دکتر سید رسول ابطحی
دکتری:
دکتری تاریخ محلی دانشگاه اصفهان
کارشناسی ارشد:
تاریخ ایران باستان، دانشگاه تهران
کارشناسی:
زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید چمران اهواز
تاریخ و جامعه
نوشتهی زیر ترجمهی متنی از «پل تامپسون» دربارهی فواید تاریخ شفاهی است.
امروزه مردم معمولی تلاش میکنند
تا فراز و فرودها و تغییراتی را که در زندگانی خویش تجربه کردهاند، از طریق تاریخ
بفهمند. مسائلی مانند جنگها، تغییرات اجتماعی، تغییرات تکنولوژیکی، مهاجرت افراد به
یک جامعهی جدید و … . در این راستا تاریخ خاندانی میتواند به یک شخص حسی قوی از
یک طول مدت زندگی شخصی طولانیتری را بدهد. به طوری که حتی این زندگی، بعد از مرگ
هم ادامه یابد. یا از طریق تاریخ محلی، یک روستا یا شهر تلاش میکند معنا و مفهومی
برای ویژگی در حال تغییر خود بیابد و تازهواردان میتوانند حسی از ریشهدار بودن
در اطلاعات شخصی تاریخی به دست آورند و … .
در این میان تاریخ شفاهی وظیفهای مهم به عهده دارد و میتواند وسیلهای برای تغییر نوع تمرکز بر تاریخ به کار رود و عرصههای جدیدی را برای تحقیق باز نماید. در یک دیدگاه کلی، وقتی که تجربههای زندگانی مردم از هر نوع میتواند به عنوان مواد خام تاریخ به کار رود، تاریخ شفاهی هم منبعی شبیه به زندگینامههای خودنوشت منتشر شدهی افراد مختلف میشود. البته تاریخ شفاهی از نظر دیدگاه وسیعتر است، زیرا بخش عظیمی از این گونه زندگینامههای خودنوشت به وسیلهی گروههای خاصی از جامعه مانند رهبران سیاسی، اجتماعی و فکری نوشته شدهاند. حتی وقتی که یک مورخ آن اندازه خوش شانس است تا یک زندگی نامه را از آن جهت مکانی، زمانی و اجتماعی که نیاز دارد، بیابد، آن زندگینامه ممکن است توجه کمی به آن نکتهای که مورخ نیاز دارد، کرده باشد. در صورتی که، در مقابل در تاریخ شفاهی مورخان ممکن است به طور دقیق انتخاب کنند که با چه کسی و در چه رابطهای مصاحبه کنند. همچنین مصاحبه میتواند وسیلهای برای کشف منابع نوشتاری و عکسها شود که ممکن است بدون این مصاحبهها قابل شناخت نباشند.
از آنجا که طبیعت بیشتر گزارشهای موجود معطوف به انعکاس دیدگاههای صاحبان قدرت است تا دفاع از عقلانیتی که قدرتها باید داشته باشند، تاریخ شفاهی با روایت گزارشهای افراد معمولی و تحتستم جامعه، یک قضاوت عادلانه و واقعیتری را از گذشته فراهم میآورد. قضاوتی که چالشی در برابر روایتهای رسمی از تاریخ است و در عین حال باعث تغییراتی در نوع نگاه به تاریخ و جامعه میشود.
با معرفی شواهد جدید از طبقات پایینی جامعه و با تغییر تمرکز بر مسائل مختلف و باز کردن عرصههای جدید در تحقیق و با به چالش کشیدن بعضی از فرضیات و قضاوتهای پذیرفته شده از جانب مورخان و با به رسمیت شناختن بعضی از گروههای مردم، که مورد بیتوجهی واقع شدهاند، یک فرآیند فزاینده از تغییر و تحول به حرکت درمیآید و پیام اجتماعی تاریخ تغییر مییابد. به بیان ساده، تاریخ بیشتر دموکراتیک میشود و وقایعنگاری دربارهی قدرتمندان به تجارب زندگی مردم معمولی تبدیل میشود.
شواهد شفاهی وقتی ضبط میگردند، میتوانند به وسیلهی پژوهشگران در کتابخانهها مانند دیگر منابع مورد استفاده قرار بگیرند. اما اگر تنها به این ویژگی از شواهد شفاهی راضی باشیم، یک مزیت مهم تاریخ شفاهی را نادیده گرفتهایم. این مزیت عبارت از انعطافپذیری یعنی توانایی مشخصکردن شواهد، در جایی که به آنها نیاز داریم، میباشد. توضیح اینکه وقتی مورخان شروع به مصاحبه میکنند خودشان را به شکل اجتناب ناپذیری در حال کار کردن با دیگران مییابند و برای اینکه یک مصاحبهگر موفقی باشند باید مجموعهای از مهارتها را، که شامل فهم و درک روابط انسانی میباشد، دارا باشند. به علت همین ویژگی، مورخان به عنوان افراد حرفهای در عین اینکه جنبههای تخصصی دانش خود را حفظ میکنند، میتوانند تجارب خود را در سطح استفادهی همگانی در اختیار دیگران قرار دهند. در نتیجه تاریخ شفاهی برای انجام کارهایی که در سطح یک پروژه هستند میتواند مفید و مناسب باشد.
انجام پروژههای گوناگون دربارهی موضوعات مختلف که میتوانند به شکل محلی مورد مطالعه قرار بگیرند مثل تاریخ صنایع یا مهارتهای محلی، روابط اجتماعی، فرهنگها و گویشها، تغییر در خانوادهها، تأثیرات جنگها و درگیریها و … که مستلزم دیدارها و انجام مصاحبههای متعدد است، میتواند باعث شناخت افراد از ایدهها و بینش آنها نسبت به مسائل شود و به مردم معمولی نشان دهد که تاریخ امری نامربوط به زندگانی آنها نیست. از طرف دیگر به دانشجویان و اساتید کمک کند که به فهم ارزشهایی که در آن سهمی ندارند، نائل شوند.
تغییرات یاد شده تنها با نوشتن کتابها یا انجام پروژهها حاصل نمیشوند، بلکه میتوانند ارائهی تاریخ در موزهها و مکانهای عمومی را هم تحت تأثیر قرار دهند. به عنوان نمونه، موزهای در انگلستان که شما میتوانید هنگامی که به یک شیء نگاه میکنید تلفن را بردارید و به خاطرات مربوط به آن شیء گوش فرا دهید. یا اینکه به بخش سرایداران یک ساختمان تاریخی رجوع کنید و صدای خاطرات سرایدارن نسل قبلی را گوش دهید. یا اینکه مراحل ساخت اشیای قدیمی توسط مردم محل نشان داده میشود که در این موارد افراد سالمند ترغیب میشوند تا خاطرات و تجارب خود را از آن اشیا بیان نمایند و در اختیار دیگران قرار دهند. به شکلی دیگر در سوئد، مردم محلی ترغیب میشوند تا تجارب خود را از حوادث تاریخی در اختیار سازندگان برنامهها قرار دهند و در تعطیلات آخر هفته به شکلی مجانی در برابر تماشاچیان، آن تجارب تاریخی را بازی نمایند. یا در لهستان هر ساله مسابقهای دربارهی موضوعات و حوادث تاریخی کشور مطرح میشود و به خاطرات مهم افراد از آن حوادث جایزه داده میشود و آن خاطرات چاپ میگردد.
از فواید دیگر تاریخ شفاهی مسألهای است که میتوان آن را «خاطرات درمانی» نامید. این شیوه به افراد سالمند کمک میکند تا در یک دنیای در حال تغییر احساس وجود کنند و به رسمیت شناخته شوند. همچنین میتواند روحیهی افراد سرخورده و افسرده را احیا نماید، در عین اینکه این خاطرات میتوانند در فهم تاریخ مفید باشند.
ماحصل کلام اینکه تاریخ و اجتماع در هیچ سطحی نباید یک طرفه باشند بلکه باید مجموعهای از دادوستدها و نوعی گفتگو بین اطلاعات و تفاسیر، بین تعلیمدهندگان و مردم، بین طبقات مختلف اجتماعی و نسلهای گوناگون باشند؛ اموری که تاریخ شفاهی میتواند آنها را متحقق نماید.
در این میان تاریخ شفاهی وظیفهای مهم به عهده دارد و میتواند وسیلهای برای تغییر نوع تمرکز بر تاریخ به کار رود و عرصههای جدیدی را برای تحقیق باز نماید. در یک دیدگاه کلی، وقتی که تجربههای زندگانی مردم از هر نوع میتواند به عنوان مواد خام تاریخ به کار رود، تاریخ شفاهی هم منبعی شبیه به زندگینامههای خودنوشت منتشر شدهی افراد مختلف میشود. البته تاریخ شفاهی از نظر دیدگاه وسیعتر است، زیرا بخش عظیمی از این گونه زندگینامههای خودنوشت به وسیلهی گروههای خاصی از جامعه مانند رهبران سیاسی، اجتماعی و فکری نوشته شدهاند. حتی وقتی که یک مورخ آن اندازه خوش شانس است تا یک زندگی نامه را از آن جهت مکانی، زمانی و اجتماعی که نیاز دارد، بیابد، آن زندگینامه ممکن است توجه کمی به آن نکتهای که مورخ نیاز دارد، کرده باشد. در صورتی که، در مقابل در تاریخ شفاهی مورخان ممکن است به طور دقیق انتخاب کنند که با چه کسی و در چه رابطهای مصاحبه کنند. همچنین مصاحبه میتواند وسیلهای برای کشف منابع نوشتاری و عکسها شود که ممکن است بدون این مصاحبهها قابل شناخت نباشند.
از آنجا که طبیعت بیشتر گزارشهای موجود معطوف به انعکاس دیدگاههای صاحبان قدرت است تا دفاع از عقلانیتی که قدرتها باید داشته باشند، تاریخ شفاهی با روایت گزارشهای افراد معمولی و تحتستم جامعه، یک قضاوت عادلانه و واقعیتری را از گذشته فراهم میآورد. قضاوتی که چالشی در برابر روایتهای رسمی از تاریخ است و در عین حال باعث تغییراتی در نوع نگاه به تاریخ و جامعه میشود.
با معرفی شواهد جدید از طبقات پایینی جامعه و با تغییر تمرکز بر مسائل مختلف و باز کردن عرصههای جدید در تحقیق و با به چالش کشیدن بعضی از فرضیات و قضاوتهای پذیرفته شده از جانب مورخان و با به رسمیت شناختن بعضی از گروههای مردم، که مورد بیتوجهی واقع شدهاند، یک فرآیند فزاینده از تغییر و تحول به حرکت درمیآید و پیام اجتماعی تاریخ تغییر مییابد. به بیان ساده، تاریخ بیشتر دموکراتیک میشود و وقایعنگاری دربارهی قدرتمندان به تجارب زندگی مردم معمولی تبدیل میشود.
شواهد شفاهی وقتی ضبط میگردند، میتوانند به وسیلهی پژوهشگران در کتابخانهها مانند دیگر منابع مورد استفاده قرار بگیرند. اما اگر تنها به این ویژگی از شواهد شفاهی راضی باشیم، یک مزیت مهم تاریخ شفاهی را نادیده گرفتهایم. این مزیت عبارت از انعطافپذیری یعنی توانایی مشخصکردن شواهد، در جایی که به آنها نیاز داریم، میباشد. توضیح اینکه وقتی مورخان شروع به مصاحبه میکنند خودشان را به شکل اجتناب ناپذیری در حال کار کردن با دیگران مییابند و برای اینکه یک مصاحبهگر موفقی باشند باید مجموعهای از مهارتها را، که شامل فهم و درک روابط انسانی میباشد، دارا باشند. به علت همین ویژگی، مورخان به عنوان افراد حرفهای در عین اینکه جنبههای تخصصی دانش خود را حفظ میکنند، میتوانند تجارب خود را در سطح استفادهی همگانی در اختیار دیگران قرار دهند. در نتیجه تاریخ شفاهی برای انجام کارهایی که در سطح یک پروژه هستند میتواند مفید و مناسب باشد.
انجام پروژههای گوناگون دربارهی موضوعات مختلف که میتوانند به شکل محلی مورد مطالعه قرار بگیرند مثل تاریخ صنایع یا مهارتهای محلی، روابط اجتماعی، فرهنگها و گویشها، تغییر در خانوادهها، تأثیرات جنگها و درگیریها و … که مستلزم دیدارها و انجام مصاحبههای متعدد است، میتواند باعث شناخت افراد از ایدهها و بینش آنها نسبت به مسائل شود و به مردم معمولی نشان دهد که تاریخ امری نامربوط به زندگانی آنها نیست. از طرف دیگر به دانشجویان و اساتید کمک کند که به فهم ارزشهایی که در آن سهمی ندارند، نائل شوند.
تغییرات یاد شده تنها با نوشتن کتابها یا انجام پروژهها حاصل نمیشوند، بلکه میتوانند ارائهی تاریخ در موزهها و مکانهای عمومی را هم تحت تأثیر قرار دهند. به عنوان نمونه، موزهای در انگلستان که شما میتوانید هنگامی که به یک شیء نگاه میکنید تلفن را بردارید و به خاطرات مربوط به آن شیء گوش فرا دهید. یا اینکه به بخش سرایداران یک ساختمان تاریخی رجوع کنید و صدای خاطرات سرایدارن نسل قبلی را گوش دهید. یا اینکه مراحل ساخت اشیای قدیمی توسط مردم محل نشان داده میشود که در این موارد افراد سالمند ترغیب میشوند تا خاطرات و تجارب خود را از آن اشیا بیان نمایند و در اختیار دیگران قرار دهند. به شکلی دیگر در سوئد، مردم محلی ترغیب میشوند تا تجارب خود را از حوادث تاریخی در اختیار سازندگان برنامهها قرار دهند و در تعطیلات آخر هفته به شکلی مجانی در برابر تماشاچیان، آن تجارب تاریخی را بازی نمایند. یا در لهستان هر ساله مسابقهای دربارهی موضوعات و حوادث تاریخی کشور مطرح میشود و به خاطرات مهم افراد از آن حوادث جایزه داده میشود و آن خاطرات چاپ میگردد.
از فواید دیگر تاریخ شفاهی مسألهای است که میتوان آن را «خاطرات درمانی» نامید. این شیوه به افراد سالمند کمک میکند تا در یک دنیای در حال تغییر احساس وجود کنند و به رسمیت شناخته شوند. همچنین میتواند روحیهی افراد سرخورده و افسرده را احیا نماید، در عین اینکه این خاطرات میتوانند در فهم تاریخ مفید باشند.
ماحصل کلام اینکه تاریخ و اجتماع در هیچ سطحی نباید یک طرفه باشند بلکه باید مجموعهای از دادوستدها و نوعی گفتگو بین اطلاعات و تفاسیر، بین تعلیمدهندگان و مردم، بین طبقات مختلف اجتماعی و نسلهای گوناگون باشند؛ اموری که تاریخ شفاهی میتواند آنها را متحقق نماید.
+
یکشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۱۸
نظر شما