دکتر سید رسول ابطحی
دکتری:
دکتری تاریخ محلی دانشگاه اصفهان
کارشناسی ارشد:
تاریخ ایران باستان، دانشگاه تهران
کارشناسی:
زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید چمران اهواز
تاریخ خاندانی
تاریخ خاندانی به عنوان بخشی از تاریخ محلی، میتواند کارکردها و نتایج مفیدی برای کل جامعه و کشور داشته باشد.
تاریخ
خاندانی (family
history) که در بعضی موارد به غلط
به جزئی از خویش یعنی نسبشناسی و شجرهنامه نویسی (genealogy) تقلیل مییابد، عبارت از ریشهیابی یک
خانواده و اعقاب آنها (شجرهنامه نویسی) و بررسی، شناخت و معرفی مجموعه فعالیتها
و حوادث روی داده برای آن خانواده در طول تاریخ است. مورخان از اسناد و مدارک
تاریخی مانند شجرهنامهها، وقفنامهها، کتب تاریخی و در دوران جدید از علم ژنتیک
و مصاحبههای شفاهی برای نوشتن تاریخ خاندانی استفاده میکردهاند. با در نظر
گرفتن خانوادهها در محدودهی زیست آنها در یک روستا، شهر یا منطقه، تاریخ خاندانی
بخشی از تاریخ محلی و از وظایف مورخان محلی میباشد.
در راستای اهداف یاد شده، تلاش دیگر جوامع و کشورها میتواند الگو و راهنمای مفیدی برای ما باشد. به عنوان مثال در کشور انگلستان، اقداماتی برای توجه و تشویق مردم به شناخت هویت خاندانی خویش و تاریخ آن صورت گرفته است. از جملهی این اقدامات، انتشار کتابهای راهنما دربارهی تاریخ خاندانی و تاریخ محلی است که به شکل دورهای به چاپ میرسند. در این کتابها، موضوعات مختلف اعم از بررسی مشکلات و مسائل منطقهای و دستاوردهای مناطق مختلف در طول تاریخ، خاطرات اشخاص از این امور و راهنمایی خوانندگان برای ریشهیابی خانوادهی خود وجود دارد. همچنین این کتابهای راهنما شامل فهرستی از سازمانها و انجمنهای موجود در بریتانیا همراه با آدرس کامل آنها، که برای پژوهش دربارهی تاریخ خاندانی مفید هستند، میباشند. براین اساس در این کتابهای راهنما میتوان اطلاعات زیادی راجع به انجمنهای تاریخ محلی، انجمنها و مراکز تاریخ خاندانی، کتابخانهها، گورستانها، موزهها، دفاتر اسناد و آرشیو، دفاتر ثبت اسناد محضری اعم از املاک، مرگ و ازدواج، برگزاری نمایشگاههای مربوط به تاریخ محلی و تاریخ خاندانی، کتب مختلف دربارهی مطالب مذکور و … یافت. اطلاعاتی که همگی میتوانند راهگشای مناسبی برای ما به شکلی مشابه برای شناخت تاریخ خاندانی در جامعه و رسیدن به یک هویت محلی باثبات در راستای هویت ملی باشند.
انگیزههای نگارش تاریخ خاندانی در طول تاریخ
متفاوت بوده است، مثلاً به منظور بیان فضائل و افتخارات یک خانوادهی اغلب مهم و
تأثیرگذار یا اهمیت بخشیدن به نقش سیاسی یا دینی یک خانواده در طول تاریخ و یا حتی
مشروعیت بخشیدن به جایگاه سیاسی یا دینی یک خانواده در جامعه 1 و دیگر انگیزهها.
با این پیشینه، هنگامی که صحبت از تاریخ خاندانی
میشود، ذهن مخاطب به سرعت متوجهی خاندان مشهور، معروف و مؤثر در تاریخ اعم از
نیک و بد میگردد مثل خاندانهای سلطنتی ایران، خاندان سادات مرعشی، خاندان
عثمانی، خاندان آل سعود و … . در صورتی که در تاریخ محلی، منظور از تاریخ خاندانی صرف نظر از جایگاه خانوادهها در جامعه شامل تاریخ
تمام خانوادههای موجود در یک روستا، شهر یا منطقه اعم از معروف و گمنام، قدرتمند
و ضعیف، ثروتمند و فقیر، ارباب و رعیت و … است. تمام خانوادهها مورد نظر هستند
زیرا هر جامعهای از خانوادههای متعدد در قالب طبقات مختلف اجتماعی تشکیل شده است. همچنین هر خانواده با تاریخ خاص خویش با دیگر خانوادهها و نهادهای
موجود در جامعه در ارتباط و تعامل قرار دارد و نقش خود را در آن جامعه ایفا میکند. از این منظر تاریخ
خاندانی یک جامعه در تمام ابعاد آن اعم از سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و … میتواند برای
آن جامعه مفید باشد. به عنوان نمونه با بررسی تاریخ خانوادههای مختلف، میتوان استعدادهای موجود در هر خانواده را کشف کرد و با شناختن و قرار دادن این
استعدادها در مسیر درست خود، به تثبیت جامعه و جلوگیری از فرار مغزها و
استعدادها از یک شهر یا منطقه کمک کرد. زیرا در یک جامعهی قانونمند و تخصصگرا، که هر کس براساس استعداد و لیاقت خویش در مرتبهای از جامعه قرار میگیرد، کشف
استعدادهای هر خانواده میتواند در راستای پرورش این استعدادها برای قرار گرفتن در
جایگاه اجتماعی خویش تعبیر شود و از تحرک اجتماعی بیضابطه و رابطهمدار جلوگیری
شود، امری که به تثبیت جامعه کمک میکند.
از طرفی دیگر کشف استعدادها در سطح یک جامعه
مانند شناخت و بررسی اصناف و حرف موجود در یک شهر میتواند به سرمایهگذاریها و
سیاستهای کلان یک کشور جهت و هدف ببخشد و از به هدر رفتن سرمایهها و استعدادها در
یک منطقه جلوگیری نماید.
علاوه بر اینها، شناخت آباء و اجداد خود و آشنایی
با میراث و ارزشهای موجود در یک خانواده و آگاهی به تلاشهایی که اعضای یک
خانواده در طول تاریخ برای حفظ آن کردهاند، در صورتی که در یک فضای عقلانی صورت
گیرد، نه تنها باعث فضلفروشیهای تفرقهبرانگیز نمیشود، بلکه باعث هویتبخشی به
اعضای موجود خانواده و تلاش برای حفظ میراثهای نیک آن خانواده در سطح جامعه میگردد.
دیگر اینکه بررسی تاریخ خاندانی در هر منطقه و
به رسمیت شناختن شدن خانوادهها در هر جامعه میتواند باعث ایجاد انجمنهای
خودگران و غیرمتمرکز در جامعه شود. از آنجا که خانوادهها دوست دارند مانند شهر یا
روستای خویش دیده شوند، آنها تشویق خواهند شد تا با کمک یکدیگر در قالب مؤسسات
خیریه (charity) به رفع مشکلات موجود در جامعهی
خویش همت بگمارند.
سرانجام و مهمتر از همه، هویتی که از طریق شناخت تاریخ خاندانی برای خانوادهها
ایجاد میگردد در یک فضای آرام و غیرسیاسی میتواند به وحدتبخشی خانوادهها تحت لوای اشتراکاتشان اعم از اشتراکات شغلی، سلیقهای و … منجر به ایجاد انجمنهای
مختلف برای ادارهی جامعه به عنوان یک جامعهی مدنی گردد.
در راستای اهداف یاد شده، تلاش دیگر جوامع و کشورها میتواند الگو و راهنمای مفیدی برای ما باشد. به عنوان مثال در کشور انگلستان، اقداماتی برای توجه و تشویق مردم به شناخت هویت خاندانی خویش و تاریخ آن صورت گرفته است. از جملهی این اقدامات، انتشار کتابهای راهنما دربارهی تاریخ خاندانی و تاریخ محلی است که به شکل دورهای به چاپ میرسند. در این کتابها، موضوعات مختلف اعم از بررسی مشکلات و مسائل منطقهای و دستاوردهای مناطق مختلف در طول تاریخ، خاطرات اشخاص از این امور و راهنمایی خوانندگان برای ریشهیابی خانوادهی خود وجود دارد. همچنین این کتابهای راهنما شامل فهرستی از سازمانها و انجمنهای موجود در بریتانیا همراه با آدرس کامل آنها، که برای پژوهش دربارهی تاریخ خاندانی مفید هستند، میباشند. براین اساس در این کتابهای راهنما میتوان اطلاعات زیادی راجع به انجمنهای تاریخ محلی، انجمنها و مراکز تاریخ خاندانی، کتابخانهها، گورستانها، موزهها، دفاتر اسناد و آرشیو، دفاتر ثبت اسناد محضری اعم از املاک، مرگ و ازدواج، برگزاری نمایشگاههای مربوط به تاریخ محلی و تاریخ خاندانی، کتب مختلف دربارهی مطالب مذکور و … یافت. اطلاعاتی که همگی میتوانند راهگشای مناسبی برای ما به شکلی مشابه برای شناخت تاریخ خاندانی در جامعه و رسیدن به یک هویت محلی باثبات در راستای هویت ملی باشند.
1- مانند نسبسازی جعلی حکومتهای خاندانی مختلف در ایران، طاهریان نسب خویش را به رستم،
صفاریان به خسروپرویز، سامانیان به بهرام چوبین، دیلمیان به بهرام گور، آل زیار
به قباد ساسانی، غزنویان ترک نژاد به یزگرد ساسانی و صفویه به امام موسی کاظم (ع)
میرساندند.
+
شنبه ۸ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۲۲:۳۰
نظر شما