایران.
-ضرابی، عبدالرحیم کلانتر(1341): تاریخ کاشان، بکوشش ایرج افشار، تهران، فرهنگ ایران زمین، چاپ دوم.
-طهماسب، عبدالله(1355): تاریخ شاهنشاهی اعلیحضرت رضا شاه کبیر، تهران، دانشگاه تهران.
-ظهیرالدوله، علی بن محمد ناصر(1351): خاطرات و اسناد ظهیرالدوله، بکوشش ایرج افشار، تهران، فرانکلین.
-کاشفی، حسین بن علی(1350): فتوت نامه سلطانی، باهتمام محمد جعفر محجوب، تهران، بنیاد فرهنگ ایران.
-کمپفر، انگلبرت (1350): در دربار شاهنشاه ایران، ترجمه کیکاووس جهانداری، طهران، سلسله انتشارات انجمن آثار ملی.
-کیانی، محسن(1369): تاریخ خانقاه در ایران، تهران، طهوری.
-گوبینو، ژوزف آرتور دو(1367): سفرنامه کنت دو گوبینو، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، کتابسرا.
-عادل، حداد (1383): دانشنامه جهان اسلام، ج8، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی.
-عدنانی، محمد(1993): معجم الاخطاء الشایعه معجم یعالج الاخطاء اللغویه... و الامثله ، لبنان، مکتبه لبنان ناشرون.
-مستوفی، عبدالله(1371): شرح زندگانی من، ج1، تهران، زوّار، چاپ سوم.
-مشکوه کرمانی، احمد(1358): تاریخ تشیع در ایران، تهران، مشکوه.
- مصطفوی، محمدتقی(1361): آثار تاریخی طهران، تنظیم و تصحیح میر هاشم محدث، ج1، تهران، انجمن آثار ملی.
-معتمدی، محسن (1381): جغرافیای تاریخی تهران، تهران، مرکز نشر دانشگاهی تهران.
-موسوی بجنوردی، کاظم (1387): دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج6، تهران، مرکز دایره المعارف اسلامی.
-ناظم الاسلام کرمانی، محمد بن علی(1346): تاریخ بیداری ایرانیان، بکوشش علی اکبر سعیدی سیرجانی، ج2، تهران، بنیاد فرهنگ ایران.
-نجمی، ناصر(1356): دارالخلافه طهران، تهران، امیرکبیر، چاپ چهارم.
-نوربخش، مسعود(1381): تهران به روایت تاریخ، ج2، تهران، علم.
-ویلس،چارلز جیمز(1363):تاریخ اجتماعی ایران در عهد قاجاریه، ترجمه سید عبدالله، مصحح جمشید کیانفر و مهرداد نیکنام، تهران، زرین.
-هدایت، مهدیقلی(1343): خاطرات و خطرات، تهران، زوار.
-همایونی، صادق (1380): تعزیه در ایران، شیراز، نوید ایران.
+
دوشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۳ ساعت ۱۹:۱۴
نظرات
پریسا امینیان،
درود بر شما بسیارعالی و مفید بود موفق و موید باشید
پنجشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۲۴
نظر شما