دکتر سید رسول ابطحی

دکتری: دکتری تاریخ محلی دانشگاه اصفهان
کارشناسی ارشد: تاریخ ایران باستان، دانشگاه تهران
کارشناسی: زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید چمران اهواز

ارزش تاریخ محلی، قسمت دوم

ارزش تاریخ محلی، قسمت دوم به نظر «گرین» تاریخ محلی تنها به علت اینکه دربردارنده‌ی عناصر و مواد محلی است و برای بررسی امور محلی مهم می‌باشد، دارای ارزش و اهمیت نیست؛ بلکه تاریخ محلی برای یک شناخت گسترده و کامل از تاریخ فرهنگی مورد نیاز است. به همین منظور او بر تحقیق درباره‌ی موضوعاتی تأکید دارد که بسیاری از آنها قبل از وی به عنوان مسائل مورد تحقیق تاریخ محلی مورد توجه نبوده‌اند.
    نوشته‌ی زیر خلاصه‌ای از مقاله‌ی «ارزش تاریخ محلی» چاپ شده در کتاب The pursuit of local history می‌باشد. این مقاله نوشته‌ی «کنستانس مک لاگین گرین» 'Constance McLaughlin Green' (1897 - 1975م) فارغ التحصیل دکترای تاریخ از دانشگاه ییل است. تخصص نویسنده تاریخ شهری بود و در این حوزه قبل از اینکه به شکل آشکاری برای دیگر متخصصان مطرح باشد، مطلب می‌نوشت. خانم گرین زمانی به عنوان یک مورخ مطرح گردید که تنها تعداد کمی مورخ متخصص زن وجود داشت. او برنده‌ی جایزه پولیتزر، دارنده‌ی تعدادی مدارک افتخاری دانشگاهی و مشاور تاریخ در ارگان‌های مهم دولتی بود. هر چند مدت زمان طولانی از انتشار این مقاله (سال 1940م) می‌گذرد، اما به گفته‌ی ویراستار کتاب، کارول کامن، هنوز به اندازه‌ی زمان انتشار آن جدید و در خور توجه است. 
    برای شناخت حقیقی از توسعه‌ی فرهنگی در یک کشور مطالعه و بررسی تاریخ محلی آن کشور یعنی جایی که ریشه‌های مردمی یک تمدن قرار دارد، اهمیت زیادی دارد. در گذشته تاریخ از بالا به پایین نوشته می‌شد یعنی اینکه مورخان درباره‌ی تاریخ سیاسی مناطق و کشورها می‌نگاشتند یا صرفاً از این منظر به تاریخ نگاه می‌کردند، اما در زمان حال ضرورت مطالعه‌ی زندگی از سطوح پایین به بالا برای مورخان فعال در حیطه‌ی فرهنگی آشکار شده است. در واقع ضرورت مطالعه‌ی داستان این که چگونه مردم به عنوان افراد و به عنوان جوامع مختلف زیسته‌اند.
     مشخص است که اطلاعات جزئی در این نوع تاریخ‌نگاری (تاریخ‌نگاری فرهنگی) در قالب‌ها و طرح‌های مختلفی می‌توانند طبقه‌بندی شوند. اطلاعاتی که از یک محل خاص جمع شده‌اند، مواد محلی هستند اما این مواد ممکن است برای یک موضوع تحقیقاتی که شماری از مناطق مختلف را دربرمی‌گیرد، به کار روند. مثلاً بررسی قوانین حاکم بر مدارس و تأثیرات آموزشی آنها در روستاها، شهرها و مناطق مختلف می‌تواند موادی باشند که یک مورخ آنها را به عنوان مواد اصلی خویش برای تعمیم یک نظریه درباره‌ی نظام آموزش و پرورش کشور در یک دوره‌ی زمانی مشخص به کار می‌برد. بنابراین درست است که یک مورخ محلی در یک چارچوب جغرافیایی یا حقوقی به مطالعه می‌پردازد اما مطالعات محلی او برای نگارش یک تاریخ فرهنگی از کل، نقش مهمی دارد. در واقع، هر چه این مطالعات در حیطه‌ی محلی خواه صرفاً برای شناخت یک محل یا برای مطالعه در حیطه‌ای وسیع‌تر، بیشتر باشد رسیدن به یک تاریخ فرهنگی دقیق‌تر، امکان‌پذیرتر می‌گردد. 
    در این حیطه (تاریخ فرهنگی)، خلأ بزرگی در شناخت ما نسبت به نقش فرهنگی گروه‌های حاشیه‌ای و غیرمسلط در جامعه، که تعداد آنها کم هم نیست، وجود دارد. با آنکه نقش این گروه‌ها در جامعه زیاد است، اما به علت اینکه در یک گروه مشخصی از جامعه قرار نگرفته‌اند، آگاهی از دیدگاه‌ها، رفتار و نقش آنها در جامعه مشکل است. در این حیطه مطالعات انسان‌شناختی مفید هستند، اما این مطالعات فقط به دوران حاضر می‌پردازند و فهم نقش این گروه‌ها در تاریخ با توجه به کمبود منابع مدون درباره‌ی آنها مشکل بزرگی است. در مواجهه با این مشکل، مورخان محلی باید تلاش نمایند تا از طریق جمع آوری شواهد و مدارک پراکنده به آشکارسازی نقش مردمی بپردازند که نه تنها خود درباره‌ی خویش کم نوشته‌اند بلکه منابع نیز به ندرت از آنها یاد کرده‌اند. در این رابطه، بررسی مسائلی مانند کشاکش‌های طبقاتی، رقابت‌های مذهبی، ایجاد حس مسولیت‌پذیری در اجتماع باید مورد توجه واقع شوند. 
    در عرصه‌ی تاریخ اقتصادی هم، موضوعات بسیار زیادی وجود دارند که اطلاعات خاصی در حیطه‌ی این موضوعات برای رسیدن به نظریه‌های تاریخی و اثبات آنها مورد نیاز است. مثلاً در عرصه‌ی صنعت، مشکلاتی که در روابط بین صاحبان سرمایه و نیروی کار بوده است، تأثیرات مهمی در عرصه‌ی فرهنگی بر جای گذاشته‌اند. در این زمینه، ما به مطالعات محلی از شرایط نیروی کار و تغییرات در وضع جایگاه اجتماعی آنها نیاز داریم. یا مسائلی دیگر مانند تاریخ انباشت سرمایه در جوامع مختلف، ظهور شکل‌های گوناگون صاحبان سرمایه و تجارت، تحلیل دقیق رشد طبقه‌ی متوسط، بررسی جابه‌ جایی‌های جمعیتی از یک منطقه به منطقه‌ی دیگر و … .  بدون داشتن آگاهی‌های لازم از این مشکلات در عرصه‌های محلی، رسیدن به یک تعمیم کلی امکان‌پذیر نیست. رفع این کمبودها به عهده‌ی مورخان محلی است که با نگارش تواریخ محلی از جوامع گوناگون در بعد اقتصادی آن، نقش خویش را به شکلی مؤثر ایفا کنند. 
     مسأله‌ی دیگر که برای بررسی اهمیت دارد، تأثیر محیط بر رفتار مردم یک محل است. چه ویژگی‌های محیطی باعث می‌شوند که الگوی رفتاری مردم یک جامعه با یک جامعه‌ی دیگر متفاوت باشد. شرایط  نابرار وضعیت آب و هوا، خاک و آب  چه تأثیری بر مردم یک جامعه دارد؟ آیا عامل اساسی متمایز کننده ربطی به مسائل نژادی دارد یا بستگی به تنوع یا یکدستی جمعیت آن منطقه یا میزان دسترسی آن منطقه به مناطق دیگر دارد؟ در جواب به این گونه پرسش‌ها، یک مورخ محلی باید تلاش کند تا فرایند شکل‌گیری جوامع مختلف، چرایی این گونه شکل‌گیری و نیروهای تأثیرگذار در این روند را توضیح دهد. بنابراین تحلیل محیط‌های فرهنگی و طبیعی جوامع مختلف که به شکل یگانه (منطقه به منطقه) بررسی می‌شوند، می‌توانند پاسخ مناسبی به این سئوالات باشند. 
    در این نوع مطالعه، تأکید بر تفاوت‌های محلی ممکن است به نوعی سردرگمی به جای روشنگری منجر شود. به منظور دوری از این مشکل، شباهت‌های موجود بین جوامع مختلف نیز باید در نظر گرفته شوند. ما نیاز داریم که جوامع را در چارچوب خاصی مثلاً جوامع کشاورزی، جوامع صنعتی و … طبقه‌بندی کنیم. هر چند ممکن است در طول پژوهش خویش متوجه شویم که بعضی از موارد در یک طبقه باید در یک طبقه‌ی دیگر قرار گرفته شوند. در هر منطقه، انواع مختلف جوامع را بررسی می‌کنیم و در عین حال رابطه‌ی این جوامع محلی را با کل جامعه در نظر می‌گیریم. زیرا نمی‌خواهیم آن گونه تاریخ یک محل را بررسی نماییم که آن بررسی فقط شامل آن ناحیه‌ی خاص باشد و بس و نتواند ما را به یک تعمیم  یا نظریه رهنمون شود. 
     در این گونه پژوهش‌ها، حتی یافته‌های قدیمی نیز می‌توانند به عنوان مواد خام یک مورخ به کار آیند. یک مورخ که می‌خواهد تاریخ محلی را از دیدگاه وسیع‌تری مطالعه کند باید یافته‌های قدیمی را با یافته‌های مختلف دیگری تکمیل نماید. مثلاً او می‌تواند از تکنیک‌های مطالعات میدانی که جامعه‌شناسان به کار می‌برند، استفاده کند، اما در انجام این کار برخلاف یک انسان‌شناس فرهنگی، که به مسائل روز می‌پردازد، یک مورخ محلی باید به گذشته‌ای بپردازد که زمان حاضر را به وجود آورده است.
    وسیله‌ی دیگری که یک مورخ محلی می‌تواند استفاده کند، پرسش‌نامه یا مصاحبه است که برای تحلیل شخصیت افراد خیلی مهم است. زیرا تاریخ فرهنگی برخلاف تاریخ سیاسی، که روایتی از رفتارهای انسان‌ها است، گزارشی از احساسات و نگرش‌های ذهنی انسان‌ها و ارتباط این دو با یکدیگر می‌باشد. از جمله مواد مفید دیگر برای نوشتن تاریخ محلی یک منطقه عبارتند از: نقشه‌ی جغرافیایی محل مورد مطالعه، کتابچه‌هایی که برای معرفی یک شهر یا منطقه برای توریست‌ها چاپ می‌گردد، تبلیغاتی که در روزنامه‌های یک شهر چاپ می‌شود و تغییراتی که این تبلیغات در طول سالها دارند، می‌توانند نشان دهنده‌ی تمایلاتی از مردم آن شهر باشند که به راحتی در جای دیگر قابل مشاهده نیستند. حتی سفارش‌هایی که مردم یک شهر یا روستا به کتابخانه‌ها برای خرید کتاب‌های جدید می‌دهند، در صورتی که نگهداری شده باشند، می‌توانند به کار مورخ محلی بیایند.
    در این راستا یعنی یافتن مواد گوناگون ممکن است برای یک مورخ محلی مانند دیگر مورخان مشکلاتی مانند کمبود منابع در یک حوزه‌ی تحقیق یا عدم دسترسی به منابع وجود داشته باشد، اما یک سری از موانع وجود دارد که خاص یک تاریخ‌نگار محلی است. اولین مشکل از این نوع عبارت است از بی‌توجهی مردم به منابعی که در اختیار خانواده‌ها است و افراد آنها را به عنوان مسائل شخصی، بی‌اهمیت تلقی می‌کنند و از بیان آنها یا ارائه‌ی آنها به یک مورخ محلی ابا دارند مثل کاغذ پاره‌های پدربزرگ که بعد از مرگ او دور ریخته می‌شوند.
     مشکل دیگر در این رابطه، کم‌اهمیت دیده شدن کار یک مورخ محلی به وسیله‌ی کسانی است که او تلاش می‌کند تا تاریخ آنها را بررسی نماید. زیرا مردم عادت دارند که مورخان را به عنوان اشخاصی که درباره‌ی امور بزرگ مانند سقوط امپراطوری روم یا حمله‌ی مغول تحقیق می‌کنند، تصور نمایند. بنابراین یک مورخ که به امور جزیی در یک محل خاص می‌پردازد از جهت علمی، کم‌اهمیت جلوه می‌کند.
    مشکل دیگر ترسی است که افراد از در اختیار نهادن اطلاعات خود به یک مورخ محلی دارند. اطلاعات شخصی افراد و خانواده‌ها و یا اطلاعاتی از قبیل اطلاعات مالی و حقوقی که یک شرکت یا مؤسسه از افشای آنها نگران است. آنها ممکن است فکر کنند که با آشکار شدن این اطلاعات، موقعیت شغلی یا اجتماعی آنها به خطر می‌افتد. نکته‌ی حائز اهمیت این است که این مشکل در جوامع کوچک‌تر بیشتر است.
    در انتها بعد از جمع‌آوری انبوهی از اطلاعات، مشکل اساسی برای یک مورخ محلی جمع‌بندی این مواد در قالب یک طرح بامعنا و قابل‌دفاع است. برای رفع این مشکل، روش نمونه‌سازی مفید است. در عین حال استفاده از روش مقایسه‌ای هم می‌تواند نقاط اشتراک و افتراق یک محل را در ارتباط با محل‌های دیگر مشخص کند. 
     در پایان باید خاطر نشان کنیم که یک مورخ محلی فقط برای این تحقیق نمی‌کند که یافته‌هایش برای یک تاریخ عمومی و ملی استفاده شود، بلکه او برای آگاهی مردم محل هم می‌نویسد. زیرا اطلاع از گذشته‌ی خویش برای هر جامعه‌ای که بخواهد به یک بلوغ فرهنگی برسد، ضروری است. به عبارت دیگر آگاهی یک محل از نقش خویش در کل یک کشور البته همراه با یک دید انتقادی از عملکرد خود، یک نیروی سازنده‌ی اجتماعی را سامان می‌بخشد. حال سئوال مهم این است که آیا یک مورخ محلی برای اینکه آثارش به وسیله‌ی مردم خوانده شود، باید خود را از سطح یک پژوهش‌گر متخصص به سطح ذهنی عوام تنزل دهد؟ در پاسخ باید گفت که هیچ‌گونه قانونی بر ضد جالب کردن تاریخ وجود ندارد. محبوب بودن و علمی بودن الزاماً در تضاد با یکدیگر قرار ندارند و این به عهده‌ی مورخ است که با جذاب کردن نوشته‌های خود، مردم را به خواندن آثار خویش ترغیب کند و با نشان دادن ارزش تاریخ محلی به آنها، مردم را در همکاری برای دسترسی یافتن مورخ محلی به منابع آن تاریخ جذاب تشویق نماید.   
+ دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۲۳:۲۳
نظر شما
نام:
ایمیل : * نمایش داده نمی‌شود
نظر شما: