دکتر سید رسول ابطحی
دکتری:
دکتری تاریخ محلی دانشگاه اصفهان
کارشناسی ارشد:
تاریخ ایران باستان، دانشگاه تهران
کارشناسی:
زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید چمران اهواز
تاریخ نگاری محلی قدیم و جدید
تاریخنگاری محلی سابقهای کهن در تاریخنگاری ایران و جهان اسلام و همچنین جهان غرب دارد، اما در دوران مدرن همراه با تحول در دیگر علوم، تاریخنگاری محلی هم دچار تغییر و تحول گردید که در این نوشتار درصدد بیان این تحولات در قالب تفاوتهای تاریخنگاری محلی قدیم و جدید هستیم.
(روزنوشت زیر بر اساس درس گفتارهای آقای دکتر نورائی در کلاس دکتری درس «فلسفهی تاریخ محلی» تهیه شده است، هر چند کاستیهای این نوشته به عهدهی نویسنده
میباشد.)
تاریخنگاری محلی از نظر نوع نگارش به دو بخش
تاریخنگاری محلی قدیم و تاریخنگاری محلی جدید تقسیم میگردد. این تفاوتها در علل و انگیزههای نگارش، موضوعات تاریخهای محلی، روش، نگرش،
ویژگی نویسندگان، دایرهی خوانندگان یا مخاطبان و منابع تاریخهای محلی میباشد.
الف) علل
و انگیزههای نگارش تاریخهای محلی: این علل و انگیزهها در گذشته عبارت بودند از: 1- رشد شهرها و نواحى
مختلف 2- به وجود آمدن احساسات
شهر وطنى و رقابتهای مذهبی، شهری و قبیلهای 3-
تشویق حکام و قدرتمندان سلسلههای محلی و منطقهای 4- بیان مفاخره و افتخارات
شهری (فضایل نویسی) 5- علاقه به شهر و محل سکونت و زندگی خویش (به اصطلاح حبالوطن) 6- انگیزههای علمی و علاقه به ثبت وقایع و تراجم برای تدریس در مدارس و یا
حتی برای آگاهی آیندگان. در صورتی که علل و انگیزههای تاریخنگاری محلی جدید فقط
در زمینههایی مانند رقابتهای فرهنگی شهرها و علاقه به شهر و محل سکونت و زندگی
خویش با گذشته اشتراک دارد و عمدهی علل در نوشتن تاریخهای محلی در دوران جدید
عبارتند از: رشد اندیشههای مردمسالاری، نقش دستگاههای
دولتی، احزاب و سازمانهای مردمی، مشارکت مدنی و ملاحظات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی
که جایگاه و سهم هر منطقه را در توسعه مشخص میکند.
ب) موضوع و روش: تاریخنگاری محلی قدیم شامل مباحثی مانند اقلیم و جغرافیای شهرها و مناطق، عجایب و راهها، محاسن و فضایل، داستانهای افسانهای راجع به خاستگاه و نحوهی بنیانگذاری شهرها، سرگذشت نامههای رجال گوناگون طبقههای اجتماعی، بیان اصناف و محلات و امور مختلف اجتماعی بود. در حالی که تاریخنگاری محلی جدید در موضوع با نوع قدیم خویش به جز فضایل و محاسن، عجایب، روایات و داستانهای افسانهای اشتراک بسیار دارد، اما در تاریخنگاری محلی جدید به جای فضایلنویسی و توجه به مفاخر حسادتبرانگیز به استعدادها و تواناییهای هر منطقه و متخصصان آن توجه میشود. با اینکه موضوعات متنوع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی میتوانند مورد توجه و پژوهش مورخان محلی قرار بگیرند، اما در کارهای مورخان محلی امروزی، عمومینویسی مانند گذشته به شیوهی نقل اخبار و روایات وجود ندارد. در واقع، تاریخنگاری محلی جدید مختص به موضوعات معین با روش تحلیلی میان رشتهای، میدانی و انداموارهای همراه با نقل و نقد روایات تاریخی در یک طول بسیار کوتاه تاریخی است. بر این اساس، تاریخ محلی جدید با استفاده از بحثهای میان رشتهای تلاش میکند تا راهی برای طرح موضوعهای جدید و متنوع با محوریت مردم در راستای جواب به مشکلات روز جامعه باشد.
ج) نگرش و ویژگی نویسندگان: با توجه به علل و انگیزههای مطروحه و موضوعات یادشده، نوع نگرش و ویژگی نویسندگان امروزی با گذشته نیز متفاوت است. در سنت قدیم تمرکز بر یک محیط یک دست بود و در نهایت آن چیزی که این تمرکز را برجستهتر میکرد، تفاخرات بود. این مفاخرات و فضایلنویسی منجر به نوعی واگرایی و تمایز از کل میگردید. در واقع، از آن جا که در گذشته نویسندگان تاریخ محلی از قبیل شخصیتهای مذهبی، فقها، دیوانیان و مستوفیان ساکن همان محل بودند که دربارهی آن مینوشتند، این دیدگاه را - خواه به اختیار خود یا به زور حاکم محل - داشتند که شهر و منطقهی خود از دیگر مناطق برتر است. چنین دیدگاهی باعث واگرایی و تفکر برترپنداری میگردید. بدین ترتیب تاریخ محلی بدون توجه به تاریخ عمومی نگاشته میشد، در صورتی که در شیوهی جدید، مورخ محلی الزاماً اهل همان محل یا ساکن آن محل نیست. زیرا محور نگارش تاریخ، اطلاعاتی است که با وسایل پیشرفتهی امروزی میتوان از راه دور هم دریافت کرد. در واقع، از آنجا که مورخان دوران جدید بیشتر افراد مستقلی هستند که وابستگی به ساختار حاکمیت ندارند و عموماً با انگیزههای علمی و مشارکت اجتماعی در یک کل مینگارند، به سمت همگرایی با یک مفهوم ملی و مردمی در عین تمرکززدایی در عرصهی تاریخ میروند. بدین ترتیب تاریخ محلی در راستای تاریخ ملی نگاشته میشود.
د) دایرهی خوانندگان یا مخاطبان: به همین شکل دایرهی خوانندگان هم متفاوت میگردد. خوانندگان و مخاطبان تواریخ محلی قدیم، محدود و معمولاً مردم همان مناطقی بودند که این کتابها دربارهی آنها نوشته میشد. در صورتی که دایرهی خوانندگان تاریخنگاری محلی نوین، هم به علت رشد وسایل ارتباط جمعی و گسترش سواد در بین مردم و هم به علت قرار گرفتن موضوعات پژوهشهای محلی در راستای توسعه، عموم مردم و برنامهریزان میباشند.
ﻫ) منابع تاریخهای محلی: مورخان محلی قدیم اطلاعات خود رابه طور عمده از قول افراد باسابقه در محل ذکر میکردند و اینگونه اطلاعات را با ترکیبی از فولکلور منطقه، مشاهدات شخصی خویش و گاه مطالعات میدانی خود به ویژه در کتب خطط، گزارشهای مورخان عمومی و در صورت دسترسی، اسناد دیوانی، عمدتاً به یک سبک و سیاق روایت میکردند. در صورتی که مورخان جدید ضمن دوری از فولکلور به عنوان یک منبع اطلاعاتی، به منابع جدید مانند آمارهای مبتنی بر اسناد و مدارک مختلف، اسناد آرشیوی، روزنامهها، پژوهشهای میدانی، تاریخهای شفاهی ضبط شده و دستاوردهای علوم جدید دسترسی دارند و به شیوههایی متنوع مینگارند.
در کل با توجه به انگیزههای یادشده برای محلینویسان گذشته، آنها بیشتر با یک نگاه گذشتهگرا تاریخهای مناطق گوناگون را در طول تاریخ از زمان پیدایش شهرها در دورههای اساطیری و باستانی تا زمان خویش مینگاشتند. آنها برای فضایلنویسی بیشتر به مفاخر گذشته و کمتر به مسائل روز توجه میکردند. در صورتی که محلینویسان جدید با یک دید جزئینگر و با یک شیب معطوف به حال و در عرض تاریخ پژوهش میکنند و مینگارند و بیشتر به تاریخ دمدست نظر دارند. زیرا رسالت تاریخ محلی در دوران مدرن برای ایجاد مشارکت اجتماعی و رفع مشکلات حال و امروز است. بدین شکل در دوران جدید، تاریخ محلی بخشی از تاریخ معاصر میگردد و در این راستا برخلاف گذشته که تاریخ از بالا به پایین نوشته میشد، تاریخ محلی جدید از طبقات پایینی جامعه به سمت بالا نگارش مییابد.
+
یکشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۲۳:۵۰
نظر شما