دکتر سید رسول ابطحی
دکتری:
دکتری تاریخ محلی دانشگاه اصفهان
کارشناسی ارشد:
تاریخ ایران باستان، دانشگاه تهران
کارشناسی:
زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید چمران اهواز
اصفهان: شهر کودکان لهستانی
روزنوشت زیر معرفی کوتاهی از کتاب «اصفهان: شهر کودکان لهستانی» است.
نام کتاب: اصفهان: شهر کودکان لهستانی
گردآورندگان: ایرنا
استانکیویچ، دانوتا واشچوک و یادویگا لویتسکا
مترجم: هانیه
مهرمطلق
ناشر: نگارستان
اندیشه
سال چاپ: 1401
تعداد صفحات: 173
با شروع جنگ جهانی دوم و حملۀ آلمان نازی و سپس اتحاد جماهیر شوروی به لهستان، هزاران مرد و زن و کودک
لهستانی کشته یا آواره شدند. تعدادی زیادی از آنها هم به اردوگاههای کار اجباری
در سیبری تبعید گردیدند. اما با تغییر موضع شوروی به سمت متفقین و اتحاد با آنها،
استالین با آزادی اسرای لهستانی و ایجاد ارتش جدیدی از آنها به منظور پیوستن به
نیروهای متفقین موافقت کرد. در پی این توافق، تعدادی از نیروهای لهستانی و آوارگان
غیرنظامی، که بیشتر زن و کودک بودند، به ایران انتقال یافتند. (برای اطلاع بیشتر
در این مورد به روزنوشت خانم دکتر گودرزی در این سایت با عنوان «زادگاه من لهستان،
شهر من اصفهان» مراجعه نمایید.)
در رابطه با اصفهان، از میان پناهندگان لهستانی که به
ایران وارد شدند، ابتدا 250 کودک یتیم به اصفهان فرستاده شدند. اما به تدریج طی سالهای
1942م/ 1321ش، تا 1945م/ 1324ش، تعداد لهستانیها به 2600 نفر افزایش یافت که از میان آنها، حدود 2000 نفر کودک بودند. کودکانی که بیشتر آنها در طول جنگ یتیم شده بودند.
در جهت اسکان آنها وزارت امور خارجۀ لهستان با کمک کنسول بریتانیا و همراهی مقامات
شهر اقدامات مفیدی انجام دادند. این کودکان در 21 مکان یا خانه شامل اجارۀ عمارتی
از صارمالدوله، صومعه و مدرسۀ راهبان و پدران مسیحی و اجارۀ مکانهایی از افراد
شخصی در اصفهان اسکان یافتند. 5 خانه در امتداد خیابان چهارباغ، 9 خانه به شکل
پراکنده در سراسر شهر و 7 خانه در محلۀ جلفا و منطقۀ ارمنیها به آنها اختصاص داده
شد. در این مکانها علاوه بر اسکان آنان و تأمین امکانات بهداشتی و وسایل رفاهی،
به طور جدی به تدریس آنها در راستای علوم جدید و فرهنگ و آداب و رسوم لهستانی و
مسیحی توجه شد تا اینکه به تدریج و با پایان جنگ جهانی از ایران خارج گردیدند.
آنها به لبنان، نیوزیلند یا دیگر کشورها فرستاده شدند (اصفهان: شهر کودکان لهستانی،
صص 25-19).
به منظور یاد و خاطرۀ این واقعه، به مناسبت هشتادمین
سالگرد ورود اولین گروه از لهستانیها به ایران (فروردین 1321ش/ 1942م)، کتابی با
عنوان «اصفهان، شهر کودکان لهستانی» با مشارکت سفارت لهستان در تهران همراه با
تصاویری ارزشمند از آرشیو انگلستان، در سال گذشته چاپ و عرضه گردید. در راستای این
اقدام، روز سهشنبه 28 آذر 1402ش، نشستی به میزبانی شهر کتاب اردیبهشت اصفهان با
حضور ماچی فائوکوفسکی (سفیر جمهوری لهستان در تهران)، رفئو بالکویچ (رایزن فرهنگی
سفارت لهستان در تهران)، دکتر ندا ترابی فارسانی (عضو هیات علمی دانشگاه هنر
اصفهان) و دکتر هانیه مهرمطلق (مترجم کتاب) برگزار گردید. هدف از این نشست، معرفی
کتاب، قدردانی از ایرانیان و تلاش برای حفظ خاطرات روابط دو ملت و نزدیکی بیشتر
آنها به یکدیگر بود. در پایان نیز یک جلد از این کتاب به هر یک از حضار هدیه داده شد.
کتاب در اصل، مجموعهای از خاطرات اعضای «انجمن
شاگردان سابق مدارس لهستانی در اصفهان و لبنان» است که برای اولین بار در سال
1987 م، ابتدا به زبان لهستانی و سپس به زبان انگلیسی منتشر گردید. آنگاه به گفتۀ
سفیر لهستان: تصمصم گرفته شد که نسخهای فارسی هم از این کتاب ارائه گردد.
بنابراین، منتخبی از اصل کتاب، مربوط به خاطرات اصفهان، به فارسی ترجمه و در
سال گذشته منتشر گردید.
کتاب منتشر شده به فارسی، پس از مقدمهای دربارۀ ورود
لهستانیها به ایران و اصفهان و نحوۀ اسکان آنها در شهر، حاوی خاطرات 24 کودک
لهستانی از دوران اقامت، زندگی و تحصیل خود در اصفهان است. بر اساس این خاطرات
مشخص میشود که بیشتر این کودکان زندگی ایزوله شدهای در اصفهان داشتند. به این
معنا که ارتباط چندانی با مردم شهر به ویژه مردم خارج از جلفا نداشتند. این امر
میتوانسته ناشی از محدودیتهای زبانی و بیشتر به علت سیاستهای اروپاییان به منظور
تربیت آنها به سبک اروپایی و مسیحی باشد. به خصوص اینکه از این خاطرات مشخص
میشود که از همان اول قرار نبود که آنها برای اسکان دائمی در ایران بمانند و هدف،
اسکان موقتی آنها به خاطر شرایط سخت جنگی در اروپا بود. بنابراین با خواندن
این خاطرات نمیتوان اطلاعات زیادی از وضعیت تاریخ اجتماعی اصفهان به دست آورد.
معلمان و سرپرستهای آنها مسیحیان و اروپاییهای ساکن در اصفهان بودند یا از خارج
بدین منظور به اصفهان عازم میشدند. ارتباط کودکان لهستانی با ایرانیها، براساس
این خاطرات، به استثنای رابطه با بعضی از ارامنۀ جلفا، در قالب رابطهای بسیار
محدود با بعضی از خدمه و نظافتکاران محل اسکان آنها بود.
با این حال، از خلال این خاطرات میتوان به گوشههایی
از تاریخ اجتماعی اصفهان پیبرد. به عنوان نمونه، توصیفات بعضی از این کودکان از اوضاع
اقتصادی مردم نشاندهندۀ اختلاف شدید طبقاتی در اصفهان آن زمان است. در حالی که
بعضی از اشخاص سوار بر ماشینهای آخرین مدل آمریکایی بودند، کودکان گرسنۀ
شهر بر در مدارس لهستانیها تجمع میکردند تا غذای اضافی و بازماندۀ آنها را بخورند.
همچنین در این خاطرات، توصیفاتی کوتاه از آب و هوای شهر، معماری خانهها و وضعیت
نامناسب بهداشتی شهر وجود دارد.
در مجموع، کتاب بیشتر مطالب مفیدی دربارۀ وضعیت
کودکان لهستانی در اصفهان دارد. مطالبی که عمدتاً نشان دهندۀ نظم و ترتیب و مدیریت
خوب غربیها و مسیحیان خارجی در اصفهان برای رسیدگی به امور این کودکان به ویژه آموزش
آنها در آن اوضاع و شرایط سخت جنگ جهانی دوم میباشد. خدمات آموزشی که شاید کودکان
اصفهانی هم در چنین سطحی از آن بهره نداشتند.
+
آدینه ۱۳ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۰۰:۰۶
نظر شما